از جاسوسی تا خرابکاری؛ شبکه داخلی دشمن چگونه عمل میکند؟
خیانت؛ سلاح اصلی تلآویو
احمد آریایینژاد، نماینده مجلس: در حال تجربه یک جنگ نرم، روانی، خرابکارانه و اطلاعاتی همهجانبه هستیم
در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران در حال پاسخ به تجاوزات آشکار رژیم اسرائیل در میدان نظامی است، ضرورت توجه به ساحت دیگری از میدان نبرد بیش از گذشته مطرح شده است؛ میدان نفوذ، جاسوسی و خرابکاری سازمانیافته در داخل کشور، جریانی نامرئی و فعال که سالها در سایه برخی غفلتها، رقابتهای سازمانی و گسستهای نهادی ریشه گرفته و اکنون در حال میوهدادن است.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
شرق: در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران در حال پاسخ به تجاوزات آشکار رژیم اسرائیل در میدان نظامی است، ضرورت توجه به ساحت دیگری از میدان نبرد بیش از گذشته مطرح شده است؛ میدان نفوذ، جاسوسی و خرابکاری سازمانیافته در داخل کشور، جریانی نامرئی و فعال که سالها در سایه برخی غفلتها، رقابتهای سازمانی و گسستهای نهادی ریشه گرفته و اکنون در حال میوهدادن است.
تصویب دو فوریت «طرح تشدید مجازات همکاریکنندگان با رژیم صهیونیستی و کشورهای متخاصم» و «طرح تشدید مجازات فعالیت در حوزه ساخت و ترکیب ریزپرندهها و پهپادها برای همکاری با رژیم» در مجلس شورای اسلامی، در حقیقت پاسخی پارلمانی به شرایطی است که به تعبیر بسیاری از ناظران، دیگر از مرحله هشدار گذشته و وارد فاز تهدید ساختاری شده است. اما همین اقدام هم در شرایط فعلی نوشدارو بعد از شهادت فرماندهان و هموطنان غیرنظامی ماست. این در حالی است که روایتها و اعترافات رسمی از عملیاتهای اخیر اسرائیل در خاک ایران، از جمله گزارشی که از سوی شبکه CNN منتشر شد، نشان میدهد حملات تلآویو با مشارکت حدود ۲۰۰ هواپیما و پشتیبانی مستقیم نیروهای میدانی موساد در داخل کشور طراحی و اجرا شده است. نکتهای که وسلی کلارک، فرمانده پیشین ناتو، آن را مصداق آشکار «جنگ ترکیبی و هوشمند در عمق خاک دشمن» خوانده است. با این حال، ریشههای شکلگیری چنین تهدیدی بیارتباط با هشدارهای پیشین مسئولان داخلی نیست.
هرچند این اظهارات در زمان خود با حساسیت گستردهای روبهرو شد، اما سلسله حوادث سالهای اخیر، از جمله ترورهای هدفمند، بمبگذاریهای محدود، حملات پهپادی به مراکز حساس و حملات سایبری به زیرساختهای امنیتی، دلالت آشکاری بر فرسایش پنهان در عمق ساختارهادارند.
در همین زمینه، احمد آریایینژاد، نماینده مردم همدان در مجلس، در گفتوگویی با روزنامه شرق با اشاره به موج عملیاتهای خرابکارانه اخیر، از جمله بمبگذاری و پرتاب مواد محترقه، این اقدامات را نشانهای از یک پروژه نفوذ سازمانیافته دانست.
او با مقایسه شرایط کنونی با تجربه دفاع مقدس، تأکید کرد: «آن روزها نیز با منافقینی مواجه بودیم که زبان فارسی داشتند، اما همپیاله با دشمن بودند. امروز نیز برخی افراد متولد ایران، با ذهن و انگیزهای خائنانه در خدمت بیگانگان هستند. مقابله با چنین جریانی صرفا امنیتی نیست؛ اینجا، بحث مرگ و زندگی ملت است». به باور او، مهار این تهدید نیازمند بسیج مردمی ساختاریافته است: «باید از ظرفیت پایگاههای بسیج، مساجد، نهادهای مردمی و اقشار اجتماعی برای رصد و مقاومت استفاده کرد. مردم بخشی از ساختار امنیتی کشور هستند، نه صرفا مخاطب آن. دفاع ملی بدون مشارکت ملی ممکن نیست».
نماینده همدان با استناد به تجربه تاریخی حمله مغول به بخارا گفت: «چنگیز زمانی موفق شد بخارا را فتح کند که میان مردم تفرقه انداخت. اما کسانی که دروازه شهر را برای دشمن گشودند، نخستین قربانیان بودند. خیانت، هیچگاه سود ندارد؛ نه برای ملت، نه حتی برای دشمنی که خائن را ابزار مصرفی میبیند».
او ضمن تأکید بر نقشآفرینی رسانهها در مهار پروژه نفوذ تصریح کرد: «رسانهها باید مرز میان خودی و غیرخودی را شفاف سازند. امروز جنگ نهفقط در میدان، که در فضای رسانه و ذهن مخاطب هم در جریان است. ما به جهاد تبیین نیاز داریم؛ هم برای آگاهیبخشی عمومی، هم برای حفظ انسجام درونی جامعه».
در بخشی دیگر از این گفتوگو، آریایینژاد با اشاره به نقش مجلس گفت: «شاید پیش از این هشدارهایی داده شده، اما امروز باید موضوع نفوذ را از جنبه اجتماعی و فرهنگی نیز جدی گرفت. بخشی از پیشگیری در گرو اعتمادسازی و مشارکت اجتماعی است». او در ادامه تصریح کرد: «بعضی چیزها را دیگر نمیشود در رسانههای عمومی گفت؛ سطح تهدید از حد معمول فراتر رفته و اکنون در حال تجربه یک جنگ نرم، روانی، خرابکارانه و اطلاعاتی همهجانبه هستیم».
از سوی دیگر، آنچه عمق خطر را نمایانتر میسازد، تنوع ابزارهای عملیاتی دشمن در صحنه داخلی است. از پروازهای مشکوک ریزپرندهها بر فراز مراکز حساس گرفته تا حملات سایبری به زیرساختها، از بمبگذاریهای محدود تا آتشسوزیهای زنجیرهای، از تلاش برای ایجاد اغتشاشات تا انتشار هدفمند شایعات در شبکههای اجتماعی، همه اینها شاخصههای یک جنگ ترکیبی خزندهاند که بیش از آنکه تلفات انسانی داشته باشند، بر تضعیف روانی، ایجاد رعب و فرسایش اعتماد عمومی تمرکز دارند.
جای تأسف آنجاست که برخی از این اقدامات با حمایت مستقیم و آگاهانه عوامل داخلی اجرا شدهاند. شبکههایی که در پوشش سیاسی، فرهنگی، صنعتی یا رسانهای به کشور ضربه زدهاند و اگر از نظر ساختاری مهار نشوند، آینده امنیت ملی را با چالشهای سنگینی روبهرو خواهند ساخت.
سخن آخر آنکه، بازسازی امنیت ملی در این شرایط نه با ابزار نظامی، بلکه با شفافسازی درونی، پالایش ساختاری و حذف بیاغماض خائنان ممکن خواهد شد. امروز، دشمن را باید پیش از هر چیز در تصمیمسازی، در اتاقهای میانی و در زنجیرههای پنهان شناسایی کرد؛ زیرا اگر خائنان در لباس دوست مجال یابند، هیچ سپری کارگر نخواهد بود. این جنگی است که از درون باید آغاز شود و فقط با صداقت، شجاعت و بازسازی درونی به سرانجام خواهد رسید.
در نهایت، آنچه امروز بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد، بازشناسی و مقابله با شبکه نفوذ و جاسوسی رژیم صهیونیستی در داخل کشور است. جریانی سازمانیافته که نهتنها اطلاعات حیاتی را به دشمن منتقل کرده، بلکه با عملیاتهای ترکیبی، اقدام به تضعیف روانی جامعه، تفرقهافکنی داخلی و تحریک اغتشاشات هدفمند کرده است.
در روزهای گذشته، با همکاری مردم و نهادهای امنیتی، بخش مهمی از این شبکهها شناسایی و متلاشی شدهاند. به اذعان مقامات رسمی، اطلاعات مردمی در شناسایی خانههای تیمی، تحرکات مشکوک پهپادی و ارتباطات میدانی از مهمترین منابع کشف و انهدام این تیمها بوده است. شواهد موجود نشان میدهد در روزهای پیشرو، روند بازداشت و افشای عناصر باقیمانده از این شبکه شدت خواهد گرفت و دستگاههای اطلاعاتی در حال تکمیل نقشه ارتباطات پنهان وابستگان به موساد در داخل کشور هستند.
در همین راستا، مجلس شورای اسلامی با قید دو فوریت، طرح تشدید مجازات همکاری با دولتهای متخاصم را به تصویب رسانده است. به گفته وحید عزیزی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در این طرح: «هرگونه همکاری رسانهای، تصویری یا تبلیغاتی که موجب تضعیف روحیه عمومی، القای شکست یا ایجاد تفرقه در جامعه شود، مصداق صریح اخلال در امنیت ملی است و مستوجب برخورد شدید قضائی خواهد بود».
این موضع قانونگذار نشاندهنده درک عمیق نظام از پیچیدگی جدید نبرد امنیتی در ایران است؛ جایی که دشمن دیگر فقط با عملیات فیزیکی، که با پروژههایی سایبری، رسانهای و روانی به میدان آمده است.
همزمان، افشاگری جدید درباره نقش مستقیم گروه منافقین (مجاهدین خلق) در انفجارهای اخیر در تهران، بار دیگر هشدارها را به واقعیت بدل کرد. به گزارش ایسنا، مقامات آمریکایی در گفتوگو با NBC News تأیید کردهاند که حملات مرگبار علیه دانشمندان هستهای ایران از سوی این گروه انجام شده و مستقیما توسط موساد تأمین مالی و تسلیح شدهاند.
این اعتراف آشکار، ادامه همان خطی است که از ترورهای هدفمند گرفته تا عملیات خرابکارانه در مراکز صنعتی کشور امتداد یافته است. بررسی گزارشهای امنیتی و رسانهای متعدد نیز نشان میدهد تشکیلات منافقین در دهه اخیر نقش فعالی در جاسوسی، برهمزدن ثبات و انتقال اطلاعات راهبردی به رژیم اسرائیل داشتهاند.
در چنین شرایطی، تأخیر در برخورد، نوعی میداندادن به دشمن است. امنیت ملی ایران، امروز نیازمند شجاعت در اقدام، شفافیت در پالایش و قدرت در مجازات است. همانگونه که نیروهای مسلح در خط اول جبهه پاسخ کوبنده میدهند، نهادهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نیز باید جبههای موازی علیه شبکههای داخلی دشمن تشکیل دهند.
نبرد امروز فقط با موشک و پهپاد پیش نمیرود؛ با بیداری اجتماعی، اعتماد عمومی، انسجام رسانهای و قاطعیت حقوقی تکمیل میشود و اگر این بسترها بهدرستی فراهم شود، دیگر هیچ مأمور موسادی، منافق نفوذی یا خائن آراستهای مجال رخنه در میانه میدان ملت نخواهد یافت. این لحظه، نقطه آزمون ماست، برای صیانت از خانه، خاک و حقیقت.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.