|

رکسانا نیکنامی، استاد مطالعات منطقه‌ای: انزوای ایران در نظام بین‌الملل کاغذ پاره نیست

اسنپ‌بک قطعا فعال می‌شود

بامداد یکشنبه ششم مهرماه، تکلیف اسنپ‌بک مشخص می‌شود. برخی ناظران می‌گویند مکانیسم ماشه فعال می‌شود و برخی می‌گویند هنوز پنجره دیپلماسی باز است. در این میان، سیدعباس عراقچی، وزیر خارجه کشور‌مان، همراه رئیس‌جمهور در نیویورک به سر می‌برد و گفته می‌شود بخشی از رایزنی‌های او در راهروهای سازمان ملل، مربوط به فعال‌شدن مکانیسم ماشه است

اسنپ‌بک قطعا فعال می‌شود

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

زهره نوروزپور، روزنامه‌نگار: بامداد یکشنبه ششم مهرماه، تکلیف اسنپ‌بک مشخص می‌شود. برخی ناظران می‌گویند مکانیسم ماشه فعال می‌شود و برخی می‌گویند هنوز پنجره دیپلماسی باز است. در این میان، سیدعباس عراقچی، وزیر خارجه کشور‌مان، همراه رئیس‌جمهور در نیویورک به سر می‌برد و گفته می‌شود بخشی از رایزنی‌های او در راهروهای سازمان ملل، مربوط به فعال‌شدن مکانیسم ماشه است. در همین حال، مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهوری نیز در لحظه ترک تهران به مقصد نیویورک، به خبرنگاران گفت صدای شما را به جهان می‌رسانیم و تلاش می‌کنیم اسنپ‌بک اجرا نشود. در همین زمینه رکسانا نیکنامی، استاد مطالعات منطقه‌ای دانشگاه تهران، گفت به نظر می‌رسد این سفر نمادین است؛ برای آنکه ایران دستش باز باشد که تا لحظه آخر دیپلماسی را ادامه داده است. در این فرصت باقی‌مانده، کاری نمی‌توان از پیش برد و اسنپ‌بک روز یکشبه ششم مهرماه فعال خواهد شد. او از تبعات فعال‌شدن مکانیسم ماشه می‌گوید که بدترین اتفاق آن این است که اروپا هم به جرگه اسرائیل و آمریکا پیوسته و با ایران وارد جبهه خصم شده است که این برای ایران بسیار بد است. مشروح گفت‌وگوی رکسانا نیکنامی، استاد مطالعات منطقه‌ای را در ادامه می‌خوانید.

 

ایران از اولویت اروپا خارج شده است؛ تابوی روابط ایران و اروپا بعد از جنگ ۱۲‌روزه شکسته شد

 انگیزه‌های اروپا برای اصرار به اجرای اسنپ‌بک چیست؟

انگیزه اروپا از اجرای اسنپ‌بک مشخص است؛ درواقع اسنپ‌بک تنها کارت اروپا برای بازیگری در مسئله ایران بود؛ با توجه به اینکه از نظر زمانی برای استفاده اروپا از این امتیاز وجود داشت و از طرفی ملاحظاتی هم بود که قبل از اینکه ریاست دوره‌ای شورای امنیت به دست روسیه بیفتد، اینها زودتر اسنپ‌بک را فعال کنند. در ‌میان‌ شدت‌‌‌گرفتن جنگ اوکراین، ترجیح اروپا این بود که زودتر اسنپ‌بک را فعال کند.

البته تحرکات بین‌المللی هم به‌‌ویژه در دوران بعد از جنگ نشان می‌داد‌ قطعا اروپا اسنپ‌بک را فعال می‌کند. تردیدهایی بود که ممکن است با تأخیر فعال شود یا این امکان‌ بود که ‌تأخیری ‌نباشد و مکانیسم ماشه فعال شود‌ که‌ در نهایت هم این مسئله به وجود آمد. دلیل مهم آن، این است که در سال‌های اخیر‌ ایران به تدریج از اولویت‌های اتحادیه اروپا خارج شده است.

همیشه موضوع انرژی باعث نزدیکی روابط میان ایران و اروپا بوده است؛ به‌ویژه دسترسی به بازار بزرگ ایران، مسئله جذابی برای اروپا از نظر اقتصادی بود. از نظر امنیتی، موقعیت ژئوپلیتیک ایران تأثیرگذار بود و مسئله کریدورها که برای اروپا مشخص شد‌ امکان دورزدن موقعیت ژئوپلیتیک این کریدورها وجود دارد. اروپایی‌ها نگران این مسئله بودند که اگر جنگی اتفاق بیفتد، قیمت انرژی افزایش چشمگیری داشته باشد‌ یا شرایط برای سرریز مهاجر فراهم شود‌. جنگ شد و هیچ‌کدام از این اتفاق‌ها نیفتاد. درواقع تابوی روابط ایران و اروپا بعد از جنگ ۱۲‌روزه شکسته شد. این مسئله اروپا را به این نتیجه رساند که می‌توانند بدون اینکه نگرانی‌ای از این مسئله داشته باشند، به این معنا که مسئله ایران به خاک اروپا کشیده شود، اسنپ‌بک را فعال کنند و ایران را تحت فشار بگذارند و با سیاست آمریکا هم همراه شوند.

 شما خیلی مطمئن می‌گویید اسنپ‌بک فعال می‌شود.

بله، فعال می‌شود. مسیر به سمت فعال‌شدن است.

 با این حساب، ‌مذاکره آقای عراقچی با تروئیکای اروپایی در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل،‌ در این پنج روز باقی‌مانده راهگشا‌ست؟

نه، چون به نظرم این سفر، یک سفر نمادین است تا ‌سفری که دستاورد عملی داشته باشد. دلیل هم این است که درواقع ایران نشان دهد که تا آخرین لحظات مسیر دیپلماسی باز است. درواقع برای ایران امکانی را فراهم می‌کند که اگر بخواهد اقدامات سخت‌گیرانه‌ای انجام دهد، دستش باز باشد که اعلام کند‌ ما همیشه شرایط را برای دیپلماسی باز کرده‌ایم. به هر رو، این حرف شما درست است؛ شاید این ملاقات آخرین فرصت برای ایران باشد تا از بحرانی که دچار آن شده است، خارج شود. شانس موفقیت این سفر و اینکه جلوی جریان ‌سیلی را که به راه افتاده، بگیرند، خیلی محدود است.

 با این حساب، توافق قاهره نیز کمکی نخواهد کرد؟

نه، من فکر نمی‌کنم‌ اتفاق خاصی بیفتد.

توافق قاهره شکست خورد

 توافق قاهره بر حسب یکی از شروط اروپا بود مبنی بر همکاری ایران با آژانس و طبق توافق وزیر خارجه با گروسی در قاهره، قرار بر همکاری شد. فارغ از اینکه دو طرف هر‌کدام روایت خود را از این توافق اعلام کردند، اما به هر رو نامش توافق بود. برخی ناظران معتقد بودند ‌این توافق شاید  راهگشا باشد.

مسئله این است که اروپایی‌ها در حال حاضر به این دیدگاه رسیده‌اند که خیلی نکات ابهام‌آمیز در خروجی نشست قاهره وجود دارد. در عمل می‌توانست این توافق راهگشا باشد، اگر‌ مقداری صریح‌تر و دقیق تر بود. اگر خوشبینانه نگاه کنیم، دلایل زیادی هم می‌توانیم در نظر بگیریم که این توافق می‌توانست حتی نگرانی‌های امنیتی ایران را پوشش دهد. با توجه به شرایط فعلی، تحلیل شخصی من این است که چند عامل باعث شد نشست قاهره و نتایجی که از آن بیرون آمد، گره‌گشای توافق با غرب نشد.

اول اینکه ‌زمان‌بندی بسیار کوتاهی بین نشست قاهره و فعال‌سازی اسنپ‌بک وجود داشت؛ یعنی دو هفته زمان بود تا مکانیسم ماشه فعال شود. دوم، اختلافات داخلی در ایران که خود این مسئله عاملی است که روی موفقیت‌آمیز‌بودن دستاوردهای این نشست تأثیر می‌گذارد. سوم، اروپایی‌ها هم درباره مسئله ایران دیگر انعطافی ندارند؛ علی‌رغم اینکه این توافق حاصل شد، فضای سیاسی این سیگنال را از آنها می‌دهد که معقتدند اسنپ‌بک باید فعال شود. چهارم اینکه در نهایت فشارهای ژئوپلیتیکی که در سطح نظام بین‌الملل وجود دارد، مثل نگاهی که ترامپ به موضوع دارد و تلاش لابی‌‌گری‌های اسرائیل، همه اینها در این روند تأثیرگذار است.

نشست قاهره بیشتر نشان داد که حتی وقتی راه‌حل دیپلماتیک هم می‌تواند برای ‌بحران وجود داشته باشد، سیاست‌های قدرت‌های بزرگ می‌تواند هر راه‌حل دیپلماتیکی را از بین ببرد‌ که این بسیار بد و نشان‌دهنده یک تراژدی بزرگ برای دیپلماسی در عصر معاصر است. شرایط ایران نشان می‌دهد‌ تهران پالس‌های همکاری را به اروپا نشان داده است، ولی متأسفانه در نظام بین‌الملل فعلی، در شرایطی که دیپلماسی ممکن بود جواب دهد و به نتایج ملموس برسد، سیاست قدرت بر همه‌ چیز چربید و منطق سیاست قدرت به این سمت می‌رود که ‌اوضاع چندان به نفع ایران نباشد.

 با شرایطی که از این وضعیت برای ما شرح دادید، ‌دورنمای مذاکرات با اروپا قبل و بعد از اجرای اسنپ‌بک چیست؟

صحبت‌ من به این معنا نیست که دیگر باب مذاکره و گفت‌وگو با اروپا وجود نخواهد داشت؛ منظورم این است که فرایندی که منتهی به برجام شد و شرایط فعلی ایران که حالا در آستانه فعال‌شدن مکانیسم ماشه است، شاید به معنای نقطه پایانی برای ایران است که سبب تحولات بنیادینی در سیاست خارجی ایران خواهد شد. مثلا در کوتاه‌مدت این مسئله باعث می‌شود روابط ایران با روسیه و چین خیلی بیشتر از گذشته شود‌ یا ایران مواضعی را در قبال کشورهای اروپایی بگیرد که چندان دوستانه نباشد و سخت‌تر شود. در کوتاه‌مدت تعامل با اروپا به شکل درخور توجهی کمتر خواهد شد. در میان‌مدت هم همان‌طور که اشاره کردم‌ به دو کشور چین و روسیه، فرایند انتقال سیاست نه شرقی نه غربی، سیاست خارجی را به سمت فقط نگاه به شرق سوق می‌دهد؛ یعنی ایران کاملا در سمت چین و روسیه قرار خواهد گرفت و روابط خود را با کشورهایی که به‌ عنوان جنوب جهانی شناخته می‌شوند، از نظر من تقویت خواهد شد و یک‌سری استراتژی‌های هماهنگ‌ با این کشورها خواهد داشت. اما مسئله این است که ایران یک آینده‌ دارد و آینده آن در گرو تعامل با تمام قدرت‌ها‌ست. اگر ایران بخواهد آن آینده را انتخاب کند، باید مسیر جدیدی برای گفت‌وگو با غرب فراهم شود. باید یک‌سری تحولات در چارچوب جهانی اتفاق بیفتد و به نظم جهان چند‌قطبی برود.

در این میان، ایران باید یک استراتژی جدید‌ برای تعامل با غرب داشته باشد. استراتژی‌‌ که تا الان ایران دنبال می‌کرد، یعنی مبتنی بر خرید زمان، مبتنی بر نزدیکی بیش از حد به شرق که اینها را در برابر اروپا دنبال می‌کرد، ‌دیگر جواب نمی‌دهد. الان زمان آن است که تحولات بنیادینی برای سیاست خارجی ایران شکل بگیرد. مسیر جدیدی برای تعامل با اروپا ایجاد شود؛ البته اگر بخواهیم به موازنه سیاست خارجی دست پیدا کنیم. ولی مسیر گذشته که به اینجا رسیده‌ایم، پاسخ آن فعال‌شدن اسنپ‌بک شد که به نظرم به معنای یک نقطه پایان است که ما باید به فکر نقطه شروع جدید با اروپا باشیم.

حذف‌کردن ایران از معادلات و مبادلات سیاسی برای طرف مقابل با هزینه کم همراه شده است‌

 اشاره کردید ممکن است ایران به سمت شرق برود. برخی ناظران در تحلیل‌های خود می‌گویند چین و روسیه هیچ‌گاه شراکت با آمریکا را به خاطر ایران کنار نمی‌گذارند. با اجرای احتمالی اسنپ‌بک آیا این دو کشور می‌توانند ایران را از این بحران عبور دهند؟

خیر آنها نمی‌توانند کاری برای ما بکنند. این تحلیل ناظران درست است. اگر ایران در مقابل اسنپ‌بک رویکرد خصمانه‌ای را دنبال کند، مثلا به سمت خروج از ان‌پی‌تی برود یا تهدید به بستن تنگه هرمز کند، مطمئن باشید اولین کشورهایی که جلوی تهران خواهند ایستاد، چین و روسیه خواهند بود. مثال می‌زنم؛ در زمان احمدی‌نژاد، زمانی که تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران اجرائی شد، چینی‌ها گفتند ما خط قرمزی در این موضوع داریم که اگر ایران از این خط قرمز عدول کند، ‌روابط خود را با ایران کاهش خواهیم داد. آن‌ زمان چین در همکاری با ایران عقب‌نشینی کرد.

ما در شرایطی داریم زندگی می‌کنیم که ارزش وابستگی متقابل میان کشورها زیاد است. متأسفانه سیاست‌هایی که در ایران اجرا شده، کشور را به جایی رسانده که حذف‌کردن ایران از معادلات و مبادلات سیاسی برای طرف مقابل با هزینه کم همراه شده است. چه از تعاملات تجاری و اقتصادی و چه از هزینه سیاسی و امنیتی، ایران برای روسیه و چین ارزش کمتری خواهد داشت. در‌صورتی‌که تحریم‌ها برگردد، دقیقا این صحبت درست است. ایران به هر رو سعی می‌کند‌ به سمت شرق برود و علت اینکه من تأکید کردم که ایران اگر نگاه دراز‌مدت برایش مهم باشد، بازگشت به تعامل و تعادل به سیاست خارجی و نگاه متوازن به شرق و غرب اهمیت پیدا می‌کند که دقیقا برای همین مسئله است. وقتی تمام وابستگی به یک طرف باشد و علت این مسئله ضعف باشد، چون گزینه و شرایط دیگر ندارید! یعنی خودمان را به صورت غیرمستقیم در گوشه رینگ قرار داده‌ایم و این خیلی طبیعی است که طرفی که چیزهای زیادی از دست می‌دهد، طرف ضعیف‌تر خواهد بود. در این مسئله هم طبیعی است که ایران درواقع طرف ضعیف‌تر است و غیر از هزینه برای ایران چیزی نخواهد داشت.

یکی از تبعات مهم اسنپ‌بک، وارد‌شدن اروپا به جبهه خصم علیه ایران است

 تبعات اسنپ‌بک را چطور ارزیابی می‌کنید؟ کاغذپاره‌های سابق و تحریم‌های امروز چه تأثیراتی بر ما خواهد داشت؟ چراکه هنوز عده‌ای معتقدند اتفاق چندانی نمی‌افتد.

هنوز اسنپ‌بک فعال نشده، قیمت طلا یک میلیون تومان افزایش پیدا کرده است و قیمت دلار افزایش داشته است.

نه، تحریم‌ها کاغذپاره نیستند. بد‌شدن شرایط ما در جهان کاغذپاره نیست. انزوای ایران در نظام بین‌المل کاغذپاره نیست. همین دیدگاه است که ما را به این شرایط و به این روز انداخته که کشور بزرگ ایران که در منطقه خاورمیانه به حیات خودش ادامه می‌دهد، حالا این‌گونه در موضع ضعف قرار بگیرد. تحریم‌ها در اقتصاد داخلی ایران تأثیر بزرگی خواهد داشت. نرخ تورم را افزایش خواهد داد، رفاه و قدرت خرید مردم را کاهش می‌دهد و این نشانه خوبی برای حاکمیت نمی‌تواند باشد. شرایط اقتصادی، تاب‌آوری اجتماعی را تحت تأثیر قرار می‌دهد و در بعد سیاسی هم، ایران را به سمت انزوای بیشتر می‌کشاند. بازیگری ایران را در محیط بین‌الملل کاهش می‌دهد و در شرایطی که ایران وارد فاز انزوای جدید می‌شود، کشورهای پیرامون ما از کشورهای حوزه خلیج فارس تا ترکیه دارند به سمت جلو حرکت می‌کنند که یک شکاف ژئوپلیتیک را میان ایران و همسایگان تعمیق خواهد کرد. این شرایط به نفع ایران نخواهد بود.

به نظرم به‌جای این دیدگاه ایدئالیستی مبنی بر اینکه تحریم‌ها کاغذ‌پاره است یا اینکه غیرواقعی و تأثیر چندانی ندارد. بهتر است به تاریخ نگاه کنیم و درس بگیریم که آیا در دوره‌های قبل که تحریم وجود داشت، به این صورت بوده است؟ ما باید آماده باشیم برای برون‌رفت از این شرایط، پیدا‌کردن راه‌حل‌هایی که بتواند ایران را به جای واقعی خودش در نظام بین‌الملل و منطقه برساند. از دیگر تبعات مهم اسنپ‌بک، این است که اروپایی‌ها که همیشه به دنبال گفت‌وگو و راه‌حل دیپلماتیک بودند، وارد جبهه خصم ایران شده‌اند؛ یعنی همان مواضعی که اسرائیل و آمریکای ترامپ علیه ایران دارد و این برای تهران شرایط خوبی نیست. این مسئله باعث می‌شود چون ایران در وضعیت ضعیف‌تری قرار می‌گیرد، حتی حمله نظامی مجدد اسرائیل به ایران هم هزینه کمتری برای آنها داشته باشد.

اوضاع خیلی پیچیده و بحرانی است، هم در داخل ایران آثار سوئی خواهد داشت، هم در نظام بین‌الملل. به‌جای صحبت‌های این‌چنینی، به دنبال راه‌حل برون‌رفت از این شرایط باشیم که در آن گرفتار شده‌ایم.

از زمان انقلاب تا الان هیچ‌وقت رابطه ما با اروپا تا این حد بد و کم نبوده است

 اشاره کردید که روابط ایران با اروپا خصمانه بشود، با توجه به اینکه اسنپ‌بک فعال شود، ایران مجددا زیر فصل هفت قرار خواهد گرفت، به این معنا که حمله نظامی به ایران از لحاظ حقوق بین‌الملل مشروع می‌شود. در بدترین حالت ممکن، آیا ناتو و آمریکا هم در همراهی با اسرائیل وارد جنگ با ایران خواهند شد؟

نه، من بعید می‌دانم. شما را ارجاع می‌دهم به جمله معروف مرتس درباره جنگ ۱۲‌روزه که گفت: «اسرائیل کارهای کثیف اروپا را انجام می‌دهد». از آنجایی که اروپایی‌ها خودشان را قدرت هنجاری می‌دانند، دراین‌باره ملاحظاتی به نظر خودشان دارند؛ مثلا موضع‌‌گیری‌ها درباره غزه نشان داد که خیلی هم تعهدی به مسئله حقوق بشر و هنجارها ندارند، یعنی خلاف آن چیزی عمل می‌کنند که به آن معتقد بوده‌اند. بعید می‌دانم که به طور مستقیم وارد جنگ با ایران شوند. نیازی به این کار ندارند، اما اگر از سمت اسرائیل یا احتمالا با حمایت آمریکا جنگی علیه ایران اتفاق بیفتد، بعید می‌دانم که با مخالفتی از سمت اروپا در محافل بین‌المللی روبه‌رو شود، یا ایران اگر طرح دعوای حقوقی کند و شکایتی به سازمان‌های بین‌المللی ببرد، آنها از ایران حمایت نخواهند کرد. منظور اصلی من از روابط خصمانه ایران و اروپا این است که از زمان انقلاب تا الان، هیچ‌وقت رابطه ما با اروپا تا این حد بد و کم نبوده است. کانال‌های دیپلماتیک بسته خواهد شد و میزان همراهی با نگاه‌های ضد‌ایرانی از سمت اروپایی‌ها در سطح بین‌الملل افزایش پیدا می‌کند. بعید می‌دانم که اروپا درباره این مسئله مداخله مستقیم کند، چون نه توان آن را دارد، نه انگیزه و نه کسی توقعی از آنها دارد.

 برخی ناظران طرح عراقیزه‌کردن ایران را هم مطرح کرده‌اند که ممکن است چون ایران هم مانند عراق مجددا ذیل فصل هفت قرار بگیرد، ممکن است ایران هم مثل عراق، نفت در برابر غذا شود و در نهایت با ائتلاف غرب به آن حمله نظامی شود. طرح ۲۰۰۳ عراق چقدر به ما نزدیک است؟

به دلایل مختلف نمی‌توان ایران را با عراق مقایسه کرد. عراق کشوری است که شکاف اجتماعی در آنجا بین اقوام شدید است. مثل ایران یک ملت یکپارچه نیست. مشکلاتی که دارد، خیلی متفاوت با ایران است. خیلی نمی‌توانیم شرایط ایران و عراق را با هم مقایسه کنیم. از طرفی، پلنی که به نظر می‌رسد اروپایی‌ها برای آینده ایران در نظر گرفته‌اند، خیلی پلن روشنی نیست. من فکر نمی‌کنم اوضاع به آن سمت حرکت کند که اتفاقی که در عراق افتاد، بخواهد تکرار شود. این را هم به این خاطر امیدوارم که سطحی از عقلانیت در تصمیم‌گیری‌های داخلی وارد شود که جلوی این مسئله را بگیرد. من ترجیحم این است که به این موضوع فکر نکنم.

 در پایان، نظر شما درباره اینکه عده‌ای در روزنامه‌ها و رسانه‌ها می‌گویند پزشکیان با ترامپ در سازمان ملل  دیدار کند، چیست؟

اگر این اتفاق بیفتد که خیلی خوب است‌ (خنده)! بهتر است تحلیل‌ها را بر‌اساس فکت انجام دهیم! بله در جهان موازی خیلی قشنگ است که دیدار کنند (خنده). یک توافق هم برای همکاری دو کشور امضا کنند! اما شدنی نیست. با توجه به اتفاقات بعد از روی‌کار‌آمدن ترامپ و سیاست‌هایی که او درباره ایران اعمال کرده است، فکر می‌کنم اراده‌ای بر فرض محال، تأکید می‌کنم حتی‌ حتی‌ حتی در یک شرایط ایدئال وجود داشته باشد که این دو دیدار کنند، من خیلی خوش‌بین نیستم. اگر از روی فکت‌ها بخواهم مسئله را ببینم، بله، خوب که این دیدار انجام شود و مذاکره‌ای به صورت مستقیم انجام شود، ولی اولین سؤالی که از خود می‌پرسم‌ این است که آیا ممکن است؟ و با یک «نه» بزرگ روبه‌رو می‌شوم. برای همین در اول صحبتم با شما گفتم که این سفر نمادین است. شاید به صورت صوری بتواند تنش را کم کند ولی عزم اروپا که تعلل کنند برای فعال‌شدن اسنپ‌بک یا شرایط بهتر، نه این اتفاق نمی‌افتاد، چراکه این مسئله دیگر دیر شده برای ایران. این مسئله خیلی دیر شده. ایران زمانی تصمیم گرفت که نرمشی در سیاست خارجی خود نشان دهد که دیگر زمان آن گذشته بود. میوه در زمان خودش باید چیده شود. زمان چیده‌شدن میوه ایران گذشته است‌ و از‌دست‌دادن پنجره‌های دیپلماسی و زمان‌هایی که ایجاد شده بود، پلن آقای عراقچی در دولت روحانی آماده بود و توافق با اروپا و آمریکا امکان‌پذیر بود. اگر آن توافق اجرا می‌شد، امروز در این شرایط قرار نداشتیم. الان برای فکر درباره این موضوع و انعطاف درباره این موضوع دیگر دیر است.

شما می‌گویید دیر است اما قوانین مجلس شرایط را سخت‌تر هم می‌کند.

اینها همه وضعیت را بدتر می‌کند. بعد از خروج از ان‌پی‌تی، اولین اتفاق که برای ایران می‌افتد، از‌دست‌دادن روسیه و چین است. به‌ویژه چین. به محض خروج از ان‌پی‌تی دیگر چینی وجود نخواهد داشت. حتی کشورهای عربی نیز مقابل ما قرار می‌گیرند. صددرصد این سنگ‌اندازی‌ها در شرایط امروز ما تأثیرگذار بوده است؛ از مخالفت‌هایی که در دوره‌های قبل وجود داشته تا به امروز تأثیرگذار بوده است که حالا   به این نقطه رسیده‌ایم.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.