انتشار دفتر تازهای از تصحیح انتقادی «شاهنامه»
داستان فرود سیاوش
«شاهنامه» فردوسی از مهمترین متون کلاسیک ادبیات فارسی است که جایگاهی ویژه در فرهنگ فارسی دارد. میان ما و «شاهنامه» فاصلهای چندصدساله وجود دارد و این باعث میشود که تصحیح و پژوهش انتقادی پیرامون چنین متنی ضرورت داشته باشد. مهری بهفر از سالها پیش مشغول پروژه تصحیح انتقادی «شاهنامه» است و اخیرا دفتر هشتم این مجموعه توسط نشر نو منتشر شده است.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
شرق: «شاهنامه» فردوسی از مهمترین متون کلاسیک ادبیات فارسی است که جایگاهی ویژه در فرهنگ فارسی دارد. میان ما و «شاهنامه» فاصلهای چندصدساله وجود دارد و این باعث میشود که تصحیح و پژوهش انتقادی پیرامون چنین متنی ضرورت داشته باشد. مهری بهفر از سالها پیش مشغول پروژه تصحیح انتقادی «شاهنامه» است و اخیرا دفتر هشتم این مجموعه توسط نشر نو منتشر شده است.
کار بهفر در این مجموعه، تصحیح تازهای است از «شاهنامه» براساس مهمترین نسخههای موجود، همچون دستنویس موزه بریتانیا، فلورانس و سایر متون و همچنین نسخه سنژوزف که بهتازگی در بیروت یافت شده و تصحیح حمدالله مستوفی نیز برای نخستین بار در این تصحیح انتقادی بررسی شدهاند. کار بهفر روی «شاهنامه» چند ویژگی مهم و قابلتوجه دارد که این تصحیح را به اثری متمایز از دیگر تصحیحهای موجود بدل میکند. تصحیح بهفر، تصحیحی علمی و انتقادی است همراه با شرح واژگان و ابیات شاهنامه و ریشهشناسی دقیق واژگان متن. تصحیح انتقادی بهفر از شاهنامه درواقع روایتی تازه از این اثر کلاسیک فارسی است و دقت و گستره وسیع کار او در این اثر میتواند امکانهای تازهای پیشروی پژوهش و نقد «شاهنامه» قرار دهد. تصحیحهای انتقادی از آثار کلاسیک اگرچه گامهای مهمی در پیشبرد تصحیح این متون هستند اما میتوان گفت که هیچیک حرف آخر را نمیزنند و حتی به اعتقاد برخی هیچ حرف آخری در این عرصه وجود ندارد. در تصحیح انتقادی بهفر، شرح یکایک ابیات و در زیرمجموعه آن ریشهشناسی، لغتشناسی، شرح تعابیر کنایی و مجازی و... و همچنین بررسی درونمایهها و نقشمایهها و شخصیتهای اساطیری و حماسی در متن «شاهنامه» دیده میشود و اینها در روشنکردن بافتار متن و مقایسه مضامین و شخصیتهای اساطیری و حماسی با متون همزمان و ناهمزمان با شاهنامه کمک زیادی میکنند. بهفر در ابتدا و در سال 1380 شرح یکایک ابیات شاهنامه براساس چاپ مسکو را منتشر کرد، اما پس از آن و بنا به دلایلی که در مقدمه کتاب توضیح داده، دفتر یکم از شرح یکایک ابیات شاهنامه را پیشآغاز پروژه تصحیح انتقادی و شرح یکایک ابیات شاهنامه فرض کرده و دوباره به بیت نخست شاهنامه و دفتر یکم بازگشته است. او در مقدمهاش توضیح داده که مجبور بوده یادداشتهای مطول در ذیل هر بیت بنویسد تا روشن کند چرا تصحیح مسکو را مبنا گرفته اما آن را نادرست میداند و مدام از آن عدول میکند. از اینرو از سال 1380 شرح یکایک ابیات را بنا بر تصحیح انتقادی که بر پایه دستنویسهای متعدد صورت داده، پیش برده است.
در دفتر هشتم «شاهنامه» که اخیرا منتشر شده، هر بیت از داستان فرود سیاوش با دقت و جزئیات شرح داده شده است. این شرحها شامل توضیحات نحوی، معنایی و سبکشناسی هستند که به فهم بهتر متن کمک میکنند. همچنین کتاب به بررسی و تحلیل ریشههای واژگان استفادهشده و نیز به تحلیل شخصیتها پرداخته است. بهفر در مقدمه این دفتر با اشاره به اینکه داستان فرود سیاوش دربردارنده مؤلفههایی است که موجد والایی و عظمت در آثار ادبیاند، آورده است: «فشردهتر، کناییتر و تمثیلیتر از داستان فرود سیاوش نمیتوان جوهره بسیاری از نزاعها و درگیریها و شخصیتهای تکرارشونده در تاریخ را متجلی ساخت». او همچنین به این نکته اشاره کرده که سنجش و بررسی تصحیحها و شرحهای دیگر در این کتاب عمدتا در سه دسته میگنجد: یک، طرح اختلافنظر در خوانش متن و تفاوت برداشت؛ دو، مطرحساختن سهو و خطا یا برداشت ناهمسو با روایت و نامأخوذ از کلام و زبان متن و سه، بیان قوت و امتیاز هر تصحیح یا شرح چه در خوانش چه در تبیین متن. این بررسی و سنجش فقط به تصحیحها و شرحهای دیگر معطوف نبوده و بهفر دریافتهای پیشین خود یعنی دفترهای منتشرشده همین مجموعه را نیز مورد بازبینی و بررسی قرار داده است و هر نکته نویافته یا برداشت نابسنده یا نوخطادانستهای را به موازات انتشار دفترها گرد آورده تا در دفتری به نام «بازنگریها» منتشر کند. بخشهای دفتر هشتم شامل این چند بخش است: «قصه شد گفته، حسب حال اینست: سخنی با خوانندگان»، «جدول نشانههای اختصاری نسخهبدلها»، «جدول نشانههای آوانویسی و نشانههای راهنمای متن»، «داستان فرود سیاوش»، «برگردان عربی: فتح بن علی بنداری اصفهانی، چاپ عبدالوهاب عزام»، «فهرست واژههای گزارششده»، «فهرست واژههای ریشهشناسیشده»، «فهرست واژههای عربی»، «فهرست واژههای غیرایرانی و غیرعربی»، «فهرست نام کسان»، «فهرست نام مکان»، «بیتیاب»، «راهنمای کتابنامه»، «کتابنامه فارسی» و «کتابنامه لاتین».
بهفر پیش از این در گفتوگویی با روزنامه «شرق» درباره تصحیح متون کلاسیک گفته بود: «مسئله فقط این نیست که متنهای کلاسیک دورزمانی پیش در بافتار خاص خودشان پدید آمدهاند و به لحاظ زمانی و زبانی از ما فاصله دارند، بلکه پیش از ثبت و ضبط آن راه درازی طی کردهاند. مثلا روایتهای پیشااشکانی، اشکانی و خداینامهای در متون شفاهی و مکتوب مسیری طولانی را طی کرده بودند تا به فردوسی برسند و تدوین و بازآفرینی شوند و شاهنامه به روایت حکیم فردوسی طوسی شکل بگیرد و باز از زمان و زبان عصر فردوسی تا به دوران ما راهی هزارواند ساله است. و میدانیم که پس از فردوسی نیز شاهنامه مورد انواع دخل و تصرفها بوده. به کلاسیکهای دیگر هم که نگاه کنیم، مثلا خمسه نظامی، مثنوی معنوی، همین مسئله را به شکل خاص هر متن میبینیم. تمام داستانهای خمسه از پیش موجود بوده و نظامی دوباره آن را در پرداختی هنری بازآفرینی کرده است. داستانهای مثنوی مولانا جلالالدین بلخی هم همینطور است. این داستانها پیشتر ساخته شده و در متنهای دیگر هم سروکلهشان پیدا شده بود و مولانا آن داستانها را در فرایند بازآفرینی به استخدام معنای مورد نظرش درآورده و آنها را بهتمامی از آنِ مفاهیم و معانی خود کرده است. اگر به کلاسیکهای جهان هم نگاه کنیم، میبینیم که همواره داستانهای ازپیشموجود محمل اصلی برای خلق اثری تازه بودهاند، برای نمونه کمدی الهی دانته، نمایشنامههای شکسپیر یا داستانهای دکامرون نوشته جووانی بوکاچیو و بسیاری دیگر. آثار کلاسیک مبتنی بر پیشینهای درازند و از آثار پیش از خود، خواه آثار شفاهی زبانزد میان عامه و خواه آثار مکتوب برآمدهاند و عمر زیادی هم از سرشان گذشته است و در هر دوره افقهای معنایی جدید و گاه معارض هم، به فراخور مسئله و دغدغه مخاطب آن روزگار مسلط بوده و به درکی خاص از متن منجر شده. در متأخرترین زمان خواندنِ هرکدام از این متنها، فهمی که در روزگاران پیش به اقتضای هر دوره شکل گرفته بوده، در لابهلای تحریف و تصحیفهای متن حی و حاضر است و هرکدام لایهای بر تفاسیر اثر اضافه میکنند و سایهای بر فهم امروزی ما میاندازند. بنابراین همیشه در شرح و تفسیر متنهای کلاسیک هرقدر بکوشیم باز وجوهی از اثر مغفول میماند».
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.