آغاز ریاست ایتالیا بر گروه هفت
تمام مسیرها به رم ختم میشود؟
با پایان ریاست ژاپن بر گروه هفت و آغاز ریاست دورهای یکساله ایتالیا بر این گروه متشکل از قدرتمندترین کشورهای صنعتی جهان شامل ایالات متحده، ایتالیا، بریتانیا، آلمان، ژاپن، فرانسه و کانادا، در سال ۲۰۲۴ این کشور فرصت یافته است از دیدگاه تاریخی و فرهنگی منحصربهفرد خود استفاده کند تا بهعنوان پلی بین غرب و دیگر نقاط جهان عمل کند.
آرش فرحزاد- با پایان ریاست ژاپن بر گروه هفت و آغاز ریاست دورهای یکساله ایتالیا بر این گروه متشکل از قدرتمندترین کشورهای صنعتی جهان شامل ایالات متحده، ایتالیا، بریتانیا، آلمان، ژاپن، فرانسه و کانادا، در سال ۲۰۲۴ این کشور فرصت یافته است از دیدگاه تاریخی و فرهنگی منحصربهفرد خود استفاده کند تا بهعنوان پلی بین غرب و دیگر نقاط جهان عمل کند. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که ایتالیا در واقع باید بتواند این کار را انجام دهد؛ زیرا رویکرد فراگیرتر و مشارکتیتر بین این دو بلوک، به یک امر ضروری تبدیل شده است.
دوگانگی غرب و دیگر کشورهای جهان در چند سال گذشته پدیدارتر و با بازگشت جنگ در اروپا و رقابت قدرتهای بزرگ روشنتر شده است. این موضوع به وضوح در رقابت بین چین و ایالات متحده تجسم یافته است. کشورهای پیشرفته متعلق به غرب ژئوپلیتیک، پشت سر اوکراین گرد آمدهاند و در تلاش برای تحکیم جبهه در برابر قدرتهای استبدادی، بر ارزش مدیریت بینالمللی مبتنی بر قوانین و در عین حال تغییر شکل روابط خود به تناسب زمان تأکید دارند. به موازات آن، انبوهی از کشورهای غیرمتعهد از جانبداری خودداری کرده و در برابر تعریف دوگانهای که کشورهای غربی تمایل دارند جهان را از طریق آن ببینند، مقاومت کردهاند.
اندیشکده شورای آتلانتیک در تحلیلی مینویسد دلایل متعددی که کشورهای غیرغربی رویکرد خود را در آینه غرب منعکس نمیکنند، از رویکرد صرفا تجاری گرفته تا انگیزههای ایدئولوژیک و تاریخی است. خود تقسیمبندی غرب-بقیه ریشه تاریخی دارد و به نظر میرسد تقویت مجامع بینالمللی غیرغربی آن را تقویت میکند. این موضوع شامل پیدایش گروهی شامل برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی به نام بریکس میشود. به نوشته یورونیوز، تحلیلگران این نشریه مینویسند که تقسیمبندی غرب-بقیه کشورها، مانع تلاشهای جمعی برای رسیدگی به چالشهای جهانی شده است. فراتر از تنشها بین قدرتهای بزرگ، نابرابریهای اقتصادی و ناهماهنگیهای ساختاری، دنیایی را ایجاد کرده است که در آن همکاریها پیچیدهتر میشود. در نتیجه، مسائل مشترک، از تغییرات آبوهوا و بحرانهای بهداشت عمومی گرفته تا نابرابریهای اقتصادی، در پشت سر منافع ملی و اولویتهای خاص کشورها قرار میگیرند.
بهعلاوه، حکمرانی جهانی به موضوعی بحثبرانگیز تبدیل شده است و دیدگاههای رقیب به دنبال آن هستند. دیدگاه نهادگرای بینالمللی لیبرال طرفدار حکومت جهانی، اخیرا حداقل زمان دشواری را پشت سر گذاشته است. نقش اساسی سازمان ملل متحد و تلاشهای جامعه بینالمللی برای مدرنکردن آن، توانمندسازی سازمانهای منطقهای مانند اتحادیه اروپا و اتحادیه آفریقا، تقویت قوانین بینالمللی و حمایت از حقوق بشر و تقویت تجارت آزاد، همگی به چالش کشیده شدهاند. رویکردهای واقعبینانهتری در حال ظهور است. بلوکهای ژئوپلیتیکی متعارض که حول ابرقدرتهای هستهای و قدرت سخت آنها سازماندهی شدهاند، حداقل در کوتاهمدت و میانمدت در حال افزایش هستند. به نوشته اندیشکده آتلانتیک، کشورهای غربی باید خود را با این تغییر در محیط بینالمللی وفق دهند و آماده باشند تا برای موفقیت سریع عمل کنند. این وضعیت بهسرعت توسعهیابنده ممکن است کشورهای غربی را مجبور کند تا دوباره حول تعریفی قوی از ارزشها، چشماندازها و آرمانهایی که میخواهند اتخاذ و با جدیت دنبال کنند، متحد شوند. غربیها میتوانند برای سازماندهی اقدامات خود برای رویارویی بهتر با چالشهای ناشی از رقابت بین بلوکها، به نهادهایی مانند گروه هفت مراجعه کنند.
ایتالیا از موقعیت ممتاز خود در مرکز مدیترانه میتواند این عدم تقارنها را بررسی کرده و به دنبال راههایی برای شکلدادن به یک مسیر متفاوت باشد.
رم در حال حاضر در حال کار بر روی اصلاح ساختارهای سنتی قدرت و پرورش روحیهای جدید است؛ روحیهای که غرب را نه در تقابل با بقیه، بلکه بهعنوان شریک در یک تلاش مشترک جهانی تصور میکند. دیپلماتهای ایتالیایی برای مثال برای تقویت نمایندگی منطقهای از طریق توزیع عادلانهتر جغرافیایی، بر تخصیص مجدد و گسترش کرسیهای شورای امنیت سازمان ملل تأکید کردهاند.
این تلاشها از طریق تقویت شبکههای دیپلماتیکی که ایتالیا در سالهای اخیر آن را تقویت کرده، انجام شده است. نمونه بارز آن، شراکت راهبردی جدید آن با هند و روابط شخصی بهینهای است که جورجیا ملونی، نخستوزیر ایتالیا، با همتای هندی خود، نارندرا مودی ایجاد کرده است. این رویکرد ازجمله سبب تسهیل روند ورود اتحادیه آفریقا به گروه 20 شده است. فراتر از دهلی نو، رم روابط دوجانبه را در سراسر منطقه هند و اقیانوس آرام گسترش داده است؛ جایی که کشورهای بهسرعت در حال ظهور برای بهتر دیدهشدن در جهان رقابت میکنند.
به موازات آن، ملونی تلاش مهمی را برای بازتعریف روابط ایتالیا با کشورهای آفریقایی رهبری کرده و مدل جدیدی از همکاری را به وجود آورده است که امید دارد به دست سایر کشورهای اروپایی تکرار شود. این موضوع بر اساس مشارکتهای غیرغارتگرانه و مبتنی بر سرمایهگذاری در صنایعی همچون انرژی، زیرساختها، ارتباطات و همچنین در دانشگاه و حوزه سیاسی شکل میگیرد. این رویکرد که «طرح ماتی» نام دارد، بهعنوان محور اصلی کنفرانس ایتالیا-آفریقا که این هفته در رم برگزار شد، معرفی شد.
مجاورت فرهنگی و همکاری متقابل بین ایتالیا و برزیل نیز فرصت مناسبی برای برقراری گفتوگوی عمیقتر بین غرب و بریکس ایجاد کرده است. به این ترتیب؛ شاخه زیتون نصیب قدرتهای نوظهور نیز شده است. این رویه به نارضایتیهای آنها از وضع موجود مشروعیت بخشیده و میل این گروه برای تبدیلشدن به دشمن جبهه غرب را مهار میکند.
در این نوع چارچوب، تنوع دیدگاهها میتواند به رویکردهای نوآورانهتر و راهحلهای ظریفتر برای مسائل پیچیدهای مانند تغییرات آبوهوا و نابرابریهای اقتصادی منجر شود. همچنین میتواند فرصتها را برای ابتکارات مشترکی که باعث رشد اقتصادی پایدار میشود، گسترش دهد.
مسیر پیشروی ایتالیا
شورای آتلانتیک با طرح این پرسش مینویسد همانطور که در طرح ماتی مشخص شده، انرژی یک حوزه مفید برای همکاری است. برای مثال، انرژی سبز و فناوری سبز، مسیرهایی برای رسیدگی به مشکل تغییرات آبوهوایی هستند و بهعنوان راهی برای افزایش انعطافپذیری زنجیره تأمین قلمداد میشوند. ایتالیا در دوران ریاست دورهای یکسالهاش بر گروه هفت، میتواند ایده سرمایهگذاری بیشتر در زمینه انرژی سبز و فناوری سبز در جهان جنوب را مطرح کند؛ چیزی که به این کشورها اجازه میدهد از منابع طبیعی خود، از سوختهای فسیلی و مواد خام گرفته تا انرژی خورشیدی و بادی، بهره ببرند و صنعت ملی خود را توسعه دهند. نتیجه این عمل به سود توانمندی و در عین حال تنوعبخشیدن به منابع انرژی جهان شمال خواهد بود.
در حوزه دیجیتال، راه همکاری «لولهکشی» برای فناوری است؛ از زیرساختهای مخابراتی اعتمادپذیر گرفته تا حریم خصوصی و چارچوبهای انتقال داده بینالمللی مناسب برای کسبوکار، همچنین فناوری تراشهها و ابزارهای هوش مصنوعی در کشورها باید در پیوند با هم توسعه یابد. برای رسیدن به این درجه از همکاری، شناخت و احترام به تفاوتهای فرهنگی، ساختاری و سیاسی بسیار مهم است. حفظ درجه بالایی از شفافیت نیز برای ایجاد اعتماد و اجتناب از اتهامات استانداردهای دوگانه مهم است. دولت رم که با ریاست بر گروه هفت تقویت شده است، شرایط مساعد و کارتهای مناسبی را برای ایجاد فضای باز، تعامل معنادار، رسیدگی به نابرابریها و ترویج رشد اقتصادی فراگیر در مقیاس جهانی در اختیار دارد.
آنتونیو تاجانی، وزیر امور خارجه ایتالیا، پیشبینی کرده است کشورش در دوره ریاست بر گروه هفت «با دنیای خطرناکی رودررو میشود».
او در مقالهای که در نشریه تلگراف منتشر شد، نوشت: «وضعیت اوکراین، خاورمیانه و دریای مدیترانه در رأس اولویتهای ریاست ایتالیا قرار خواهد گرفت. حمله روسیه به اوکراین، تهدیدی برای صلح و امنیت بینالمللی است. اروپا در خط مقدم قرار دارد؛ زیرا روسیه میخواهد آن را تقسیم و ناتوان کند. گروه هفت بر حمایت بیدریغ خود از کییف در زمینههای سیاسی، امنیتی و مالی تأکید خواهد کرد. ما بر بازسازی تمرکز خواهیم کرد و راه را برای کنفرانس بازیابی اوکراین که ایتالیا در سال ۲۰۲۵ میزبانی خواهد کرد، هموار میکنیم».
او با اشاره به گره کور تنش میان اسرائیل و فلسطین میافزاید: «گروه هفت به همکاری با شرکای بینالمللی برای تضمین ثبات در خاورمیانه و ایجاد شرایط برای صلح پایدار و بر اساس راهحل دو کشور ادامه خواهد داد».