|

میراث ما

چند روزی است زمین از برکت نَفَس انسانی شایسته و مخلص خالی شده است. هنرمند بی‌بدیل، استاد محمود فرشچیان، در طول عمر پربرکت خود، به‌‌مثابه پرچمی بی‌بدیل برای تجسم مفاهیم عالی در قالب هنر بود.

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

چند روزی است زمین از برکت نَفَس انسانی شایسته و مخلص خالی شده است. هنرمند بی‌بدیل، استاد محمود فرشچیان، در طول عمر پربرکت خود، به‌‌مثابه پرچمی بی‌بدیل برای تجسم مفاهیم عالی در قالب هنر بود. امروز استاد فرشچیان خود در این دنیا نیست اما آثار پرارجش سال‌های سال به‌عنوان میراث تابناک او در صحنه گیتی پابرجا خواهد ماند. امروز اگر به هر ایران‌نشناسی کتاب میراث او را نشان دهید و بگویید از این کشورم، شما و ایران را به نیکویی به‌ خاطر خواهد سپرد.

این است میراث یک انسان فرهیخته. حال به این اندیشه‌ام که راستی میراث ما چه خواهد بود و میراث آنان که به‌عنوان مدعی قدرت را در دست دارند، چه خواهد بود. میراثی که به بیان قرآن کریم، روز حسابرسی، انسان به چشم خود آن را نظاره می‌کند. یوم‌المرء ینظر ما قدمت یداه. هر انسانی حسب زندگی در طول عمر، میراث‌هایی به جا‌ می‌گذارد. برخی که سراسر عمر به جمع‌آوری مال مشغول بوده‌اند، ثروت کلانی برای بازماندگان باقی می‌گذارند و برخی همچون دانشمندان، میراثی علمی بر جای می‌گذارند که زندگی انسان‌ها را دگرگون می‌کند و بعضی میراثی همچون فرزندان ناخلف و پرمدعا و طلبکار از خود به جا‌ می‌گذارند که مایه خجلت نوع بشری است و البته هستند قاعدینی که تنها میراث‌شان باقی‌گذاشتن نتیجه یک عمر خوردن و آشامیدن است. اینها میراث فردی افراد است.

اما می‌توانیم این میراث فردی را گسترش داده و از فرد به گروه، از گروه به جمع‌های بزرگ‌تر و نهایتا به یک نظام تعمیم دهیم. دقت در میراث اجتماعی یک فرد،‌ گروه یا نظام، چنانچه حسن نیت در کار باشد، می‌تواند در تصحیح راه و بهتر‌شدن میراث باقی‌مانده کمک کند. با این تذکر که میراث اجتماعی فرد، گروه یا نظام، برخلاف میراث فردی یک نفر که پس از مرگ او احصا می‌شود، در هر مقطع حیات می‌تواند مورد مداقه و در نتیجه تصحیح قرار گیرد. هر‌چند نوعا گروه‌ها و نظام‌ها چندان مایل به این نگاه نیستند و برخلاف مولا علی‌ (ع) که می‌فرماید «حاسبوا قبل أن تحاسبوا»، نوعا چشم‌بسته به راه ادامه می‌دهند تا به دیوار سنگی مقابل برخورد کنند.

چه خوب است بدون حب و بغض در این مقطع مهم زمانی -و شاید تعیین‌کننده- نگاهی به خود، یعنی به نظامی که در آن زندگی می‌کنیم، بیفکنیم و ببینیم در کجای راه و هدف قرار داریم. شاید بی‌مناسبت نباشد که در ابتدا مثالی از میراث تاریخی یعنی میراث نادر‌قلی افشار بزنیم تا معلوم شود مقصود چیست.

میراث 13 سال تلاش و جهاد نادر‌قلی افشار، ایجاد وحدت و استقلال ایران با سرکوب متجاوزان و بیرون‌راندن آنها از کشور از‌جمله عثمانی و روسیه بود و کشوری واحد را که در اواخر دوران صفویه از هم پاشیده شده بود، با وحدت و استقلال به‌عنوان میراث خود به جای گذاشت.

منصفانه باید گفت در طول حیات نظام فعلی، برخورداری‌های مهمی از قبیل رشد بهداشت، افزایش طول عمر، کاهش مرگ‌و‌میر نوزادان، استفاده عمومی از سوخت گاز، بهبود تغذیه، بیمه عمومی و استفاده تقریبا رایگان از انرژی مانند بنزین و برق برای مردم ایجاد شده است. هر‌چند به مرور زمان این برخورداری‌ها ‌به امری عادی و بدیهی تبدیل شده و به چشم نمی‌آید. این البته میراثی درخور توجه از نظام فعلی برای مردم است، اما باید ببینیم در کنار آن آیا شرایطی فراهم آمده است تا این میراث پایدار مانده و بهبودی و عمومیت کامل حاصل کند؟

اگر نیک بنگریم، این امکانات که در اختیار مردم قرار گرفته، میراث سرزمینی به نام ایران است که از گذشتگان دور به ملت ایران به ارث رسیده و اینک مردم از آن استفاده می‌کنند. ولی مردم علاوه بر استفاده از این میراث، خود باید عاملی باشند تا برای آیندگان این میراث باقی بماند. مروری به سرزمین ایران نشان می‌دهد که تلاش نظام برای استفاده از این میراث به نفع مردم، بسیار بیشتر از تلاش برای حفظ، بهبود و ارتقای آن نظام برای استفاده از این میراث برای آیندگان است و شاید هرگز تلاشی در این زمینه نکرده‌اند. یعنی سیاست نظام استفاده از منابع برای مردم، بدون تفکر برای جایگزینی، بهبود و ایجاد میراث برای آیندگان بوده است.

ما در اینجا به میراث فرهنگی، سیاسی و ژئوپلیتیکی نمی‌پردازیم، زیرا مسائل یاد‌شده نیاز به طرح مباحث سیاسی و اجتماعی دارد که نه در حوصله این نوشته و نه در صلاحیت نویسنده است؛ بلکه آنچه را واضح و بدیهی مورد وفاق فرهیختگان و کارشناسان است، ذکر می‌کنیم. هر آنچه نصیب مردم شده، از قِبل برداشت منابع طبیعی و تکیده‌شدن سرزمینی است.

مصرف نفت، گاز، آب‌های زیرزمینی، ارز حاصل از صادرات نفت، تکیده‌شدن جنگل‌ها، بیابان‌زدایی، آلودگی رودخانه‌ها‌ که حاصل آنها نشست زمین، به خطر افتادن سازه‌ها و زیربناهای اقتصادی و تاریخی، به خطر افتادن کشاورزی و وابستگی بیشتر به بیگانگان، مهاجرت‌های داخلی و نیز به خارج، نابرابری‌های اجتماعی، باقی‌ماندن فقر و محرومیت، عدم بازسازی و مقاوم‌سازی سکونتگاه‌ها و برخی دیگر از مسائل‌ میراثی است که روز به روز بیشتر می‌شود و هیچ راه‌حلی برای توقف این میراث منفی و نجات آینده سرزمینی ایران مطرح نیست. حتی می‌توان گفت مسائل سیاسی و ژئوپلیتیکی ایران، اگر هم نظام بخواهد کاری کند، مانعی برای اصلاح و متوقف‌کردن روند این میراث است.

آیا راه‌حلی می‌توان یافت؟ میراث استاد فرشچیان و «فرشچیان»‌ها باقی و ماندگار است، آیا می‌توان از آنان درس گرفت؟ چرا‌که نه‌! به شرط آنکه خرابکاران داخل دولت که یکی تهران را مرجع تبلیغ خود می‌کند و دیگری مردم را به ‌جای سفارش به صرفه‌جویی به خرید پمپ و مخزن و افزایش مصرف تشویق می‌کند و دیگری به جای برخورد عاقلانه با مشکل هسته‌ای، مثلا لجبازی می‌کند، دیگر مورد تشویق رئیس‌جمهور قرار نگیرند و رئیس‌جمهور سره را از ناسره تشخیص دهد و بداند که مردم می‌فهمند‌ و بر آن باشد تا با شجاعت، اولویت‌های کشور را تشخیص دهد و خود را به هر کار سرگرم نکند تا بتواند برای باقی‌گذاشتن میراثی حداقل و نه مطلوب، امکانات لازم را فراهم بیاورد.

 

آخرین اخبار یادداشت را از طریق این لینک پیگیری کنید.