|

اقتصاد ملی و آفت نو اشرافیگری صاحب‌منصبان

چند روزی است که اخبار مربوط به انتشار فیلم مراسم عروسی فرزند علی شمخانی، دبیر سابق شورای‌ عالی امنیت ملی، در فضای مجازی بر صدر اخبار نشسته و بسیاری از سخنوران و اصحاب رسانه را به اظهارنظر وادار کرده‌ است.

چند روزی است که اخبار مربوط به انتشار فیلم مراسم عروسی فرزند علی شمخانی، دبیر سابق شورای‌ عالی امنیت ملی، در فضای مجازی بر صدر اخبار نشسته و بسیاری از سخنوران و اصحاب رسانه را به اظهارنظر وادار کرده‌ است. در بسیاری از این اظهارنظرها مباحثی از نوع منبع اولیه خبر، اهداف دشمنان از انتشار این‌گونه اخبار، حفظ حریم خصوصی، رعایت حجاب، هزینه هنگفت مراسم و ناهماهنگی رفتار صاحب‌منصبان و ادعاهایشان مورد توجه قرار گرفته‌ بود. هرچند هریک از این سرفصل‌ها به‌تنهایی ارزش تحلیل دارند، اما در این یادداشت با بیان چند نکته زیر فقط از زاویه‌ای محدود به این پرونده توجه خواهد شد:

۱- سال‌هاست که اقتصاد کشورمان تحت فشار تحریم‌های ظالمانه با دشواری‌های متعدد روبه‌رو شده و به‌ویژه در سال‌های اخیر فقر گسترش سریع‌تری یافته‌ است. یکی از بارزترین آثار گسترش فقر را می‌توان در کاهش شدید تقاضا برای برگزاری مراسم عروسی در تالارها در سطح کشور دید. در چنین فضایی ناگهان خبر می‌رسد که برای عروسی دختر فلان صاحب‌منصب مراسمی بسیار پرهزینه در یکی از مجلل‌ترین هتل‌های کشور برگزار شده‌ است. کاری که فقط در حد توان قشر مولتی‌ میلیاردر جامعه است. حال چگونه می‌توان از افکار عمومی جامعه انتظار داشت که هیئت حاکمه کشور را متهم به همسویی با مرفهین بی‌درد نکند. هرچند بسیاری از مقامات کشورمان فرسنگ‌ها از فضای رانت‌خواری و مصرف‌گرایی دور هستند، اما همین یک مورد تأثیر منفی بزرگی بر قضاوت افکار عمومی می‌گذارد.

۲- تأمین هزینه گزاف یک مراسم باشکوه با حقوق کارمندی حتی اگر فرد بالاترین حقوق را در سیستم دولتی بگیرد، ممکن نیست. 

صاحب‌منصب موردنظر ما از ارثیه خانوادگی گزافی برخوردار نبوده و در دوران خدمت خود برخلاف بسیاری از حقوق‌بگیران کشور از شغل دوم محروم بوده‌ و تمام وقت و زندگی خود را صرف خدمت به کشور و نظام کرده‌ است. پس پرسشی که باید پاسخ آن را به افکار عمومی داد، نحوه تأمین هزینه این مراسم و به عبارتی همان پرسش قانونی و شرعی «از کجا آورده‌ای؟» است. نکات متعددی در این حوزه مطرح هستند، که باید تا دریافت پاسخ شفاف از پدر محترم عروس صبر کنیم. ۳- این انتظار بجایی است که وقتی یک صاحب‌منصب اقدامی نادرست یا شبهه‌ناک انجام می‌دهد، از او توضیح خواسته‌ یا تذکراتی به او داده‌ شود. اما در طول دو سال گذشته کوچک‌ترین خبری درمورد این تذکر یا پرسش و پاسخ مطرح نشده‌ است. به‌راستی آیا این اتفاق ارزش بررسی و توضیح و تذکر را نداشته یا مردم محرم آن نبوده‌اند؟ ۴- برخی اظهارنظرکنندگان به این نکته توجه کرده‌اند که خبر این ماجرا نخستین‌بار توسط حساب‌های کاربری اسرائیلی منتشر شده‌، و ازاین‌رو به‌درستی آن را توطئه‌ای از جانب دشمنان ایران دانسته‌اند. با این‌ حال باید این اقدام دشمن را مصداق «عدو شود سبب خیر، اگر خدا خواهد» دانست، زیرا بی‌تردید واکاوی این پرونده و درمان کژی‌های احتمالی بهترین شیوه برای تقویت وحدت ملی است.

۵- – اما نکته تأمل‌برانگیز در‌این‌میان، سخنان رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت است که انتشار چنین محتواهای اعتمادسوز را در فضای مجازی بخشی از دستورکار همیشگی دشمنان دانسته و می‌گوید: «هدف اصلی این جنگ رسانه‌ای، ایجاد بی‌اعتمادی و ناامیدی در جامعه است، نه نقد یا اصلاح رفتار افراد». سخنان ایشان هرچند درست و منطقی است، اما ایشان اصلا به این موضوع نمی‌پردازد که آیا لازم است کسی یا کسانی رفتار خود را اصلاح کنند؟ این ادعای درستی است که دشمن طالب اصلاح امور ما نیست! اما به‌راستی کدام نهاد در کشور چنین وظیفه‌ای را برعهده دارد؟ و آیا در راستای انجام این وظیفه خطیر کوچک‌ترین تذکری به فرد مورد اشاره داده‌ شده یا توضیحی از او خواسته‌ شده‌ است؟ همچنین اگر این وظیفه به‌موقع انجام می‌شد، آیا بهانه‌ای برای دشمن بدخواه باقی می‌ماند که بتواند اعتمادسوزی بکند؟ ۶- امام خمینی که در زمستان ۱۳۵۸ و به دنبال عارضه قلبی از قم به تهران منتقل شدند، بعد از بهبودی در اولین فرصت ممکن به این نکته اشاره کردند که ای‌ کاش در آینده‌ای نزدیک امکاناتی که برای درمان ایشان به کار گرفته‌ شد، برای همه مردم ایران فراهم شود. حال باید از صاحب‌منصبانی که بدون توجه به دشواری‌های زندگی عموم مردم، مراسم پرهزینه و شاهانه برای نوگل‌های خود می‌گیرند، پرسید که آیا به چنین آرزویی می‌اندیشند که ای‌ کاش بقیه مردم هم بتوانند مراسمی حتی با یک‌دهم هزینه مراسم آنان برگزار کنند؟!!

اما در پایان لازم می‌دانم به نامه تاریخی امام علی (ع) به جناب عثمان‌بن‌حنیف اشاره کنم. این اشاره به‌ویژه از آن جهت بسیار مهم است که رئیس محترم دولت به نهج‌البلاغه‌خوانی شهره بوده، و حافظ این کتاب شریف است. امام بزرگوار این یار وفادار و صالح خود را فقط به خاطر پذیرفتن دعوت یکی از پولدارهای وقت به صرف شام و نه برگزاری مراسم پرهزینه در مجلل‌ترین هتل کشور به‌شدت مورد نکوهش قرار داد که بر سر سفره‌ای حاضر شده که فقرا امکان حضور نداشته‌اند. آیا رئیس محترم دولت با همان ادبیات امام همام تذکری به برگزارکننده این مراسم لاکچری داده یا خواهند داد که: درد تو همین بس که با شکم سیر بخوابی و گرداگرد تو گرسنگان در آرزوی لقمه‌ای به سر برند؟ ظهور و رواج نواشرافی‌گری در بین گروهی هرچند معدود از صاحب‌منصبان خسارت بزرگی را به کشور وارد آورده‌ است؛ از یک‌ سو حربه تبلیغی دشمنان علیه نظام را تیز کرده، از سوی‌ دیگر با نمایش عریان اختلاف طبقاتی بنیان وحدت ملی را تخریب کرده، و علاوه‌براین با تبلیغ مصرف‌گرایی افراطی و مانور تجمل، قطار اقتصاد ملی را به مسیری پرخطر و زیان‌بار هدایت کرده‌ است.

 

آخرین مقالات منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.