|

فوتبال زنان زیر ذره‌بین ظاهر

امضای قرارداد یکی از بازیکنان زن فوتبال ایران، رویدادی مهم و نمادین در حوزه ورزش زنان است. این اتفاق نه‌تنها نشان‌دهنده‌ پیشرفت و حرفه‌ای‌شدن ورزش زنان در ایران است، بلکه بار دیگر توجه جامعه و رسانه‌ها را به حضور زنان در حوزه‌ای که به طور تاریخی مردانه تلقی می‌شود، جلب می‌کند.

فوتبال زنان زیر ذره‌بین ظاهر

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

زهرا صباغی

 

امضای قرارداد یکی از بازیکنان زن فوتبال ایران، رویدادی مهم و نمادین در حوزه ورزش زنان است. این اتفاق نه‌تنها نشان‌دهنده‌ پیشرفت و حرفه‌ای‌شدن ورزش زنان در ایران است، بلکه بار دیگر توجه جامعه و رسانه‌ها را به حضور زنان در حوزه‌ای که به طور تاریخی مردانه تلقی می‌شود، جلب می‌کند. با این حال، آنچه بیش از عملکرد ورزشی بازیکن جلب توجه می‌کند، واکنش‌های اجتماعی درباره ظاهر اوست. این امر نمونه‌ای روشن از جنسیت‌زدگی ساختاری است که زنان در حوزه‌های مردانه، به‌ویژه ورزش، با آن مواجه‌اند و هر بار که چنین رویدادی رخ می‌دهد، تکرار می‌شود.

کامنت‌ها و واکنش‌هایی که ظاهر بازیکنان زن را هدف قرار می‌دهند (مثلا اشاره به شباهت‌های ظاهری با مردان یا نقد «غیرزنانه»‌بودن) نشان می‌دهند‌ تصویر زن در فضای عمومی و رسانه‌ای محدود و هژمونیک است. رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی غالبا زن ایدئال را براساس استانداردهای ظاهری و زیبایی تعریف می‌کنند که با واقعیت زندگی و فعالیت‌های زنان، به‌ویژه ورزشکاران، فاصله دارد. نتیجه، تحمیل فشار اجتماعی و فرهنگی برای تطبیق با این استانداردهاست، حتی زمانی که موضوع مهارت و دستاورد حرفه‌ای باشد.

از منظر جامعه‌شناسی، این رفتار را می‌توان در چارچوب نهادینه‌شدن جنسیت و هنجارهای اجتماعی درباره بدن و ظاهر زنان تحلیل کرد. زنان ورزشکار نه‌تنها برای موفقیت حرفه‌ای خود، بلکه برای مقاومت در برابر ارزیابی‌های ظاهری و جنسیتی، باید به‌ طور مداوم با این فشارها مقابله کنند. این وضعیت نشان می‌دهد که قدرت بازنمایی رسانه‌ای و اجتماعی در شکل‌دهی به هویت زنان و محدودکردن آن همچنان فعال است. بازنمایی‌های غالب در رسانه‌ها، زنان را اغلب در نقش‌هایی تعریف می‌کنند که ارزش و توانمندی حرفه‌ای آنها را کم‌رنگ جلوه می‌دهند و تمرکز را به ظاهر آنها منتقل می‌کنند.

این نمونه خاص فوتبال ایران، فراتر از ورزش است؛ بخشی از الگوی گسترده‌ای است که زنان را با استانداردهای غیرواقعی زیبایی و جنسیت محک می‌زند و دستاوردهای‌شان را کم‌اهمیت جلوه می‌دهد. مطالعات نشان داده‌اند زنان ورزشکار در ایران و دیگر کشورها همواره با ارزیابی‌های ظاهری مواجه‌اند و این ارزیابی‌ها اغلب بر‌اساس هنجارهای مردسالارانه شکل می‌گیرند. بنابراین، هر بار که یک بازیکن زن قرارداد حرفه‌ای امضا می‌کند یا به موفقیت دست می‌یابد، توجه رسانه‌ها و فضای عمومی نه به توانایی و عملکرد او، بلکه به ظاهر و تطابق با هنجارهای جنسیتی معطوف می‌شود.

بررسی و نقد چنین بازنمایی‌هایی، ضرورت تغییر فرهنگی و اجتماعی را برجسته می‌کند: جامعه باید به ‌جای ارزیابی ظاهر، توانمندی، مهارت و عملکرد زنان را معیار قرار دهد و فضا را برای حضور آنان در حوزه‌های مختلف، ازجمله ورزش، باز کند. این مسئله نه‌تنها محدود به ورزش نیست، بلکه در دیگر حوزه‌های حرفه‌ای و عمومی نیز مشاهده می‌شود. به عبارت دیگر، تجربه زنان در فوتبال ایران نمونه‌ای از فشارهای جنسیتی گسترده‌تر است که در زندگی روزمره و فعالیت‌های حرفه‌ای آنها نمود دارد.

کامنت‌هایی که علیه بازیکن تازه‌وارد پرسپولیس منتشر شد، نه‌تنها بازتاب استانداردهای غیرواقعی زیبایی هستند، بلکه نمونه‌ای از سلطه مذکر در فضای عمومی و نظارت اجتماعی بر بدن و هویت زنان به شمار می‌آیند. مردان با استفاده از شبکه‌های اجتماعی، قدرت فرهنگی و اجتماعی خود را اعمال می‌کنند و تلاش می‌کنند زن را در چارچوبی تعیین‌شده توسط هنجارهای مردانه تعریف کنند. این روند، با بازتولید هژمونی مردانه، نشان می‌دهد ارزش، قدرت و مشروعیت عمدتا در اختیار مردان است و زنان برای دیده‌شدن و مورد احترام قرار‌گرفتن، باید با معیارهای تعیین‌شده توسط مردان همسو باشند.

حمله به‌ ظاهر بازیکن، تلاشی است برای بازگرداندن او به «محدوده قابل قبول» بر‌اساس استانداردهای مردسالارانه، حتی زمانی که عملکرد حرفه‌ای و دستاورد ورزشی او کاملا مستقل و ارزشمند است. این سلطه مذکر در شبکه‌های اجتماعی فقط محدود به انتقاد ظاهری نیست، بلکه نقشی کنترلی و بازدارنده دارد: زنان ورزشکار را از تجربه آزادانه حضور در فضاهای عمومی، از جمله ورزش حرفه‌ای، بازمی‌دارد و پیامد آن کاهش اعتماد‌به‌نفس، خودسانسوری و محدود‌شدن فرصت‌های حرفه‌ای است.

به بیان دیگر، نقد ظاهر زنان ورزشکار نه نقد فردی، بلکه ابزاری است برای اعمال قدرت و بازتولید نابرابری جنسیتی به شکل ظریف و روزمره. این پدیده در فوتبال زنان ایران بارها و بارها تکرار شده است. از زمان شکل‌گیری لیگ‌های حرفه‌ای فوتبال زنان تا امضای قراردادهای جدید، رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی اغلب بازیکنان را براساس ظاهرشان مورد قضاوت قرار داده‌اند، نه بر‌اساس مهارت و عملکرد ورزشی آنان. این تکرار مستمر نه‌تنها نشان‌دهنده ساختارهای جنسیتی نهادینه‌شده است، بلکه ضرورت توجه به تغییرات فرهنگی و آموزشی در جامعه را نیز برجسته می‌کند.

برای تغییر این وضعیت، نیاز به بازاندیشی در نحوه بازنمایی زنان در رسانه‌ها و آموزش عمومی وجود دارد. جامعه باید به مرور زمان یاد بگیرد که دستاورد حرفه‌ای زنان را بدون ارزیابی‌های ظاهری ببیند و به آن احترام بگذارد. این مسئله نه‌تنها در فوتبال، بلکه در تمام حوزه‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی زنان اهمیت دارد. توجه به مهارت، توانمندی و عملکرد زنان و کاهش تمرکز بر ظاهر، می‌تواند زمینه را برای حضور گسترده‌تر زنان در حوزه‌های مختلف فراهم کند و به بازتولید عدالت جنسیتی کمک کند.

در نهایت، امضای قرارداد یکی از بازیکنان زن فوتبال ایران، اگرچه یک رویداد ورزشی است، اما همچنان آینه‌ای از مسائل جنسیتی و بازنمایی‌های محدود زنان در جامعه است. هر بار که چنین اتفاقی رخ می‌دهد، تکرار این الگو و واکنش‌های مشابه نشان می‌دهد که هنوز راه زیادی برای رسیدن به برابری جنسیتی و پذیرش توانمندی زنان در عرصه عمومی و حرفه‌ای وجود دارد.

 

آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.