اصلاحات با باک خالی
در دنیای این روزهای ما که آلودگی انگار شده یک عادت و در یکی از روزهای دوشنبه آلوده پاییزی، ساختمان مرکزی حالوهوای دیگری داشت. قرار بود تغییری بزرگ رخ دهد؛ همان تغییری که ماهها وعدهاش داده شده بود. آری همه در انتظار کسی بودند که بیاید و موتور خاموشِ سیستم را برای تحول روشن کند.
در دنیای این روزهای ما که آلودگی انگار شده یک عادت و در یکی از روزهای دوشنبه آلوده پاییزی، ساختمان مرکزی حالوهوای دیگری داشت. قرار بود تغییری بزرگ رخ دهد؛ همان تغییری که ماهها وعدهاش داده شده بود. آری همه در انتظار کسی بودند که بیاید و موتور خاموشِ سیستم را برای تحول روشن کند.
در سالن پرنور همایش در این دنیای ناترازی! شعارها برق میزدند: «تحول بنیادین»، «ساختار نو»، «حرکت به سوی آینده»، «آری به اتفاق جهان میتوان گرفت» و... .
کارمندان با چای سرد و نگاههای محتاط نشستند.
آری: «از امروز مسیر تازهای را آغاز میکنیم؛ با انرژی، با ایمان و البته با برنامه!».
دستها به صدا درآمد، بیآنکه کسی بداند مسیر دقیقا به کجا میرسد.
ادامه: «اولین گام، شفافیت است. همه چیز باید روشن شود!».
یکی از حاضران پرسید: «یعنی از همین امروز؟».
نگاهها به ساعت افتاد.
گفت: «نه، از فردا. امروز فقط دربارهاش صحبت میکنیم».
در ادامه از آمال در تغییر و آینده مشعشع گفتند، از بازنگری در روندها، از امید تازه. تا پایان جلسه، هر ایدهای در پوشهای بایگانی شد با مُهر«در دست بررسی».
چند گزارش نوشته شد، چند فرم پر شد و چای دوم سرد شد.
شب، نگهبان دید در این فضای ناترازی که یکی از محورها بوده، چراغ سالن هنوز روشن است. رفت ببیند کسی مانده یا نه. فقط دفترچهای باز روی میز بود، با جملهای نوشتهشده با خودکار آبی: «حرکت دشوار نیست، بنزین کم داریم».
صبح بعد، جلسهای تازه تشکیل شد برای مرور جلسه دیروز. جواهرفروشی قازاریان، مفتش شش انگشتی و... همه همان حرفها را زدند، با همان لبخندها؛ فقط در فایل جدید.
و چرخ تغییر دوباره چرخید، آرام و بیصدا.
«نیکی و بدی که در نهاد بشر است/ شادی و غمی که در قضا و قدر است. با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل/ چرخ از تو هزار بار بیچارهتر است»
و ای داد در باکی که هنوز نیمهخالی است، اما رویش نوشتهاند: «در حال پرشدن».
آخرین مقالات منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.