|

صنایع پتروشیمی در ایران بدون مطالعات آمایش سرزمین گسترش یافته است

توسعه بی‌انضباط

توسعه صنایع در ایران بدون درنظرگرفتن مسئله مهم آمایش سرزمین بوده است. این موضوع درباره توسعه صنایع پتروشیمی هم مصداق دارد. نتیجه این شیوه بی‌انضباط توسعه صنایع، فشار سنگین بر منابع طبیعی و محیط زیست بوده و در برخی موارد به زیر سؤال رفتن توجیه اقتصادی صنایع انجامیده است.

توسعه بی‌انضباط

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

توسعه صنایع در ایران بدون درنظرگرفتن مسئله مهم آمایش سرزمین بوده است. این موضوع درباره توسعه صنایع پتروشیمی هم مصداق دارد. نتیجه این شیوه بی‌انضباط توسعه صنایع، فشار سنگین بر منابع طبیعی و محیط زیست بوده و در برخی موارد به زیر سؤال رفتن توجیه اقتصادی صنایع انجامیده است. مؤسسه مطالعات بین‌المللی انرژی در گزارشی به این عارضه پرداخته و توضیح می‌دهد که توسعه پتروشیمی‌ها در ایران نه‌تنها بر مبنای آمایش سرزمین نبوده که حتی مطالعات جامعی در این زمینه وجود ندارد.

تعریف آمایش سرزمین

مؤسسه مطالعات بین‌المللی انرژی در گزارشی با عنوان «توسعه پتروشیمی مبتنی بر ملاحظات آمایش سرزمین» که در تابستان سال ۱۴۰۰ تهیه شده است، بر اهمیت نقش آمایش سرزمین در توسعه اقتصادی اشاره می‌کند که توسعه کشور بدون توجه به آمایش سرزمین منجر به هدررفت منابع می‌شود. آمایش سرزمین با هدف توزیع بهینه جمعیت، منابع و فعالیت‌های اقتصادی بر اساس ظرفیت‌ها و توانمندی‌های مناطق مختلف، نقش کلیدی در برنامه‌ریزی دارد. توسعه صنعت پتروشیمی نیز اگر بر پایه اصول آمایش سرزمین باشد، می‌تواند به ایجاد ارزش افزوده، بهره‌برداری پایدار، جلوگیری از اتلاف انرژی، افزایش رقابت‌پذیری و برنامه‌ریزی بهینه در سطح استان‌ها منجر شود. همچنین مطالعات تطبیقی و نمونه‌های داخلی نیز اهمیت این رویکرد را در مکان‌یابی صحیح صنایع پتروشیمی نشان می‌دهند.

در ادامه این گزارش به آمایش سرزمین و نقش آن در توسعه صنعت پتروشیمی تأکید شده و آمده است: «در دنیای امروز، برنامه‌ریزی‌های توسعه‌ای کشورها بدون درنظرگرفتن اصول آمایش سرزمین، منجر به هدررفت منابع و شکل‌گیری توسعه‌ای نامتوازن می‌شود. آمایش سرزمین با هدف توزیع بهینه جمعیت، منابع طبیعی و سرمایه، بستر مناسبی برای شکل‌گیری فعالیت‌های اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی بر اساس قابلیت‌ها و توانمندی‌های هر منطقه فراهم می‌کند. از این میان صنعت پتروشیمی به‌عنوان یکی از صنایع کلیدی کشور، با هدف ایجاد ارزش افزوده بر فرآورده‌های نفت و گاز و افزایش درآمدهای ارزی توسعه یافته است. چنانچه توسعه این صنعت با رویکرد آمایش سرزمین و با درنظرگرفتن توازن منطقه‌ای انجام گیرد، می‌تواند نقش مؤثری در شکوفایی اقتصادی مناطق مختلف کشور ایفا ‌کند. بررسی مزیت‌های نسبی هر منطقه در بهره‌برداری پایدار از منابع انسانی و طبیعی، جلوگیری از اتلاف انرژی از طریق ایجاد انگیزه و سرمایه‌گذاری در توسعه اقتصادی منطقه‌ای و کمک به برنامه‌ریزی بهینه تولید محصولات پتروشیمی با توجه به ظرفیت‌ها و شرایط منطقه‌ای هر استان از جمله مهم‌ترین اهداف آمایش سرزمین در توسعه صنعت پتروشیمی است.

همچنین این فرایند کمک می‌کند که امکان ارزیابی و مقایسه عملکرد مجتمع‌های پتروشیمی در استان‌ها و ایجاد رقابت سازنده برای افزایش راندمان و رشد اقتصادی فراهم شود و خطوط راهنما برای تدوین برنامه توسعه صنعت پتروشیمی متناسب با ظرفیت‌های هر استان در اختیار برنامه‌ریزان قرار گیرد. علاوه بر این تسهیل تصمیم‌گیری‌های کلان در صنعت پتروشیمی با رویکرد غیرمتمرکز و منطقه‌ای از دیگر اهداف مهم آمایش سرزمین برای توسعه صنعت پتروشیمی است». در ادامه این گزارش تأکید شده است که «مکان‌یابی بهینه صنایع پتروشیمی باید در چارچوب یک برنامه‌ریزی فضایی جامع انجام شود که شامل تمامی فعالیت‌های صنعتی و غیرصنعتی باشد، نه صرفا بر پایه پارامترهای آمایشی. همچنین، انجام ارزیابی توان اکولوژیکی به‌عنوان گام اساسی در آمایش سرزمین و طراحی یک مدل توسعه پایدار بر پایه نتایج این ارزیابی‌ها ضروری است».

در ادامه، این گزارش به تعریف آمایش سرزمین می‌پردازد: «بر مبنای تعریف سازمان خواروبار جهانی (FAO)، آمایش سرزمین یا برنامه‌ریزی فضایی به معنای ارزیابی نظام‌مند عوامل طبیعی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... به منظور کمک به بهره‌برداران در انتخاب گزینه‌های مناسب جهت افزایش و پایداری توان سرزمینی در پاسخ به نیازهای جامعه است و بر اساس تعریف شبکه نظارت برنامه‌ریزی فضایی اروپا؛ آمایش سرزمین، رویکردی منسجم و فعال برای توسعه متوازن فضاهای جغرافیایی است که فراتر از سیاست‌های توسعه منطقه‌ای عمل می‌کند و به برنامه‌ریزی فضایی نزدیک می‌شود. همچنین آمایش سرزمین، فرایند تخصیص فعالیت‌ها و کاربری‌ها به واحدهای مشخص فضایی است که موجب بهره‌برداری بهینه از فضا و منابع می‌‌شود. در نهایت اینکه آمایش سرزمین، ابزاری ضروری برای دستیابی به توسعه متوازن و پایدار است. تلفیق آن با سیاست‌های توسعه‌ای به‌ویژه در صنایع راهبردی مانند پتروشیمی، راهکاری مؤثر برای بهره‌برداری عادلانه از ظرفیت‌های کشور و کاهش شکاف‌های منطقه‌ای خواهد بود».

در این پژوهش همچنین تأکید می‌شود: «آمایش سرزمین یک فعالیت میان‌رشته‌ای است که به تخصص‌های گوناگون نیاز دارد، اما علوم اقتصاد، جغرافیا و جامعه‌شناسی نقش کلیدی‌تری دارند. اهداف اصلی آمایش شامل توسعه متعادل سرزمین، حفظ یکپارچگی، بهره‌وری بهینه از منابع، کاهش نابرابری منطقه‌ای، ارتقاء کیفیت زندگی، بهره‌وری اقتصادی و افزایش رقابت‌پذیری بین‌المللی است. این فرایند به‌عنوان سیاست کلی توزیع فعالیت‌ها در کشور شناخته شده و معمولا در چهار مرحله اجرا می‌شود:

- تهیه طرح پایه آمایش سرزمین

- تهیه طرح آمایش مناطق

- تدوین برنامه‌های توسعه منطقه‌ای بر اساس این طرح‌ها

- اجرای برنامه‌های منطقه‌ای بر مبنای اهداف کلان ملی».

موانع آمایش سرزمین در ایران

در این گزارش به دوره‌های آمایش سرزمین و موانع اجرای آن در ایران پرداخته شده و در توضیح آمده است: «آمایش سرزمین در ایران در شش دوره زمانی مختلف انجام شده که هر دوره با چالش‌های خاص خود روبه‌رو بوده است:

دوره اول (اوایل دهه 1340 تا اوایل دهه 1350): شکل‌گیری مفهوم آمایش سرزمین، با نگرش حاکمیت

دوره دوم (1354 تا 1356): مطالعات طرح جامع‌ستیران، با وقوع انقلاب

دوره سوم (1362 تا 1368): مطالعات طرح آمایش سرزمین اسلامی ایران، با تأثیر جنگ هشت‌ساله

دوره چهارم (1368 تا 1376): رکود نسبی، به دلیل مشکلات سازندگی پس از جنگ

دوره پنجم (1376 تا 1384): مطالعات نظریه پایه توسعه ملی، با شتابزدگی و نبود فراهم‌بودن شرایط

دوره ششم (1384 تاکنون): رکود دوباره به دلیل نگرش دولت فعلی».

این گزارش در ادامه توضیح می‌دهد: «با وجود این تلاش‌ها، موانع مختلفی در اجرای آمایش سرزمین در ایران وجود داشته که شامل موانع اداری و ساختاری به عنوان اصلی‌ترین مانع می‌شود و پس از آن موانع اقتصادی، جغرافیایی، سرزمینی، مطالعاتی و پژوهشی، سیاسی و امنیتی، و اجتماعی و فرهنگی است». از نظر پژوهشگران، موانع اداری و ساختاری بیشترین تأثیر را در اجرای برنامه‌های آمایش سرزمین داشته‌اند.

در ادامه این گزارش تأکید می‌شود: «صنعت پتروشیمی در قرن بیست‌ویکم تغییرات زیادی را تجربه کرده است؛ از جمله انتقال تمرکز تولید از غرب به شرق، به‌ویژه به خاورمیانه و چین که به دلیل دسترسی به خوراک ارزان، به مراکز تولیدات پتروشیمی تبدیل شده‌اند. همچنین ایران به دلیل برخورداری از مزیت نسبی خوراک، پتانسیل بالایی برای توسعه این صنعت دارد. البته باید تأکید کرد که در احداث صنایع پتروشیمی، عواملی چون تکمیل زنجیره ارزش، استفاده از فناوری‌های نوین، دسترسی به خوراک ارزان و منابع آب، نزدیکی به بازار مصرف، رعایت مسائل زیست‌محیطی و ایمنی و افزایش کارایی انرژی باید مدنظر قرار گیرند. این عوامل، به طور مستقیم یا غیرمستقیم، بخشی از برنامه‌ریزی فضایی کشور هستند و بر آمایش سرزمین تأثیر می‌گذارند. همچنین، صنعت پتروشیمی به دلیل اشتغال‌زایی بالا، بر دیگر ابعاد آمایش سرزمین نیز تأثیر دارد».

در ادامه آمده است: «صنعت پتروشیمی تأثیر زیادی بر آمایش سرزمین دارد، از جمله بر جمعیت، مناطق مسکونی، حمل‌ونقل و بهداشت. این صنعت به مصرف زیاد انرژی و فضای گسترده نیاز دارد که می‌تواند بر محیط‌زیست و مناطق مجاور تأثیر بگذارد. برای توسعه این صنعت، باید به چیدمان صحیح مجتمع‌ها و تجمیع واحدها توجه شود تا هم از نظر اقتصادی و هم زیست‌محیطی مفید باشد. همچنین مسائل امنیتی و حفاظت از میراث فرهنگی نیز باید در نظر گرفته شوند و برنامه‌ریزی بدون توجه به محیط‌زیست و مسائل اجتماعی ممکن است مشکلات بیشتری ایجاد کند».

در این گزارش همچنین توضیح داده شده است: «راهبردها و روش‌های آمایش سرزمین در حوزه پتروشیمی شامل مراحل مختلفی برای شناسایی مکان‌های مناسب به منظور استقرار واحدهای صنعتی است. به‌ویژه در مورد پتروشیمی، انتخاب مکان باید با توجه به تأثیرات زیست‌محیطی و توان اکولوژیکی انجام گیرد. در این زمینه، ارزیابی توان اکولوژیکی یکی از گام‌های ضروری است. مطالعات امکان‌سنجی استقرار واحدهای پتروشیمی، از جمله واحدهای تبدیل گاز به الفین، معمولا از سه گام اصلی پیروی می‌کنند:

گام اول: مکان‌یابی بر اساس شاخص‌های فنی مانند دسترسی به آب، فاصله از مناطق لرزه‌ای و دسترسی به منابع گاز طبیعی.

گام دوم: تحلیل شاخص‌های آمایشی مکان‌یابی که شامل عوامل اجتماعی، اقتصادی، زیرساختی، پدافند غیرعامل، خدمات و محیط‌

و گام سوم تلفیق نتایج مراحل قبل با معیارهای توسعه تعادل‌بخش است. در پژوهش‌های آمایش سرزمین، پس از بررسی مراحل مختلف مکان‌یابی و ارزیابی توان اکولوژیکی، نتایج حاصل از این مراحل با معیارهای توسعه تعادل‌بخش ترکیب می‌شود. این ترکیب به کمک تحلیل‌های مبتنی بر «پهنه‌بندی سرزمین» صورت می‌گیرد که توسط سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور تهیه شده است. امروزه سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) نقش اساسی در حل مسائل آمایش سرزمین دارد و به کمک این سیستم، می‌توان مناسب‌ترین مکان‌ها برای توسعه را شناسایی کرد. روش‌های تحلیل مناسب‌سازی زمین مبتنی بر GIS شامل هم‌پوشانی نقشه‌ها، روش‌های تصمیم‌گیری چندمعیاره و روش‌های هوش مصنوعی هستند که هرکدام استراتژی‌ها و روش‌های خاص خود را دارند. این رویکردها به تصمیم‌گیری‌های دقیق‌تر و کارآمدتر کمک می‌کنند، و استفاده از روش‌های فراترکیبی همچون «مقایسات زوجی» نیز به دقت بیشتر مدل‌سازی‌ها کمک کرده است».

مروری بر تجربه آمایش سرزمین در دیگر کشورها

در این گزارش همچنین آمده است: «مقایسه تطبیقی آمایش سرزمین در کشورهای مختلف به دلیل تفاوت‌هایی مانند میزان توسعه‌یافتگی، ساختار حکومت، تجربیات تاریخی، دیدگاه‌های سیاسی و ویژگی‌های جغرافیایی متفاوت است. هر کشور با توجه به ویژگی‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست‌محیطی خود، برنامه‌ریزی فضایی خاصی را تدوین می‌کند. اگرچه منطق کلی آمایش سرزمین مشابه است، اهداف و سازوکارهای آن در کشورهای مختلف متفاوت است. به عنوان مثال، در فرانسه، برنامه‌ریزی فضایی با هدف توسعه اقتصادی و توزیع عادلانه درآمد آغاز شد، درحالی‌که در چین، تقویت مناطق برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی از اهمیت بیشتری برخوردار است.

در کشورهای آسیایی نیز برنامه‌ریزی فضایی ابتدا بر مباحث اقتصادی استوار بود، اما به مرور به جنبه‌های زیست‌محیطی، عدالت اجتماعی و توزیع مناسب جمعیت نیز توجه شده است. به طور کلی، در تمامی کشورها موضوعاتی مانند افزایش کارایی انرژی و حفاظت از محیط‌زیست در برنامه‌ریزی فضایی گنجانده شده است».

در ادامه گزارش توضیح می‌دهد: «در سطح جهانی، سنگاپور یکی از نمونه‌های موفق آمایش سرزمین در حوزه پتروشیمی است. این کشور با تجمیع صنایع پالایشگاهی، پتروشیمی، نیروگاهی و سایر صنایع در جزیره Jurong، یک همزیستی صنعتی به وجود آورده است. این مدل نشان‌دهنده برنامه‌ریزی دقیق آمایش سرزمین است که با درنظرگرفتن نیازهای صنعتی و زیست‌محیطی، به توسعه پایدار کمک می‌کند».

بر مبنای گزارش مؤسسه مطالعات بین‌المللی انرژی «در ایران، پژوهش‌های مرتبط با آمایش سرزمین در حوزه پتروشیمی محدود بوده است. یکی از نمونه‌های برجسته در این زمینه، پژوهش‌های صورت‌گرفته در استان لرستان است. این پژوهش با هدف تدوین یک سیستم پشتیبان تصمیم‌گیری فضایی برای مکان‌یابی و آمایش صنایع پتروشیمی، از روش‌های فراتر از رتبه‌ای مانند PROMETHEE و ELECTRE استفاده کرده است. این روش‌ها به تحلیل و ارزیابی معیارهای مختلفی مانند فاصله از صنایع موجود، دسترسی به راه‌ها، فاصله از مناطق شهری و روستایی، شیب و ارتفاع زمین و موارد زیست‌محیطی کمک کرده‌اند.

یافته‌های این پژوهش نشان داده است که از مجموع کل مساحت منطقه، 10 تا 16 درصد برای توسعه صنایع پتروشیمی مناسب است. این تحقیق همچنین با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و نرم‌افزارهای تحلیل داده، نقشه پهنه‌بندی محدوده توسعه را ایجاد کرده است. در این پژوهش که به سفارش شرکت ملی صنایع پتروشیمی انجام شده، موقعیت‌های مناسب برای استقرار واحدهای پتروشیمی GTO/GTP بر اساس آمایش سرزمین در استان‌های مختلف کشور بررسی شده است. پژوهش در دانشگاه شهید بهشتی توسط یک تیم تحقیقاتی انجام شده و از سه لایه اطلاعاتی برای تحلیل استفاده کرده است: لایه شاخص‌های فنی (آب، گاز، زلزله)، لایه معیارهای آمایشی و لایه معیارهای توسعه  تعادل‌بخش».

در این گزارش به فرایند تلفیق و تحلیل داده‌ها هم اشاره شده و در توضیح آمده است: «در مرحله اول، لایه‌های مکان‌یابی فنی و آمایشی با اولویت‌دهی به لایه فنی و به روش OWA تلفیق شدند. این تلفیق منجر به شناسایی مناطق با بالاترین سطح مطلوبیت از نظر معیارهای فنی و آمایشی شد. در مرحله دوم، لایه تلفیقی فنی-آمایشی با لایه محرومیت ترکیب شد تا توسعه تعادل‌بخش و محرومیت‌زدایی در نظر گرفته شود. نتیجه این فرایند، پنج طیف از زمین‌های مناسب برای استقرار واحدهای پتروشیمی بود که میزان محرومیت و سطح امتیازات فنی و آمایشی در آنها مشخص شده است.

همچنین در تحلیل‌های مرتبط با آب، سه سناریو برای تأمین آب شناسایی شد: استفاده از منابع آب شور، انتقال آب دریا به مناطق مرکزی و استفاده از پساب. این سناریوها منجر به شش سناریوی تأمین آب شدند که با درنظرگرفتن ملاحظات زیست‌محیطی، اجتماعی، اقتصادی و فنی، مورد ارزیابی قرار گرفتند. علاوه بر معیارهای فنی، 130 شاخص آمایش سرزمینی شناسایی و به 31 شاخص در هشت مقوله مختلف مانند جمعیت، زیرساخت، مسکن و محیط زیست کاهش یافت و در نتیجه پس از تلفیق لایه‌های فنی، آمایشی و محرومیت، نتایج به صورت شرطی با یکدیگر ترکیب و اولویت‌بندی شدند. در این ارزیابی، سناریوهای مختلف تأمین آب با درنظرگرفتن معیارهای فنی و آمایشی مختلف مورد بررسی قرار گرفتند. سناریوهای اول، سوم و ششم به عنوان سناریوهای ارجح شناسایی شدند. در نهایت، نتایج نشان می‌دهد که تلفیق دقیق معیارهای فنی و آمایشی به ویژه در کنار سناریوهای مختلف تأمین منابع آب، می‌تواند به شناسایی مناطق بهینه برای استقرار واحدهای پتروشیمی کمک کند و برای توسعه این صنایع در استان‌های مختلف کشور راهگشا باشد».

عارضه مطالعات ناقص

این گزارش درباره نتیجه ارزیابی پژوهش‌های آمایش سرزمین برای طرح‌های پتروشیمی توضیح می‌دهد: «هر دو پژوهش فقط به مکان‌یابی صنایع پتروشیمی پرداخته‌اند و مقایسه‌ای با دیگر فعالیت‌های صنعتی یا غیرصنعتی انجام نشده است، بنابراین نمی‌توان آنها را به عنوان مطالعات جامع آمایش سرزمین در نظر گرفت. ضمن اینکه پژوهش اول بیشتر بر استفاده از روش‌های فرارتبه‌ای برای حل مسئله مکان‌یابی تمرکز داشته و جنبه‌های دیگر به اندازه کافی بررسی نشده است. همچنین در پژوهش‌های ذکرشده، تنها دسترسی به منابع آب به عنوان بخشی از ارزیابی اکولوژیکی در نظر گرفته شده و سایر جنبه‌های زیست‌محیطی به اندازه کافی بررسی نشده‌اند. به جز این در هیچ‌کدام از این پژوهش‌ها توجه کافی به بازار و صنایع پایین‌دستی پتروشیمی نشده است، به‌ویژه در مورد نوع واحدهای پتروشیمی و بازار محصولات تولیدی».

در بخش نتیجه‌گیری پژوهش هم آمده است: «آمایش سرزمین یا برنامه‌ریزی فضایی یک برنامه جامع است که باید تمامی جنبه‌ها را در نظر بگیرد و از علوم مختلفی نظیر اقتصاد، جامعه‌شناسی، جغرافیا، منابع طبیعی، محیط‌زیست و... برای توزیع بهینه فعالیت‌ها در مناطق مختلف استفاده کند. در این راستا، مکان‌یابی طرح‌های پتروشیمی نباید به طور منفرد و جدا از سایر فعالیت‌های توسعه‌ای انجام شود و باید در تعامل با دیگر فعالیت‌ها و درون شبکه یکپارچه ارزشر صنعت مورد بررسی قرار گیرد. اگرچه سیاست‌های کلی آمایش سرزمین ابلاغ شده‌اند و ضوابط ملی آمایش سرزمین مورد تأیید دولت قرار گرفته‌اند، اما هنوز برنامه جامع و اجرایی آمایش سرزمین به طور کامل عملیاتی نشده است. بنابراین، آنچه تاکنون در زمینه توسعه و مکان‌یابی صنایع پتروشیمی انجام شده، به‌طور کامل بهینه از منظر آمایش سرزمین نبوده است. برای پیشبرد این امر، ضروری است که فعالیت‌های قبلی در این حوزه مورد آسیب‌شناسی قرار گیرند و برنامه‌ریزی‌های آینده بر اساس یک رویکرد جامع فضایی صورت گیرد. در این بین، توجه ویژه به ارزیابی توان اکولوژیکی و توسعه پایدار اهمیت زیادی دارد. این دو مسئله بخش اساسی و جدایی‌ناپذیر آمایش سرزمین و توسعه پایدار هستند. در نهایت، تأکید بر لزوم طراحی یک مدل جامع، معقول و دینامیک از توسعه پایدار کشور که آمایش سرزمین جزء ضروری آن باشد، می‌تواند به ایجاد ساختارهای کارآمد برای توسعه پایدار کشور  کمک کند».

 

آخرین اخبار ویژه نامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.