جای خالی تدبیر در مدیریت انرژی
صنعت پتروشیمی ایران، این موتور محرکه اقتصاد ملی که روزی سهم ۲۸ درصدی از صادرات غیرنفتی را به خود اختصاص میداد، امروز در چنبره مشکلاتی گرفتار شده که ریشه اصلی آن را باید در ناکارآمدی وزارت نیرو جستوجو کرد. وضعیتی که نه ناشی از تحریمها، نه محصول کمبود منابع و نه نتیجه شرایط بینالمللی، بلکه حاصل سالها سوءمدیریت، برنامهریزیهای نادرست و فقدان دیدگاه صنعتی در بدنه وزارتخانههای متولی است.

به گزارش گروه رسانهای شرق،
مهدی عربصادق، کارشناس ارشد انرژی: صنعت پتروشیمی ایران، این موتور محرکه اقتصاد ملی که روزی سهم ۲۸ درصدی از صادرات غیرنفتی را به خود اختصاص میداد، امروز در چنبره مشکلاتی گرفتار شده که ریشه اصلی آن را باید در ناکارآمدی وزارت نیرو جستوجو کرد. وضعیتی که نه ناشی از تحریمها، نه محصول کمبود منابع و نه نتیجه شرایط بینالمللی، بلکه حاصل سالها سوءمدیریت، برنامهریزیهای نادرست و فقدان دیدگاه صنعتی در بدنه وزارتخانههای متولی است. واقعیت این است که بحران انرژی در صنعت پتروشیمی امروز به مرحلهای رسیده که دیگر نمیتوان آن را با وعدههای تکراری و راهکارهای مقطعی حل کرد. فقط در سال 1403، بیش از ۴۰ درصد واحدهای پتروشیمی کشور با کاهش تولید مواجه شدهاند و این در حالی است که وزارت نیرو همچنان بر همان شیوههای قدیمی و فرسوده مدیریت انرژی پافشاری میکند. یکی از دردناکترین جنبههای این ماجرا، نحوه تخصیص برق در کشور است. در شرایطی که صنعت پتروشیمی با ظرفیت ۸۰ میلیون تنی خود میتواند سالانه بیش از ۱۸ میلیارددلار برای کشور ارزآوری داشته باشد، شاهد هستیم که وزارت نیرو در دولت سیزدهم بدون هیچ برنامه مشخصی، اولویت را به مصارف خانگی و اداری داده است. نتیجه این سیاست اشتباه، آن شده که در اوج گرمای تابستان، وقتی خطوط تولید پتروشیمیها به دلیل قطع برق متوقف میشود، چراغهای ساختمانهای دولتی و مراکز تجاری همچنان روشن میماند. این در حالی است که تجربه کشورهای موفق در این حوزه نشان میدهد صنایع بزرگ و مولد باید در اولویت تأمین انرژی قرار گیرند. در ترکیه، عربستان و حتی هند، شبکههای برق به گونهای طراحی شدهاند که حتی در شرایط بحرانی، صنایع استراتژیک دچار قطعی نمیشوند، اما در ایران، وزارت نیرو نهتنها چنین سیستمی را طراحی نکرده، بلکه حتی حاضر نیست برای حل این مشکل چارهاندیشی کند. حقیقت تلخ دیگری که باید به آن پرداخت، وضعیت اسفبار تأسیسات تولید و توزیع برق است. بسیاری از نیروگاههای کشور عمری بیش از ۴۰ سال دارند و بازدهی آنها بهشدت کاهش یافته است. شبکه انتقال برق نیز که باید حداقل هر ۱۵ سال یکبار بازسازی شود، در بسیاری از نقاط کشور به حال خود رها شده است. نتیجه این وضعیت آن شده که در سال جاری، رکورد جدیدی در تعداد خاموشیهای صنعتی به ثبت رسیده است. سؤال اینجاست که چرا وزارت نیرو با وجود بودجههای کلانی که سالانه دریافت میکند، نتوانسته حتی بخشی از این مشکلات را حل کند؟ چرا درحالیکه صنعت پتروشیمی سالانه میلیاردهادلار برای کشور ارزآوری دارد، این وزارتخانه کوچکترین توجهی به نیازهای انرژی آن ندارد؟ جالب اینجاست که راهکارهای عملی برای حل این مشکلات وجود دارد، اما وزارت نیرو یا از اجرای آنها سر باز میزند یا با سرعت لاکپشتی به پیش میرود. اولین و سادهترین راهکار، احداث نیروگاههای اختصاصی برای صنایع بزرگ است. در بسیاری از کشورها، صنایعی مانند پتروشیمی نیروگاه مخصوص به خود دارند تا وابستگی به شبکه سراسری را کاهش دهند. اما در ایران، وزارت نیرو به جای تسهیل این کار، با ایجاد موانع اداری و بوروکراتیک، عملا هرگونه ابتکار عمل را از بین برده است. راهکار دوم، استفاده از سیستمهای بازیافت انرژی است. در فرایندهای پتروشیمی، مقدار زیادی انرژی به صورت گرما تلف میشود که میتوان با فناوریهای موجود آن را به برق تبدیل کرد، اما وزارت نیرو نهتنها در این زمینه سرمایهگذاری نکرده، بلکه حتی از خرید برق تولیدی این روشها توسط صنایع نیز استقبال نکرده است. سومین راهکار، بهینهسازی شبکه توزیع است. با هوشمندسازی شبکه و ایجاد سیستمهای نظارت لحظهای میتوان از بسیاری از قطعیها جلوگیری کرد، اما وزارت نیرو ترجیح داده به جای سرمایهگذاری در این بخش، همچنان بر روشهای دستوپاگیر و قدیمی تکیه کند. واقعیت این است که صنعت پتروشیمی ایران در آستانه یک بحران جدی قرار دارد. اگر وزارت نیرو به همین روال ادامه دهد، باید شاهد تعطیلی تدریجی واحدهای تولیدی و ازدسترفتن بازارهای صادراتی باشیم.
سؤال اساسی این است که آیا وقت آن نرسیده که مدیریت انرژی صنایع بزرگ از وزارت نیرو گرفته شود و به نهادهای تخصصیتری سپرده شود؟ آیا نباید برای صنایعی که ستون فقرات اقتصاد کشور هستند، سیستم انرژی ویژهای طراحی کرد؟ البته پاسخ روشن است؛ اگر امروز اقدامی نشود، فردا بسیار دیر خواهد بود. صنعت پتروشیمی که میتواند به موتور محرکه توسعه ایران تبدیل شود، در حال تبدیلشدن به قربانی ناکارآمدی سیستمهای دولتی است. وقت آن رسیده که مسئولان به جای شعاردادن، دست به کار شوند و این صنعت حیاتی را از چنگال بیکفایتیها نجات دهند.
به اعتقاد من دولت باید توجه ویژهای به بحران صنعت پتروشیمی داشته باشد؛ چراکه این صنعت که میتواند نقش کلیدی در خروج کشور از رکود اقتصادی ایفا کند، امروز به دلیل سوءمدیریت در تأمین انرژی و ناکارآمدی وزارت نیرو، در حال ازدستدادن ظرفیتهای خود است. پیشنهاد میشود با تشکیل یک کارگروه ویژه متشکل از متخصصان انرژی و صنعت پتروشیمی، راهکارهای عملی مانند احداث نیروگاههای اختصاصی، بهینهسازی مصرف انرژی و کاهش وابستگی به شبکه سراسری برق را در دستور کار قرار دهد. نجات این صنعت نیازمند عزمی ملی و اقدامات فوری است. فرصت را بیش از این از دست ندهید.
آخرین اخبار ویژه نامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.