بیاحترامی به ارزشها و نمادهای فرهنگی بلوچ، چرا؟!
در روزهای گذشته فعالان عرصه فرهنگی و کاربران شبکههای اجتماعی در سیستانوبلوچستان از نمایش خانگی سریال «ساخت ایران ۳» به کارگردانی بهمن گودرزی که از لباس زنان بلوچ استفاده ابزاری کرده و تلاش برای احیای نمادسازی معکوس و توهینآمیز در سینما و تلویزیون، انتقادهای گستردهای داشتهاند.

محمد بلوچزهی: در روزهای گذشته فعالان عرصه فرهنگی و کاربران شبکههای اجتماعی در سیستانوبلوچستان از نمایش خانگی سریال «ساخت ایران ۳» به کارگردانی بهمن گودرزی که از لباس زنان بلوچ استفاده ابزاری کرده و تلاش برای احیای نمادسازی معکوس و توهینآمیز در سینما و تلویزیون، انتقادهای گستردهای داشتهاند.
این سریال برای شبکه خانگی ساخته شده و به سفارش یک پلتفرم معروف انتشار فیلم و سریال در اقدامی تازه و خارج از عرف و به دور از فرهنگ و به صورت ناشیانه و غیرحرفهای از لباس زنان بلوچ برای ترانزیت و قاچاق مواد مخدر به کشور ترکیه استفاده کرده است.
قبل از هر چیز باید توجه داشت که لباس زنان بلوچ که یک اثر هنری منحصربهفرد است و آمیزهای از هنر بینظیر و ظریف سوزندوزی بلوچی و جلوهای از نقوش ذهنی و تجسم خیال و اندیشه و هویت و فرهنگ بلوچان است ضمن اینکه در فهرست «میراث ماندگار معنوی و فرهنگی» کشور به ثبت رسیده، مهر اصالت را نیز از سازمان جهانی یونسکو دریافت کرده است. مهمتر از آن نزد مردم بلوچ لباس بلوچی دارای حرمت و جایگاه و ارزشگذاری والایی است، تا جایی که مردم بخشی از هویت فرهنگی خویش را مدیون همین لباس میدانند و حتی در فرهنگ عامه مردم بلوچستان بیاحترامی به لباس زنان بلوچ یک ضد ارزش است و آن را تعرض و توهین به آحاد بلوچان میدانند.
در بین مردم بلوچ لباس زنانه بلوچی یک ارزش تلقی میشود، تا جایی که لباسهای کهنه و بلااستفاده آنها هرگز دور ریخته نمیشود، به این گمان که زیر پا لگدمال خواهد شد و همین امر حرمت آن را مخدوش خواهد کرد و به طور معمول البسه مندرس زنانه در مکانی مشخص از سوی خود زنان سوزانده میشود.
این نخستین بار نیست که دستاندرکاران سینما و برنامهسازان و تهیهکنندگان تلویزیون بدون کمترین تحقیق و پژوهشی از سر ناآگاهی و عدم شناخت اقدام به تولید فیلم میکنند و ارزشها و باورهای فرهنگی هموطنان خویش را به سخره میگیرند و زیر پا میگذارند و موجبات بدبینی و کدورت و بیاعتمادی ملی را فراهم میکنند.
البته قصه پرغصه بدبینی مردم سیستانوبلوچستان از صنعت سینما و تلویزیون سر درازی دارد و موضوع بیشتر برمیگردد به سالهای دور دهه 60 و 70، درست آن زمان که پوشش مردان بلوچ بر تن قاچاقچیان مواد مخدر در فیلمها و سریالها قرار گرفت و این لباس نماد شرارت و قاچاقچی معرفی شد و اینگونه شد که ذهنیتها نسبت به لباس بلوچی مردانه یکباره تغییر پیدا کرد و با تکرار و تداوم این رویه ضدفرهنگی سریالسازی و تولید فیلمهای کلیشهای در سینما و تلویزیون و تغییر نگاهها و سوءذهنیتهای حاصله از این رویکرد ناصواب دیگر مردان بلوچ در خارج از استان و اقصانقاط کشور خود جرئت پوشیدن لباس محلی را نداشتند.
هنوز که هنوز است مردم این استان چوب نمادسازیهای کذایی و تحریف آشکار نشانههای فرهنگی و هویتی خود را در سینما و تلویزیون میخورد و متأسفانه تأثیرات سوء این نمادسازی معکوس و فرهنگسوزی نابخردانه و به دور از نگاه فرهنگی و عقلانیت به لباس مردم بلوچ به اینجا ختم نمیشود و تا جایی پیش رفت که به انزوای فرهنگی و سرخوردگی ایشان ختم شد و نیز از آن پس هرگز پتانسیلها و نمادهای بارز بلوچان و سیستانیها که بسیاری سرآمد بودند و شاخص و درخورتوجه، در کشور هرگز مجال دیدهشدن نیافتند.
حال در یک دهه گذشته با گسترش شبکههای اجتماعی و افزایش شمار کاربران بومی یک عزم درخورتوجه برای زدودن این سوءذهنیتها و رفع نگاههای کلیشهای به بلوچستان و فرهنگ بلوچان و نیز معرفی پتانسیلها و ظرفیتهای منحصربهفرد مردم بلوچ از سوی فعالان فرهنگی و اجتماعی بومی شکل گرفت که نتیجه آن اکنون شد رونق صنعت گردشگری و مد و لباس زنان بلوچ، بهبود اقتصاد محلی و اشتغال زنان سرپرست خانوار و نیازمند.
امید که خود دستاندرکاران سینما و فرهنگ و نهادهای متولی تا دیر نشده چشم بر روی بیاحترامی و به تاراج بردن ارزشهای فرهنگی، تاریخی و قومی مردم بگشایند، قبل از اینکه چنین رویکرد فرهنگسوزی اعتماد ملی را مخدوش کند و خسارات مادی و معنوی را بر مردم مظلوم سیستانوبلوچستان بیشتر تحمیل کند.