|

داستان نام‌ها؛ از خالد تا سیدحسن

در منابع تاریخی، شهر بابل را با نام بارفروش‌ده و شهر بابلسر را با نام مشهدسر می‌شناسیم. از «تاریخ طبرستان» ابن اسفندیار در قرن ششم هجری تا سفرنامه‌های دوره قاجار، همچون سفرنامه میسل روستم، فقط از بارفروش و مشهدسر یاد شده است.

داستان نام‌ها؛ از  خالد  تا سیدحسن

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

علی مرسلی

 

در منابع تاریخی، شهر بابل را با نام بارفروش‌ده و شهر بابلسر را با نام مشهدسر می‌شناسیم. از «تاریخ طبرستان» ابن اسفندیار در قرن ششم هجری تا سفرنامه‌های دوره قاجار، همچون سفرنامه میسل روستم، فقط از بارفروش و مشهدسر یاد شده است.

این کنجکاوی درباره نام این دو شهر مهم مازندران من را به این نتیجه رساند که این دو نام کنونی دقیقا در سال ۱۳۱۰ خورشیدی، در دوران حکومت رضاشاه پهلوی انتخاب شدند.

اما مگر نام‌ها را مردم انتخاب نمی‌کنند و رواج نمی‌دهند و مگر حافظه اسمی یک ملت به‌راحتی تغییر می‌کند؟ پاسخ، برخلاف تصور رایج، خیر است. اسامی مکان‌ها می‌توانند به‌دلایل مختلف، حتی در یک شب، تغییر کنند!

اتفاقا بسیاری از شهرهای ما نام‌های جدیدی به خود دیده‌اند: عبادان (آبادان)، دهکرد (شهرکرد)، دزدآب (زاهدان)، سلطان‌آباد (اراک) و بسیاری دیگر. این تغییرات اغلب از سوی حاکمان وقت اعمال شده‌اند؛ مانند تغییر نام مشهدسر به بابلسر در دوره پهلوی اول یا تغییر نام خیابان‌ها و میدان‌‌های تهران: خیابان پهلوی، میدان شهیاد و خیابان کوروش کبیر که به‌راحتی جای خود را به نام‌های جدید دادند.

البته همه تغییرها موفق نبوده‌اند. مثلا نام بندر انزلی به پهلوی و ارومیه به رضائیه تغییر کرد، اما پس از انقلاب به نام‌های قبلی بازگشتند. یا در تبریز، خیابان شهناز که پس از انقلاب به نام دکتر شریعتی تغییر یافت، هنوز در میان مردم با همان نام قدیمی «شهناز» شناخته می‌شود.

چرا برخی نام‌ها به‌راحتی جا می‌افتند و برخی نه؟ یکی از دلایل جالب این است که برخی نام‌ها قدیمی‌تر یا آشناترند. مثلا خیابان شریعتی تهران قبلا به‌عنوان «جاده شمیران» شناخته می‌شد و تغییر نام آن به‌خاطر نداشتن پشتوانه تاریخی قوی، ساده‌تر بود. اما در تبریز، شاید اگر همان زمان به‌جای شریعتی، نامی مانند پروین اعتصامی انتخاب می‌شد، مردم راحت‌تر  می‌پذیرفتند.

اما چرا در گذشته تغییر نام شهرها و مکان‌ها به‌راحتی ممکن بود؟ یکی از دلایل، کم‌سوادی عمومی و محدودبودن سفر بود. در واقع، نام مکان‌ها آن‌قدر کاربرد نداشتند که حافظه جمعی مردم به آنها وابسته شود. سفرنامه‌نویسان خارجی نیز در نوشته‌هایشان ذکر کرده‌اند که وقتی از مردم درباره نام کوه‌ها یا رودها می‌پرسیدند، پاسخ‌های متناقضی دریافت می‌کردند یا حتی هیچ پاسخی دریافت نمی‌کردند!

اگر خودمان را به جای فردی از گذشته بگذاریم، به‌راحتی متوجه می‌شویم که دلیلی نداشت برای تنها کوه یا رود شهر، اسمی مشخص کنیم؛ چون اشاره به «کوه» یا «رود» برای همه کافی بود.

این موضوع تنها به ایران محدود نیست؛ مثلا بلندترین کوه قسمت شبه‌جزیره‌ای اسپانیای امروز مولاسن نام دارد که از نام مولاحسن، حاکم مسلمان قرن پانزدهم، گرفته شده است. پیش از این تاریخ، این کوه در هیچ منبعی چه رومی چه ویزیگوتی، نامی نداشته است!

همه این مقدمه‌ها ما را به تغییر نام خیابان خالد اسلامبولی در تهران می‌رساند؛ تغییری که به‌تازگی و در سکوت خبری انجام شد و نشان داد اهمیت این نام‌ها برای مسئولان، بسیار بیشتر از اهمیت آنها برای مردم عادی است و ماجرای سال‌ها تیرگی روابط دو کشور بر سر نام یک خیابان، نشان از اقدامی عجیب و تاریخی داشت. حذف بی‌سروصدا و بدون واکنش این نام در هفته‌های اخیر، نشان داد که این موضوع تا چه اندازه بی‌معنا و بی‌اثر بوده است و چه مردم عادی و چه حتی خودی‌ها، چقدر به نام‌ها و نام‌گذاری‌ها بی‌تفاوت‌اند!

 

آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.