توسعه پایدار در سایه علم
دیپلماسی چگونه میتواند موتور محرک کشور شود
دو موضوع ویژه، دیپلماسی برای پیشبرد کار علمی در سراسر جهان و علم، فناوری و نوآوری برای پیشرفت در توسعه پایدار در حال حاضر در دنیا وجود دارد که هر دو موضوع برای به حداکثر رساندن پتانسیل علم برای پیشبرد دیپلماسی ضروری هستند.
علی طهایی. عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی
دو موضوع ویژه، دیپلماسی برای پیشبرد کار علمی در سراسر جهان و علم، فناوری و نوآوری برای پیشرفت در توسعه پایدار در حال حاضر در دنیا وجود دارد که هر دو موضوع برای به حداکثر رساندن پتانسیل علم برای پیشبرد دیپلماسی ضروری هستند. در دهه گذشته، گزارشی در چارچوب تحلیل سهبخشی، دیپلماسی علمی را برجسته کرد: «علم در دیپلماسی»، «دیپلماسی برای علم» و «علم برای دیپلماسی». در این یادداشت هدف این است بخش اول و سوم را ترکیب کنیم تا جایی برای مقوله جدیدی تحت عنوان «جهش علم از روی دیپلماسی» (یعنی عبور از موانع دیپلماتیک با رویکرد علمی) مطرح شود که در حقیقت به بحث علم برای توسعه پایدار مرتبط است. ماهیت این مقوله آن است که علم همراه با فناوریهای نوین برگرفته از آن، میتواند مسیرهای جدیدی را برای رفع مشکلات ملی، منطقهای و جهانی که دغدغههای زیادی در مورد آن وجود دارد و حل آن برای سیاستمداران و دیپلماتها دشوار است، ایجاد کند.
معمولا رویکرد کشورها در قبال استفاده از فناوریهای نوین در روندهای دیپلماتیک متفاوت است. کشورهای پیشرفته و مقامات آنها با استفاده از علم و فناوری برای حمایت از نوآوری و توسعه اقتصادی، به دنبال سیاستها و سرمایهگذاریهای مناسب برای ارتقای قابلیتهای علم، فناوری و نوآوری هستند تا جوامع خود را نوآورتر، رقابتیتر و در نتیجه امنتر و شکوفاتر کنند. برای انجام این کار، آنها میدانند که دانشمندان و مهندسانشان باید با رهبران سیاسی همکاری کنند. بنابراین همکاریهای علمی بینالمللی ابزار مفیدی برای کشورهای توسعهیافته در پیشبرد اهداف دیپلماتیک است.
مؤسسات علمی پژوهشی کشورهای توسعهیافته اذعان دارند که پیشرفت علم و فناوری کاملا جهانی و فرامرزی شده است و بسیاری از کشورها سرمایهگذاریهای درخور توجهی در این زمینه انجام میدهند که منجر به پیشرفت چشمگیر در تواناییهای آنها شده است؛ درحالیکه حتی حمایت مالی دولتی آنها محدودتر میشود. مؤسسات علمی این کشورها بیشتر بر حصول اطمینان از دسترسی دانشمندان به بهترین امکانات و محیطهای تحقیقاتی منحصربهفرد در نقاط مختلفی از جهان مستقر شدهاند. بهعنوان مثال کمیته سیاست فیزیک انجمن فیزیک ایالات متحده، مسائل بینالمللی را در اولویت اول در برنامه استراتژیک فعلی خود قرار داده است. این کمیته از مجموعهای از گفتوگوها با فیزیکدانان برجسته در مورد مسائل مربوط به ایجاد همکاریهای بینالمللی در این زمینه حمایت میکند که این موضوع میتواند سرلوحه کار انجمنهای مختلف علمی در داخل کشور قرار گیرد. گزارش شده حتی دانشمندان برجستهای مانند برندگان جایزه نوبل نیز جلساتی را سازماندهی کردهاند که بر چالشهای همکاری بینالمللی در فیزیک تمرکز دارد. این تأکید مجدد بر همکاری بینالمللی در سایر زمینههای علمی در دنیا نیز صورت میگیرد. نتیجه این روندها -آنچه کشورها و جامعه علمی روی آن تمرکز میکنند- نقش دیپلماسی را در پیشبرد همکاریهای علمی بینالمللی مهمتر میکند. از طریق تسهیل و مذاکره بر سر قراردادهای بینالمللی نوآورانه، با تأمین بودجه بیشتر برای دانشمندان و فعالیت در سازمانهای بینالمللی پیشرو و همچنین تأمین بودجه مناسب برای همکاری با دانشمندان سایر کشورها، مقدمات دستیابی به این اهداف محقق خواهد شد. باید پذیرفت که به حداکثر رساندن نقش دیپلماسی پیشبرد علم، نیازمند تلاش بیشتری در پیشرفت علم دیپلماسی است. با عطف به توسعه پایدار و رویکرد سازمان ملل متحد در خیلی از کشورها، تقویت رابطه علم و سیاست، به دستور کار برنامهها تبدیل شده است. در این زمینه، برخی کشورهای عضو سازمان ملل اهداف توسعه پایدار را برای هدایت جهان در سالهای اخیر تصویب کردند که علم، فناوری و نوآوری برای پیشرفت در هر یک از این اهداف حیاتی است. علم میتواند به طرق مختلف ازجمله شناسایی چالشها، مشاوره در مورد اقداماتی که میتوانند تفاوت ایجاد کنند و همچنین شناسایی شاخصهایی برای نظارت بر پیشرفت و جستوجوی راهحلهای نوآورانه، کمک کند. مهمترین حمایتهای علوم، تکنولوژی و نوآوری میتواند از راهحلهای ابتکاری که به رفع مشکلات سیاسی اساسی منجر میشود، از طریق «دیپلماسی جهش علمی» کمک کند.
برای سرعتبخشیدن به این پیشرفتهای علمی و فناوری جدید، دیپلماسی علمی و همکاری علمی بینالمللی برای کمک به همه کشورها در زمینههای مختلف علم و تکنولوژی مورد نیاز است. با انجام این کار میتوان برای حمایت از توسعه جوامع مبتنی بر دانش و نوآورانه به اندازه پیشرفتهای کوتاهمدت نیز ارزش قائل بود. جوامع علمی باید دستور کارهای تدوین و ارائهشده را بهعنوان فرصتی عالی برای تقویت رابطه علم و سیاست به نفع همه آحاد مردم ببینند. یک فرصت پژوهشی و ابتکار مناسب دیگر برای جوامع علمی، تهیه مجموعهای از گزارشهای مرتبط با توسعه پایدار است. اینها کمکهای مهمی هستند که رابطه علم و سیاست، دیدگاه یکپارچه، پیوندهای مربوطه و مسائل بینبخشی را برجسته میکنند. در حین اجرا، ابتکاراتی نیز به انجام خواهد رسید که قطعا مؤثر خواهد افتاد. میتوان برای تحقیقات مربوطه، دورههای چهارساله و با تمرکز بر موضوعات خاص تعریف کرد، سه گزارش سالانه و سپس یک گزارش جامع در سال آخر ارائه کرد که البته در طول فعالیت گزارشهای کوتاهمدت دورهای نیز میتواند ارائه شود. در این اثنا، کارکنان حرفهای و فعال سازمان میتوانند به دنبال نظرات جامعه علمی در مورد مسائل نوظهور باشند. فرصت دیگر برای مشارکت جامعه علمی، مکانیسم تسهیل فناوری است که باید دستور کار آن ایجاد شود. باید گروهی از نمایندگان جوامع علمی و مدنی تشکیل و برای همکاری با سازمانها و نهادهای بینالمللی چندجانبه فعال باشند و در مورد نقش علوم، تکنولوژی و نوآوری برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار همکاری کنند.
قطعا سؤالات زیادی در این زمینه مطرح است که گروه تشکیلشده از جامعه علمی باید پاسخگوی آن باشد؛ ازجمله:
- فرصتها و چالشهای اصلی در سطوح خطمشی سازمانی و فردی برای به حداکثر رساندن سهم علوم، تکنولوژی و نوآوری در دستیابی به اهداف توسعه پایدار چیست؟
- همچنین عناصر کلیدی که کشور و سازمانهای بینالمللی ممکن است در تدوین برنامههای اقدام یا نقشههای راه برای علوم، تکنولوژی و نوآوری برای اهداف توسعه پایدار نیاز داشته باشند، کداماند؟
گزارشیهایی ارائه شده است که اهمیت تحقیقات در آموزش در این زمینه را نشان میدهد و بیان میکند که چگونه سرمایهگذاری در آموزش در همه سطوح میتواند برای بسیاری از موارد، ازجمله رشد اقتصادی، تغییرات آبوهوا و سلامت مزایایی به همراه داشته باشد. اگر کشور به مسیر فعلی با سهم فزایندهای از جمعیتی که به سطوح آموزشی متوسطه و عالی دست مییابند ادامه دهد، دانشمندان بیشتری تربیت خواهد کرد که منافع آن غیرقابل اغماض است. این به نوبه خود انقلاب علمی و فناوری را پیش خواهد برد و منافع بیشماری را برای کشور به همراه خواهد داشت که میتواند میراث ما برای نسلهای آینده باشد.