درباره کتاب «روابط هویدا و شاه، بدون معما»
«مرا چاره نیست از تمامکردن این کتاب... که پس از ما این تاریخ بخوانند که سبب زوال دولت ایشان چه بوده است». بیهقی
به گزارش گروه رسانهای شرق،
رضا کیانی رشید
«مرا چاره نیست از تمامکردن این کتاب... که پس از ما این تاریخ بخوانند که سبب زوال دولت ایشان چه بوده است».
بیهقی
این کتاب بیشتر مربوط به روابط بسیار پرتنش بین شاه و هویداست در سالهای آخر منجر به فروپاشی رژیم گذشته و اطلاعات غلطی که دراینباره به مردم داده شده است.1 در فرهنگ والایی که خدا را «خداوند لوح و قلم» میشناسد و او را «حقیقتنگار» میخواند و میگوید:
به نام خداوند لوح و قلم حقیقتنگار وجود و عدم
و مورخان بزرگی چون بیهقی داشته است، خبرنگاران، روایتگران و مورخانش باید «حقیقتنگاران بیبیشوکم» باشند و روایتگران کامل نیک و بد. ولی متأسفانه این کسان، در مورد قسمت حساسی از تاریخ معاصر ایران، به ایرانیان حقیقت را نگفتهاند یا بدتر از آن، به مردم گزارش خلاف دادهاند. اینان سه دستهاند: دسته اول اکثریتی هستند که حقیقت را ندانستهاند و همچنان نمیدانند. دسته دوم اقلیتی هستند که حقیقت را دانستهاند و میدانند. دسته سوم اقلیت محض که بدون آنکه حقیقت را بدانند یا ندانند، دروغ گفتهاند. بر آنان که حقیقت را نمیدانند -گرچه باعث تأسف فراوان است- حرجی نیست و بر آنان که دروغ گفتهاند نیز! ولی آنان که میدانند چرا حقیقت را نگفتهاند و نمیگویند؟
به دو علت:
1. بیایمانی. اعتقادنداشتن به اینکه باید «حقیقتنگار» باشند.
2. گفتن حقیقت را «تف سر بالا»2 شناختن. اگر حقایق را بگوییم آبروی خودمان میرود. آنچه مهم است با چنگ و دندان حفظکردن آبروی ظاهری خودمان است، نه آگاهی مردم.3 در بین این کسان، دسته چهارم هم وجود دارد؛ آنان که میدانند -گفتن حقایق هم به ضررشان نیست- ولی میترسند که اگر حقایق را بنگارند باران تهمت و ناسزا از طرف دستههای دوم و سوم بر سرشان ببارد.4 فراموش نکنیم که «جورج ارول»، نویسنده شهیر کتاب «مزرعه حیوانات» گفته بود: «در زمانی که دروغ یک واقعیت عمومی است، راستگفتن کاری انقلابی است». کتاب «هویدا و شاه بدون معما» حاوی بحث مستند دقیقی است درباره ناآگاهی اکثریت عظیمی از نویسندگان، رجال، مورخان و حتی سازمان اطلاعات و امنیت کشور «ساواک» از مهمترین مسائل و اتفاقات مملکتی در آخرین سالهای رژیم گذشته:
1. وجود کینه شاه و هویدا در سالهای آخر نسبت به یکدیگر
2. علت اصلی تشکیل حزب واحد رستاخیز
3. علت اصلی عزل نخستوزیر برگزیده شاه پس از 13 سال نخستوزیری
4. علت اصلی زندانیکردن و در زندان باقیگذاشتن هویدا توسط شاه.
این کتاب حاوی اظهارنظرهای شخصی نیست. بسیار مستند است و بیشتر مستندات آن اسناد، نوشتهها و گفتههای خود دستگاهها و مقامات رژیم پیشین ایران، مقامات آمریکایی، مقامات انگلیسی و نزدیکان و طرفداران هویدا و شاه است. نام این کتاب از کتاب «معمای هویدا»ی دکتر عباس میلانی اقتباس شده است. کتاب «معمای هویدا» حاوی مطالب بسیار ارزشمندی است. دکتر عباس میلانی برای نگارش این کتاب خود زحمات بسیار شایسته تقدیری کشیده است. او با بیش از صد نفر از رجال، مقامات، مطلعان، کنشگران و روزنامهنگاران ایرانی در سراسر جهان ملاقات و مصاحبه کرده است. به کتابها، اسناد و منابع محرمانه اطلاعاتی غرب، بهویژه آمریکا و فرانسه با زحمات زیاد دسترسی پیدا کرده و در نهایت با تحسین بسیار «نخستین زندگینامه مدرن فارسی» را نوشته است. کتاب «هویدا و شاه، بدون معما» ضمنا حاوی نقدهایی بر برخی برداشتها، استنتاجات، تفسیرها، نتیجهگیریها و به دیده اغماض نگریستن پارهای از خطاها در کتاب «معمای هویدا» است. ناگفته نماند دکتر میلانی در کتاب «معمای هویدا» بارها معایب بزرگ هویدا را نیز متذکر شده است. برای نگارش این کتاب صدها مقاله، مصاحبه، روزنامه، مجله و سند مطالعه شده است و مستندات شاید به هزار برسد. این نکته نیز به نظر لازم میرسد که آنچه در این کتاب از دیگران به ضرر دیگران نقل شده، فقط در صورتی درست است که گویندههای آنها راست گفته باشند. در این کتاب موضوعاتی به مناسبت در چند جا تکرار شده و ممکن است برخی نپسندند، ولی به نظر نگارنده تکرار آنها برای توجه مجدد خوانندگان لازم به نظر رسیده است. در خاتمه تذکر نکته دیگری لازم به نظر میرسد: به خاطر سابقه ذهنی خوانندگان از کار خلاف قانون و ظلم فاحشی که هویدا و دولت او در حق روزنامه توفیق به عمل آوردند و این روزنامههای کهنسال مستقل ملی و مردمی را پس از نیمقرن انتشار به همراه کلیه نشریات دیگر روزنامه توفیق برای همیشه توقیف کردند و چاپخانه کهنسالش را لاک و مهر کردند5، ممکن است این تصور پیش آید که کتاب «هویدا و شاه، بدون معما» بیطرفانه نگاشته نشده و در آن رعایت انصاف نشده است. برای برطرفشدن این سوءتفاهم تنها کافی است خوانندگان عزیز بدانند در زمانی که هویدا مغضوب و معزول شد و روزنامهنگاران طرفدار سینهچاک قبلی او که از خوان نعمتش بسیار بهرهمند شده بودند، تندترین حملات را به او کردند،6 برادران توفیق کوبیدن «حاکمان در زمان معزولی» را مردانه و در شأن خود ندانستند و کوچکترین قدمی در این راه برنداشتهاند.7
حدیث نیک و بد ما نوشته خواهد شد/ زمانه را سند و دفتری و دیوانی است.8
پینوشتها:
1- 10 سال پس از انقلاب، یکی از رجال بسیار نزدیک به هویدا و شاه و ملکه، در کتاب 850صفحهای خود، حتی در هنگامی که تلفن شاه به هویدا و اطلاعدادن به او مبنی بر صدور دستور دستگیری و زندانیکردنش را گزارش میکند، مینویسد: «... گویا مذاکرات تلفنی آن دو دوستانه [بود]...»! دکتر هوشنگ نهاوندی، محمدرضا پهلوی آخرین شاهنشاه، ص 752
2- هویدا درباره مبارزه با فساد در مملکت به علم میگوید: «... تف سر بالاست» و وزیر دربار میگوید: «خودم هم همین عقیده را دارم!». یادداشتهای علم، ج 5، ص 424 و آموزگار در چهرهها و یادها، ص 167
3- حقیقتگویی نهایت شرف و شهامت را میخواهد تا بهعنوان مثال کسی در کاخ قبه بگوید: «به سرمان زده بود»، «اشتباه کردیم. دور ورمان برداشته بود» کتاب «توقیف هویدا» نوشته سعیده پاکروان، ص 43 و ص 98 (The Arrest of Hoveyda p.26 and p.64)
4- کاری به احتمال زیاد برای ادبیکردن(!) نگارنده همین کتاب خواهند کرد.
5- ر.ک. کتاب «چرا توفیق را توقیف کردند»
6-«... روزی که هویدا اعدام شد... روزنامههای تهران (که زمان صدارتش مداح او بودند) همه سعی داشتند اعدام هویدا را مقبول جلوه دهند. عباس هویدا ص 464. «انتشار هر سه مجله سپید و سیاه و تهران مصور و امید ایران در جریان تعطیلی مطبوعات در سال 1353 متوقف شد. ولی... در جریان انقلاب... مدیران هر سه مجله به انتقام تعطیل اجباری مجلات خود در اواخر رژیم گذشته، در انتقاد و افشاگری درباره آن رژیم، دست روزنامههای انقلابی را از پشت بستند... عباس شاهنده... مداح حکومتهای وقت [مدیر روزنامه فرمان]... در آستانه پیروزی انقلاب ناگهان انقلابی شد و چند شماره روزنامه انقلابی هم منتشر کرد... و تصویر هویدا را (در لباس راهراه زندانیها)... در روزنامه فرمان چاپ کرد». چهرهها و یادها صص 339 و 335.
7- برادران توفیق حتی رأی دیوان عالی کشور پس از عزل هویدا از نخستوزیری را که به نفع روزنامه توفیق و علیه دولت هویدا صادر شده بود، پیگیری نکردند.
8- شادروان پروین اعتصامی
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.