کریدور ترامپ؛ از کاغذ تا اجرا
با توافقنامه صلحی که بین الهام علیاف و نیکول پاشینیان، رهبران جمهوری آذربایجان و ارمنستان در حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید در هشتم آگوست 2025 میلادی به امضا رسید، دسترسی زمینی و مستقیم جمهوری آذربایجان به منطقه نخجوان با عبور از خاک ارمنستان، نه تحت عنوان «کریدور زنگزور» مورد نظر باکو و نه تحت عنوان «طرح چهارراه صلح» مد نظر ایروان، بلکه با نام «مسیر ترامپ برای صلح و رفاه جهانی» یا بهطور خلاصه «پل ترامپ» شکل گرفت.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
ولی کالجی، عضو شورای علمی مؤسسه مطالعات ایران و اوراسیا: با توافقنامه صلحی که بین الهام علیاف و نیکول پاشینیان، رهبران جمهوری آذربایجان و ارمنستان در حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید در هشتم آگوست 2025 میلادی به امضا رسید، دسترسی زمینی و مستقیم جمهوری آذربایجان به منطقه نخجوان با عبور از خاک ارمنستان، نه تحت عنوان «کریدور زنگزور» مورد نظر باکو و نه تحت عنوان «طرح چهارراه صلح» مد نظر ایروان، بلکه با نام «مسیر ترامپ برای صلح و رفاه جهانی» یا بهطور خلاصه «پل ترامپ» شکل گرفت.
تحولی مهم که در راستای نهادینهشدن عنوان «رئیسجمهور صلح» (President of Peace) و هموارکردن مسیر دستیابی دونالد ترامپ به جایزه «صلح نوبل» در سال 2025 میلادی صورت گرفته است. در واقع، پس از چالشها و ناکامیهای ترامپ در حلوفصل جنگ روسیه و اوکراین، جنگ اسرائیل در غزه و پرونده هستهای ایران، رئیسجمهور آمریکا امیدوار است با موفقیت در انعقاد موافقتنامه صلح بین رواندا و کنگو، آتشبس بین هند و پاکستان، آتشبس بین تایلند و کامبوج و نیز موافقتنامه صلح بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان، بتواند کارنامه و سوابق خود را در حلوفصل مناقشات بینالمللی، پربارتر کند. از سویی دیگر، اجراشدن توافقنامه صلح بین ایروان و باکو که نقطه کلیدی و مهم آن، دسترسی زمینی و مستقیم جمهوری آذربایجان به منطقه نخجوان با عبور از خاک ارمنستان است، در واقع احیای مسیرهای زمینی و ریلی- البته در سطح و ابعادی به مراتب بزرگتر و مدرنتر- از مسیری است که در دوره اتحاد جماهیر شوروی وجود داشت و به طور مشخص مسیر ریلی آن (جلفا- نخجوان- ارمنستان- باکو- مسکو) برای 70 سال، مسیر اصلی ترانزیت ریلی ایران با شوروی محسوب میشد.
وقوع جنگ اول قرهباغ (1988- 1994)، بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان، این ارتباط جادهای و ریلی را به مدت 35 سال قطع کرد و مسیر عبوری ایران برای تردد شهروندان و ترانزیت از پایانه مرزی بیلهسوار در شمال اردبیل با عبور از آذربایجان شرقی به نخجوان جایگزین این مسیر ارتباطی شد. با توافقنامه صلحی که بین الهام علیاف و نیکول پاشینیان، رهبران جمهوری آذربایجان و ارمنستان در حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید در هشتم آگوست 2025 میلادی/ 17 مرداد 1404 به امضا رسید، مقرر شد که دولت ارمنستان این مسیر ارتباطی را به شرکتهای آمریکایی واگذار کند و شرکتهای آمریکایی حق ساخت و بهرهبرداری از آن و نیز ساخت خط راهآهن، خطوط نفت و گاز، فیبر نوری و انتقال برق را در طول این مسیر ۴۳ کیلومتری را برعهده خواهند داشت. ضمن اینکه این مسیر همچنان تحت حاکمیت قوانین ارمنستان خواهد بود. در این بین، فرایند فنی و اجرائی این توافق یعنی دسترسی زمینی جمهوری آذربایجان به جمهوری خودمختار نخجوان از طریق استان سیونیک ارمنستان بسیار مهم است. این مسیر کوتاه تقریبا 43 کیلومتری قابل مقایسه با عبور سایر مسیرها و کریدورهای ترانزیتی در منطقه مانند کریدور شمال- جنوب، کریدور خلیج فارس- دریای سیاه و طرح یک کمربند- یک راه چین نیست، چراکه قرار است از مسیری ساخته و بهرهبرداری شود که از دیدگاه بسیاری از ارامنه «دالان ترک» است و از دیدگاه بسیاری از افراد در جمهوری آذربایجان، منطقه نخجوان و نیز ترکیه، عبور از «خاک دشمن» است. بهواسطه همین نگرانیهای امنیتی بود که در بند نهم موافقتنامه آتشبس قرهباغ در سال 2020 میلادی اشاره شد که «کنترل حملونقل توسط نیروهای سرویس مرزی FSB روسیه خواهد بود» که البته با توافق اخیر و واگذاری این موضوع به شرکتهای آمریکایی، حضور امنیتی و کنترلی روسها منتفی شده است. ضمن اینکه حدود دو هفته قبل از توافق اخیر در آمریکا، الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان اعلام کرد که شهروندان آذربایجانی در «کریدور زنگزور» نباید چهره مرزبانان ارمنی را ببینند. از سویی دیگر، ارمنستان نیز همواره با کنترل امنیتی و نظارتی این مسیر از سوی آذریها مخالف بود.
بنابراین، با توجه به نگرانی که در رابطه با تأمین امنیت این مسیر وجود دارد، احتمالا سازوکار ویژه و خاصی برای این مسیر 43 کیلومتری پیشبینی و اجرا خواهد شد. در واقع، بهواسطه 35 سال تنش، اختلاف و جنگ بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان، امنیت تردد در این مسیر به هیچ عنوان قابل مقایسه با امنیت و آرامش مسیر 25 ساله تردد شهروندان و ترانزیت بین جمهوری آذربایجان و منطقه نخجوان با عبور از مسیر ایران (از پایانه مرزی بیلهسوار در شمال اردبیل با عبور از آذربایجان شرقی به نخجوان) نیست. ضمن اینکه این مسیر 43 کیلومتری تنها یک مسیر ترانزیتی محدود و منحصر به تردد شهروندان و ترانزیت بین جمهوری آذربایجان و منطقه نخجوان نیست و به عنوان بخشی از «کریدور میانی» بین آسیای مرکزی، قفقاز، ترکیه و اروپا خواهد بود و به همین دلیل تأمین امنیت آن از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. موضوع بسیار مهم دیگر، انتقال نیروها و تجهیزات نظامی بین جمهوری آذربایجان، منطقه نخجوان و ترکیه از این مسیر 43 کیلومتری خواهد بود که حساسیتها را مضاعف خواهد کرد.
ازاینرو این احتمال وجود دارد که از نظر فنی و مهندسی، با هدف جلوگیری از تداخل یا تقابل شهروندان ارمنی و آذری، این مسیر 43 کیلومتری کاملا بهصورت دو طبقه و روگذر ساخته شود یا اینکه در تقاطع با جادههای اصلی، فرعی و محلی در استان سیونیک ارمنستان بهصورت روگذر طراحی و اجرا شود و در طول این مسیر 43 کیلومتری، بزرگراه مورد نظر با دیوارههای بلند بتنی از دو طرف محصور شود. همچنین با منتفیشدن کنترل حملونقل توسط نیروهای سرویس مرزی FSB روسیه (طبق بند نهم موافقتنامه آتشبس قرهباغ در سال 2020 میلادی) و در راستای برونسپاری کنترل امنیتی، گمرگی و مرزی این مسیر، این احتمال وجود دارد که شرکتهای خصوصی امنیتی آمریکایی مانند آکادمی (بلکواتر سابق)، دینکورپ، جیفور اس و کَنستیلیس، مسئولیت امنیت عبور و تردد شهروندان و ترانزیت بین جمهوری آذربایجان و نخجوان و نیز کنترل گذرنامههای بیومتریک، اظهارنامه آنلاین، اسکن محمولهها و دریافت حق ترانزیت را طبق قوانین و مقررات ارمنستان در دو سوی مسیرهای ورودی و خروجی بر عهده بگیرند.
اساسا شرکتهای امنیتی خصوصی آمریکایی، قراردادهایی با دولتها، سازمانهای بینالمللی، و شرکتهای خصوصی امضا میکنند و خدمات امنیتی مانند حفاظت از کارمندان، حفاظت از تأسیسات، آموزش نیروهای امنیتی، حفاظت از شخصیتها، و پشتیبانی لجستیکی را در مناطق مختلف جهان ارائه میدهند. همچنین این احتمال وجود که تأمین امنیت این مسیر به صورت ترکیبی از حفاظت فیزیکی (استقرار نیروهای امنیتی در طول مسیر) و نیز کنترل پهپادی و ماهوارهای باشد.
درصورتیکه از نظر فنی-مهندسی، این مسیر 43کیلومتری کاملا به صورت دوطبقه و روگذر ساخته شود یا اینکه تنها در تقاطع با جادههای اصلی، فرعی و محلی در استان سیونیک به صورت روگذر طراحی و اجرا شود، میتوان انتظار داشت -صرفنظر از پیامدهای منفی و کلان ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی- مسیر اصلی ترانزیت و تردد شهروندان ایران و ارمنستان از مرز نوردوز -مقری در استان سیونیک- تا ایروان و نیز سایر نقاط این کشور بهویژه در بزرگراه شمال-جنوب ارمنستان که در دست ساخت است، با تهدید، چالش و انسداد مواجه نشود. ایران میتواند روی این نکته و ملاحظه مهم تأکید داشته باشد -بهویژه در سفر مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران به ارمنستان که در آیندهای نزدیک صورت خواهد گرفت- که هرگونه فرایند طراحی و اجرای فنی-مهندسی این مسیر 43کیلومتری نباید کوچکترین تهدید و چالشی برای مسیر اصلی ترانزیت و تردد شهروندان ایران و ارمنستان داشته باشد. بهویژه اینکه در حال حاضر، چندین پیمانکار و شرکت فنی-مهندسی ایرانی در حال ساخت جاده، پلها و تونل کاجاران در بزرگراه شمال-جنوب ارمنستان در حال فعالیت هستند که در صورت تکمیل و عملیاتیشدن، نقش بسیار مهمی در روانسازی و افزایش حجم ترانزیت و تردد شهروندان بین ایران، ارمنستان و نیز گرجستان خواهد داشت.
همچنین عرض پنجکیلومتری (چند برابر عرض معمول و متداول بزرگراهها و کریدورهای ترانزیتی) برای این مسیر 43کیلومتری بین جمهوری آذربایجان و منطقه نخجوان در استان سیونیک ارمنستان از این جهت بسیار محتمل است که این مسیر تنها برای تردد شهروندان یا ترانزیت نیست و قرار است پروژههای دیگری مانند خط راهآهن، خطوط نفت و گاز، فیبر نوری و خطوط انتقال برق نیز اجرائی شود.
طبیعی است که چنین حجم بالایی از طرحهای ترانزیتی و انتقال انرژی، به لحاظ اجرائی و فنی-مهندسی در عرض کم امکانپذیر نخواهد بود. ضمن اینکه این مسیر بهعنوان بخشی از «کریدور میانی» بین آسیای مرکزی، قفقاز، ترکیه و اروپا، تبدیل به مسیر اصلی و کوتاهتر (به جای مسیر گرجستان) انتقال نفت و گاز دریای خزر به ترکیه و اروپا (بهویژه در صورت اجرائیشدن پروژه انتقال گاز ترانس خزر بین ترکمنستان و آذربایجان) و همچنین مسیر ریلی جدید مسافری و باری بین جمهوری آذربایجان و ترکیه خواهد شد. همین امر علاوه بر اینکه احتمال عرض پنجکیلومتری برای این مسیر 43کیلومتری را بسیار محتمل میکند، حساسیتها و چالشهای تأمین امنیت این مسیر و پروژههای ترانزیتی و انتقال انرژی آن توسط شرکت آمریکایی را که مسئولیت امنیت و نظارت بر این مسیر را بر عهده خواهد گرفت، مضاعف میکند.
با اجرائیشدن مسیر 43کیلومتری بین جمهوری آذربایجان و منطقه نخجوان در استان سیونیک ارمنستان، مسیر عبوری ایران (از پایانه مرزی بیلهسوار در شمال اردبیل با عبور از آذربایجان شرقی به نخجوان) و نیز «کریدور ارس» در حال ساخت که شامل دو مسیر جادهای و ریلی به طول 107 کیلومتر بین منطقه زنگیلان در مرز ایران و جمهوری آذربایجان با عبور از استان آذربایجان غربی به اردوباد در منطقه نخجوان است، اهمیت، جایگاه و ضرورت گذشته خود را از دست خواهد داد. برخی امیدها و انتظارات غیرواقعبینانهای در ایران وجود داشت که «کریدور ارس» میتواند جایگزین (آلترناتیو) «کریدور زنگزور» باشد. اما در عرصه واقعیت روشن بود که جمهوری آذربایجان و نیز ترکیه از پروژه مهم و استراتژیک «کریدور زنگزور» دست نخواهند کشید. باید در عمل منتظر ماند و مشاهده کرد آیا جمهوری آذربایجان پس از توافق اخیر با ارمنستان و اجرائیشدن مسیر زمینی دسترسی به نخجوان همچنان پایبند به «کریدور ارس» خواهد بود یا خیر؟
در آخرین اظهارنظر در رابطه با این طرح ترانزیتی، الهام علیاف در 29 تیرماه اشاره کرد «ما بخش مهمی از این کریدور را در آقبند-کلاله-جلفا به پایان رساندهایم و احتمال میدهم این پروژه تا آخر سال جاری میلادی به بهرهبرداری برسد». به نظر میرسد تنها احتمالی که میتواند همچنان جمهوری آذربایجان را پایبند و متعهد به پروژه «کریدور ارس» نگه دارد -دستکم در کوتاهمدت- نگرانی و احتیاط این کشور از بابت شکست یا چالشهای اجرائیشدن مسیر 43کیلومتری بین جمهوری آذربایجان و منطقه نخجوان در استان سیونیک ارمنستان بهویژه در صورت تغییر دولت در ارمنستان و به قدرت رسیدن مخالفان نیکول پاشینیان، نخستوزیر کنونی و حزب حاکم «پیمان مدنی» است.
با اجرائیشدن مسیر 43کیلومتری بین جمهوری آذربایجان و منطقه نخجوان در استان سیونیک ارمنستان، مسیر ترانزیتی و نیز خطوط انتقال انرژی از گرجستان نیز مانند مسیر عبوری ایران، اهمیت، جایگاه و ضرورت گذشته خود را از دست خواهد داد. در دو دهه گذشته، مسیر ریلی باکو- تفلیس- قارص، خط لوله باکو- تفلیس- جیحان و دو خط لوله گاز یعنی خط لوله باکو- تفلیس- ارزروم و خط لوله گاز ترانس آدریاتیک (تاناپ) نقش بسیار مهمی در ترانزیت و انتقال انرژی از منطقه قفقاز جنوبی به ترکیه و اروپا داشته است. لذا کاملا روشن و منطقی است که گرجستان مخالف اجرائیشدن «کریدور زنگزور» و نیز توافق اخیر برای اجرائیشدن مسیر 43کیلومتری بین جمهوری آذربایجان و منطقه نخجوان در استان سیونیک ارمنستان باشد.
اما در پنج سال گذشته یعنی پس از جنگ دوم قرهباغ در سال 2020 میلادی، گرجستان موضعی بسیار مبهم، دوپهلو و محافظهکارانه در رابطه با «کریدور زنگزور» اتخاذ کرد و نه مانند ایران به مخالفت آشکار با این کریدور ترانزیتی پرداخت و نه مانند ترکیه به حمایت آشکار از آن پرداخت. در واقع، منافع و ملاحظات سیاسی و اقتصادی گرجستان برای حفظ روابط متوازن با جمهوری آذربایجان، ترکیه و ارمنستان موجب شد که چنین رویکرد میانه و محافظهکارانهای را اتخاذ کند. ضمن اینکه پس از جنگ آگوست 2008 میلادی بین روسیه و گرجستان در مناطق آبخازیا و اوستیای جنوبی که به قطع روابط دو کشور منجر شد، شرکت نفت دولتی سوکار جمهوری آذربایجان، در بازار گاز گرجستان جایگزین گازپروم روسیه شده و همین وابستگی شدید نقش مهمی در سکوت و عدم مخالفت علنی گرجیها با پروژه «کریدور زنگزور» در سالهای اخیر داشته است. هرچند به نظر میرسد جمهوری آذربایجان و نیز ترکیه، دستکم در کوتاهمدت، همان ملاحظه و احتیاطی را که در رابطه با «کریدور ارس» مطرح شد، در قبال مسیر ترانزیتی و انتقال انرژی از مسیر گرجستان مدنظر قرار دهند.
بنابراین در آینده نزدیک، جمهوری آذربایجان همچنان جانب احتیاط را حفظ خواهد کرد و بهخوبی میداند وقوع هرگونه تغییر و تحول سیاسی در ارمنستان که منجر به تغییر دولت نیکول پاشینیان و به قدرت رسیدن مخالفان شود یا پایان جنگ روسیه و اوکراین که بازگشت روسها به منطقه قفقاز جنوبی را به دنبال خواهد داشت، میتواند اجرائیشدن پروژه «پل ترامپ» و مسیر 43کیلومتری بین جمهوری آذربایجان و منطقه نخجوان در استان سیونیک ارمنستان را با چالشهایی جدی مواجه کند. بنابراین به نظر میرسد جمهوری آذربایجان حتی در صورت ساخت و اجرائیشدن این مسیر ارتباطی و ترانزیتی از مسیر ارمنستان (میانی)، همچنان تا آیندهای نزدیک به استفاده از مسیر شمالی (گرجستان) و مسیر جنوبی (ایران) برای دسترسی به ترکیه و منطقه نخجوان ادامه خواهد داد.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.