دوباره ایران و میزبانی از بازیهای همبستگی کشورهای اسلامی
از خلیج فارس تا چالش زیرساختی
ایران رسما یکی از نامزدهای میزبانی بازیهای همبستگی کشورهای اسلامی در سال ۲۰۲۹ است؛ درخواست رسمی که همراه با مالزی و ازبکستان اعلام شده است. اعلام آمادگی ایران این فرصت را ایجاد کرده تا با مطالعه دقیق نقاط قوت، شانس خود را افزایش بدهد، اما پرسش اصلی این است که ایران در وضعیت فعلی چقدر به تحقق میزبانی بزرگ نزدیک است، چراکه برای رسیدن به این مهم، چالشهای متعددی خواهد داشت.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
علیرضا محرمی: ایران رسما یکی از نامزدهای میزبانی بازیهای همبستگی کشورهای اسلامی در سال ۲۰۲۹ است؛ درخواست رسمی که همراه با مالزی و ازبکستان اعلام شده است. اعلام آمادگی ایران این فرصت را ایجاد کرده تا با مطالعه دقیق نقاط قوت، شانس خود را افزایش بدهد، اما پرسش اصلی این است که ایران در وضعیت فعلی چقدر به تحقق میزبانی بزرگ نزدیک است، چراکه برای رسیدن به این مهم، چالشهای متعددی خواهد داشت.
پتانسیل زیرساختی و موقعیت جغرافیایی
از آنجایی که بازیهایی نظیر المپیک، قارهای یا کشورهای اسلامی به صورت تجمیعی برگزار میشود، ایران توان بالقوه اقتصادی و زیرساختی و البته فرهنگی برای میزبانی بازیهای همبستگی کشورهای اسلامی را خواهد داشت، اما این توان برای بالفعلشدن با چالشهایی همراه است. از ویژگیهای مثبت میتوان به موقعیت جغرافیایی استراتژیک، جاذبههای گردشگری متنوع و علاقه عمومی مردم به رویدادهای بینالمللی اشاره کرد. وضعیت تهران و سایر کلانشهرها از نظر استادیومها و امکانات شهری در برخی رشتهها خوب است که قابلیت بهبود دارند.
تجربه نامزدشدن و سابقه میزبانی بینالمللی
ایران پیشینه اعلام آمادگی برای میزبانی بازیهای کشورهای اسلامی را دارد (میزبانی در سال ۲۰۰۹ به ایران اعطا و سپس لغو شد). همین پیشینه نشان میدهد فدراسیونها و وزارت ورزش با فرایندهای پیچیده درخواست میزبانی آشنایی دارند. تجربه قبلی ایران در گرفتن میزبانی و بازگشت به صحنه درخواستدهندگان باعث شده مدارک و شرایط لازم دستکم در حد نامزدبودن فراهم به نظر برسد.
ماجرای خلیج فارس و لغو میزبانی ایران
قرار بود دوره دوم مسابقات بازیهای همبستگی کشورهای اسلامی پس از میزبانی مکه در سال ۲۰۰۵ در ایران برگزار شود؛ برنامهریزی برای میزبانی تهران سال ۲۰۰۹ بود، اما این میزبانی هرگز به اجرا نرسید. فدراسیون متولی بازیها اعلام کرد رویداد لغو شده است. دلیل اصلی لغو، اختلاف بر سر جزئیات ظاهرا فنی اما در عمل سیاسی و گنجاندهشدن نقشه و نام «Persian Gulf / خلیج فارس» روی لوگو و مدالهای طراحیشده برای مسابقات بود. برخی کشورها -چند کشور عرب منطقه- با قید آن نام یا نحوه نمایش آن موافق نبودند و همین اعتراضها به تحریم و سپس کنسلشدن کامل رویداد انجامید.
پشتیبانی فرهنگی و دولتی
مطالعات درباره «تحلیل میزبانی رویدادهای بزرگ ورزشی در ایران» نشان میدهد که حمایت عمومی و علاقه مردمی به رویدادهای بینالمللی، یکی از نقاط قوت اصلی است. ضمن اینکه گرفتن میزبانی به خودی خود، باعث ایجاد توسعه، شغل و شور و نشاط خواهد شد؛ وجود ظرفیتهای فرهنگی، تاریخی و اجتماعی که بتواند نقش دیپلماتیک و نرمافزاری ایران را در بین کشورهای اسلامی تقویت کند، فرصتی مهم محسوب میشود.
زیرساختها هنوز کامل نیستند
اگرچه زیرساختهایی وجود دارند، اما کیفیت و آمادهسازی آنها در بسیاری موارد جای پرسش دارد. استادیومها، حملونقل شهری -و در صورت نیاز بینشهری- شرایط هتلها و اسکان، امکانات رفاهی و تجهیزات فنی بعضی اماکن، نیاز به بهبود دارند. مطالعات نشان میدهند در بخشهایی مانند زیرساختهای ورزشی، حملونقل، اسکان و سالنها ضعفهای کمی و کیفی وجود دارد، اما در صورت اعطای میزبانی قابل ترمیم است.
تحریمها، مسائل اقتصادی و نیروی انسانی
تحریمهای بینالمللی و مشکلات اقتصادی، ورزش را هم بهلحاظ بودجهای و تأمین مالی تحت فشار قرار داده و هزینه بالا برای بهروزرسانی زیرساختها، تأمین تجهیزات استاندارد و تضمین امنیت مالی برای میزبانی بزرگ، نکته مهمی است که باید دولت مرکزی آن را در اولویت قرار دهد. بسیاری از پروژههای قبلی به دلیل تأخیر در تخصیص بودجه یا عقبماندن تأمین مالی با مشکلاتی مواجه شدهاند. یکی از ضعفهای مکرر که در پژوهشهای میزبانی رویدادها به آن اشاره شده، کمبود نیروی انسانی، مدیریت بینالمللی و توان اجرائی مناسب است. فقط داشتن استادیوم کافی نیست؛ تیمهای مدیریتی باید توان تأمین استانداردهای بینالمللی و پیادهسازی دقیق پروتکلها را داشته باشند.
رقابت نامزدها و اعتبار درخواست ایران
ایران در کنار مالزی و ازبکستان اعلام کاندیداتوری کرده است. الزاما فقط ظرفیت نیست که تعیینکننده میزبانی است؛ روابط سیاسی، دیپلماسی ورزشی، نفوذ در سازمانهای ورزشی بینالمللی و سابقه اجرای موفق نیز تأثیر زیادی دارد. درخواستهایی که کشورهایی مانند مالزی یا ازبکستان دادهاند ممکن است با توان اقتصادی یا حمایت بینالمللی متفاوت بوده باشند.
شانس ایران چقدر است؟
با توجه به نقاط قوت و چالشها، میتوان گفت ایران از نظر پتانسیل خام و علاقه ملی و دولتی در موقعیت خوبی برای میزبانی بازیهای کشورهای اسلامی ۲۰۲۹ قرار دارد، اما برای اینکه این شانس تبدیل به واقعیت شود، چند گام حیاتی باید برداشته شود که میتوان به آنها اشاره کرد: تکمیل و ارتقای زیرساختهای استادیومها، سالنها و امکانات جانبی تا سطح استاندارد بینالمللی؛ نهفقط در تهران، بلکه در شهرهای مد نظر میزبانی که شاید لازم باشد بخشی از مسابقات را پوشش دهند. از سویی تأمین مالی پایدار و شفاف، بودجه مشخص، تضمینهای دولتی و فاکتورهای مالی برای میزبانی بینالمللی باید شفاف و قابل نظارت باشند. فاکتور دیگر مدیریت متخصص برای سازماندهی رویدادهای بزرگ با تجربه بینالمللی است که شامل جذب مشاوران خارجی یا استفاده از تیمهایی که در میزبانی رویدادهای مشابه موفق بودهاند میشود. مورد دیگر فعالیت دیپلماتیک و تبلیغی مناسب است. در واقع درخواست ایران باید با پشتوانه سیاسی، ارتباطات سازمانی ورزشی بینالمللی و جذب حمایت کشورها و سازمانهای ورزشی باشد. شفافیت و پاسخگویی درباره موضوعات حساس هم نقش دارد که شامل وضعیت زنان ورزشکار و مقررات پوشش، مسائل رفتوآمد بینالمللی، پخش تلویزیونی و تضادهای فرهنگی میشود که باید حل شده باشند تا مانعی برای تأیید درخواست ایران نشوند. مطالعات مسئله حضور زنان ورزشکار خارجی بدون حجاب اسلامی یا پخش مسابقات زنان بدون محدودیت را به عنوان چالشها شناسایی کردهاند.
نامزدی بدون پیروزی یا نتیجه متفاوت؟
ایران اگرچه در وضعیت خوبی قرار دارد، ولی اگر بخواهد میزبانی ۲۰۲۹ را به دست آورد، «بیش از قدرت داشتن» باید «قدرت نشاندادن» را در عمل داشته باشد. درخواست کاندیداتوری ایران، علامتی مثبت است؛ اما بدون اجرای دقیق و ملموس الزامهای فنی، مالی، مدیریتی و فرهنگی، ممکن است همان سرنوشت گذشته -نامزدی بدون پیروزی- تکرار شود. پیشبینی این است که اگر دولت و وزارت ورزش با جدیت وارد شوند، ایران شانس معقولی برای گرفتن میزبانی دارد، اما اگر تأخیرها و ضعفها ادامه یابند، کشورهای رقیب -مالزی یا ازبکستان- ممکن است برنده جایگاه شوند؛ زیرا در رقابت میزبانی، «جاهطلبی با عمل» تفاوت میآفریند.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.