|

بررسی دور جدید تحریم‌های اروپا و آمریکا علیه ایران در گفت‌وگو با عبدالرضا فرجی‌راد

شانتاژهای سیاسی ملاک عمل دولت‌های اروپایی نیست

پس از پاسخ ۲۶ فروردین ایران به اسرائیل و متعاقب آن حمله صبح ۳۱ فروردین تل‌آویو، اگرچه تنش مستقیم بین دو طرف در حوزه میدانی کاهش پیدا کرده است، اما به نظر می‌رسد در عرصه سیاسی و دیپلماتیک، کماکان دامنه و تبعات آن ادامه دارد و در این زمینه غربی‌ها به شکل هدفمند و هماهنگ سعی در اتخاذ و پیشبرد سیاست‌های تقابلی و ضدایرانی دارند. در این بین زمزمه‌هایی برای قراردادن یکی از نیروهای رسمی و نظامی کشور در فهرست گروه‌های تروریستی اروپایی‌ها هم شنیده می‌شود؛ کمااینکه نمایندگان پارلمان اروپا روز پنجشنبه ششم اردیبهشت در قطع‌نامه‌ای خواستار تحریم‌های بیشتر علیه ایران و نیز افزودن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فهرست سازمان‌های تروریستی اتحادیه اروپا و همچنین تحریم رئیس‌جمهوری ایران شدند. همان روز (پنجشنبه)‌ انگلیس، آمریکا و کانادا به‌عنوان سه عضو گروه «۷» درباره پاسخ موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل‌ در روز ۱۳ آوریل، تحریم‌های جدیدی علیه اتباع و شرکت‌های ایرانی اعمال کردند. حال سؤال مهم‌تر اینجاست که اساسا غربی‌ها با چه هدفی دور جدید تقابل و تحریم‌های هماهنگ خود را علیه ایران اعمال کرده‌اند؟ پاسخ به این سؤال، محور گفت‌وگویی با عبدالرضا فرجی‌راد، سفیر سابق ایران در مجارستان، نروژ، ایسلند و تحلیلگر ارشد مسائل ژئوپلیتیک است که در ادامه می‌خوانید.

شانتاژهای سیاسی ملاک عمل دولت‌های اروپایی نیست

‌‌مهدی بازرگان: پس از پاسخ ۲۶ فروردین ایران به اسرائیل و متعاقب آن حمله صبح  ۳۱ فروردین تل‌آویو، اگرچه تنش مستقیم بین دو طرف در حوزه میدانی کاهش پیدا کرده است، اما به نظر می‌رسد در عرصه سیاسی و دیپلماتیک، کماکان دامنه و تبعات آن ادامه دارد و در این زمینه غربی‌ها به شکل هدفمند و هماهنگ سعی در اتخاذ و پیشبرد سیاست‌های تقابلی و ضدایرانی دارند. در این بین زمزمه‌هایی برای قراردادن یکی از نیروهای رسمی و نظامی کشور در فهرست گروه‌های تروریستی اروپایی‌ها هم شنیده می‌شود؛ کمااینکه نمایندگان پارلمان اروپا روز پنجشنبه ششم اردیبهشت در قطع‌نامه‌ای خواستار تحریم‌های بیشتر علیه ایران و نیز افزودن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فهرست سازمان‌های تروریستی اتحادیه اروپا و همچنین تحریم رئیس‌جمهوری ایران شدند. همان روز (پنجشنبه)‌ انگلیس، آمریکا و کانادا به‌عنوان سه عضو گروه «۷» درباره پاسخ موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل‌ در روز ۱۳ آوریل، تحریم‌های جدیدی علیه اتباع و شرکت‌های ایرانی اعمال کردند. حال سؤال مهم‌تر اینجاست که اساسا غربی‌ها با چه هدفی دور جدید تقابل و تحریم‌های هماهنگ خود را علیه ایران اعمال کرده‌اند؟ پاسخ به این سؤال، محور گفت‌وگویی با عبدالرضا فرجی‌راد، سفیر سابق ایران در مجارستان، نروژ، ایسلند و تحلیلگر ارشد مسائل ژئوپلیتیک است که در ادامه می‌خوانید.

‌ جناب فرجی روز پنجشنبه شاهد اقدام سه کشور آمریکا، انگلیس و کانادا در اعمال تحریم‌هایی علیه برخی اشخاص حقیقی و حقوقی و نیروهای مسلح ایران و همچنین صدور قطع‌نامه پارلمان اروپا و طرح ادعاهایی علیه کشورمان بودیم. در این‌ بین به نظر می‌رسد فشارها بر دولت‌های اروپایی برای قراردادن سپاه در فهرست گروه‌های تروریستی اتحادیه اروپا هم افزایش پیدا کرده است. به باور شما در نهایت نتیجه این فشارها بر دولت‌های اروپایی چه نتایجی خواهد داشت؟

به نظر من نباید خیلی به جار‌و‌جنجال‌های رسانه‌ای و شانتاژ‌های سیاسی برخی چهره‌های تندرو در اروپا یا آمریکا توجه کرد؛ چون اینها ملاک عمل یا ملاک تصمیم‌گیری در دولت‌های اروپایی نیست و آنها با عقلانیت بیشتری در این زمینه تصمیم خواهند گرفت. بنابراین با توجه به روند تحولات بسیار بعید است که اروپایی‌ها بخواهند سپاه را در فهرست گروه‌های تروریستی خود قرار دهند. اینکه می‌بینیم پارلمان اروپا قطع‌نامه‌ای صادر می‌کند یا وزیر امور خارجه بلژیک هم ادعاهای ضدایرانی خود را مطرح می‌کند، بیشتر به دلیل همان سانتاژها و فشارهاست؛ اما در نهایت بازیگران تصمیم‌گیر یعنی آلمان، فرانسه، انگلستان، اسپانیا، اتریش، ایتالیا، بلژیک و... می‌دانند که قراردادن یک نیروی رسمی نظامی در فهرست گروه‌های تروریستی اتحادیه اروپا به مصلحت آنها نیست؛ چون باعث تصاعد تنش می‌شود و اروپایی‌ها درحالی‌که با جنگ اوکراین دست‌به‌گریبان‌اند، اصلا توان و تمایلی ندارند که بحران در خاورمیانه هم بیش‌ از این تشدید پیدا کند.

‌ پس به چه دلیل شاهد این میزان از تحریم‌های گسترده و هماهنگ غربی‌ها و اروپایی‌ها هستیم؟

یک واکنش طبیعی است. باید بپذیریم که پاسخ موشکی و پهپادی ایران، هم در سطح و هم در حجم و وسعت، یک حمله بی‌سابقه بود. البته ایران در نهایت هوشمندی و دقت این حمله را طوری طراحی و اجرا کرد که خسارت جانی و مالی یا تخریب گسترده به بار نیاورد و صرفا ملاک و هدف، ایجاد توازن بود که به آن دست پیدا کرد و در ادامه هم با وجود برخی ادعاها، حمله اسرائیل توازنی با حمله ایران نداشت و به ‌همین ‌دلیل قدرت بازدارندگی تل‌آویو زیر سؤال رفته است. از طرف دیگر چون حمله ایران با این شدت و وسعت است، برای هیچ کشوری پیش‌بینی‌پذیر نبود. خود اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها بارها گفته‌اند که از پاسخ ایران دچار یک شوک شدند. بنابراین غرب سعی دارد با این تحریم‌ها فضا را به نفع خود مدیریت کند.

‌ این سیاست ضدایرانی و تحریم‌های جدید آمریکا و اروپا از جنبه دیگری می‌تواند محل بحث باشد؛ چون تحلیلگران معتقد بودند غربی‌ها سعی داشتند قبل از حمله اسرائیل به ایران با فشار به تهران، تل‌آویو را از جنگ مستقیم و گسترده بازدارد. حال که حمله ۳۱ فروردین منتسب به اسرائیل روی داده و به موازات آن‌ تنش مستقیم بین دو طرف (ایران و اسرائیل) نیز تا حدی فروکش کرده است، پس چه دلیلی دارد که اکنون غرب کماکان سیاست ضدایرانی خود را ادامه دهد؟

چند دلیل عمده دارد. همان‌طور که گفتید، فعلا جنگ فروکش کرده است، اما احتمال دارد دوباره شاهد تشدید تنش بین ایران و اسرائیل باشیم؛ به ‌همین ‌دلیل غربی‌ها سعی می‌کنند با این‌دست تحریم‌ها، از هم‌اکنون اسرائیل را برای ورود به جنگ گسترده بازدارند؛ چون گفتم قاره سبز به‌هیچ‌عنوان تمایلی به بحران در خاورمیانه و در کنار مرزهای اروپا ندارد. دومین دلیل آن است که گفتم بعد از حمله ایران که برای خود غربی‌ها و اسرائیلی‌ها شوکه‌کننده و پیش‌بینی‌ناپذیر بود، اکنون توان بازدارندگی اسرائیل زیر سؤال رفته است. پس مجبورند این تحریم‌ها را‌ حتی با فروکش‌کردن احتمال تنش و درگیری بین ایران و اسرائیل علیه سپاه ادامه دهند. مسئله مهم‌تر این است که ما نباید موضوع را صرفا به ایران و اسرائیل محدود کنیم؛ چون آنچه از طرف پارلمان اروپا یا کشورهای غربی علیه ایران و سپاه مطرح می‌شود، تنها یک بخش آن به مسئله حمله ایران به اسرائیل بازمی‌گردد، موضوع دیگر مسئله جنگ اوکراین است و با توجه به روند تحولات در جنگ اوکراین سعی شده است که با این ادعاها علیه تهران فشارهایی را وارد کنند تا فضای جنگ اوکراین هم تغییر کند. کمااینکه اروپایی‌ها گفته‌اند در تحریم‌های جدید خود حتی موضوع ادعایی انتقال موشک و پهپاد از ایران به روسیه را هم در دستور کار قرار داده‌اند. نکته مهم‌تر این است که به هر حال برخی منتقدان جدی در کشورهای اروپایی و حتی خود آمریکا وجود دارد که دولت‌هایشان را متهم به انفعال در برابر ایران می‌کنند؛ به ‌همین ‌دلیل این دولت‌ها مجبورند برای یک ژست توخالی سیاسی و دیپلماسی و پاسخ به این انتقادات و اعتراضات هم که شده، یک نمایش ضدایرانی را در دستور کار خود قرار دهند؛ وگرنه اروپایی‌ها و خود آمریکا بیش از همه و پیش از همه می‌دانند که اعمال تحریم علیه بخش‌های موشکی، پهپادی، بخش وزارت دفاع یا صنایع نظامی ایران هیچ اثری ندارد؛ چون اساسا ایران سال‌هاست مراودات و معاملات تسلیحاتی و نظامی یا خرید قطعات از اروپا و آمریکا برای حوزه موشکی و پهپادی ندارد.

‌ یک قرائت درباره سیاست ضدایرانی و دور جدید تحریم‌ها علیه صنعت موشکی و پهپادی و نظامی ایران، همان چیزی است که عنوان کردید و طیفی از تحلیلگران و کارشناسان معتقدند این تحریم‌ها از قبل هم بوده و تکرار آنها اتفاق خاصی را برای توان نظامی و دفاعی ایران رقم نمی‌زند؛ اما در مقابل، طیفی هم باور دارند وقتی غربی‌ها گام به گام و بخش به بخش، توان موشکی، نظامی، پهپادی و صنایع هوا و فضا را تحریم می‌کنند، در عمل‌ یعنی اجرای همان نیتی که برای نیروی نظامی کشور دارند؛ چون گمان می‌برند این‌گونه بازوهای نظامی را تضعیف کرده‌اند.

خیر، این‌گونه نیست. این یک تحلیل کاملا سطحی است.

‌ چنین باوری دارید؟

بله، بدون ‌شک. الان دلیلش را عرض می‌کنم. وقتی اروپا بخش‌هایی از صنعت موشکی، ‌پهپادی، نظامی و دفاعی ایران را تحریم می‌کند، به کلی متفاوت از آن است که تمام نهاد سپاه به‌عنوان یکی از مهم‌ترین ارکان نظامی و دفاعی ایران در فهرست گروه‌های تروریستی قرار بگیرد. ببینید در منطق حقوق بین‌الملل و روابط دیپلماتیک وقتی بخشی از ارتش و توان نظامی و دفاعی یک کشور در فهرست گروه‌های تروریستی قرار می‌گیرد، طبیعتا آثار و تبعات بسیار زیادی دارد. مثلا بخشی از سفرا یا نمایندگان دیپلماتیک آن کشور در منطقه می‌توانند مورد تعقیب کشورها قرار بگیرند با این ادعا که آنها عضو سپاه هستند. از طرف دیگر وقتی سپاه در فهرست گروه‌های تروریستی قرار بگیرد، تمام مذاکرات ایران با غرب و مشخصا اروپا تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد؛ چون این نهاد یک بازوی تأمل‌برانگیز و بااهمیت در کشور است. از طرف دیگر قطعا قراردادن نام یک نهاد رسمی و نظامی کشور در فهرست گروه‌های تروریستی، چالش‌ها و مشکلات جدی را هم در خلیج فارس، دریای عمان و تنگه هرمز به دنبال خواهد داشت؛ چون سپاه مسئول حفظ امنیت در این منطقه است.

‌‌ جناب فرجی‌راد وقتی دولت دونالد ترامپ‌ در یک اقدام ضدایرانی و تقابلی سپاه را در فهرست گروه‌های تروریستی آمریکا قرار داد و متعاقبا، تهران هم سنتکام را در فهرست گروه‌های تروریستی جمهوری اسلامی ایران قرار داد، درگیری یا شرایط خاصی بین دو طرف روی نداد؛ بنابراین بعید است که حتی در این ‌صورت تنشی بین ارتش کشورهای اروپایی و نیروهای ایران در منطقه روی دهد؟

اینجا مسئله دو چیز کاملا متفاوت است. مثلا الان بخش سیاسی حماس در فهرست گروه‌های تروریستی قرار ندارد ولی بخش نظامی آن در فهرست گروه‌های تروریستی قرار دارد؛ وقتی بخش سیاسی حماس در فهرست گروه‌های تروریستی نیست، این گروه می‌تواند مذاکرات خود را ادامه دهد. حالا شما تصور کنید که کل یک نهاد نظامی در فهرست گروه‌های تروریستی قرار گیرد که تمام معادلات را به هم می‌ریزد. یک زمان می‌توان تصور کرد یک بخش نظامی و دفاعی در اتحادیه اروپا تروریستی اعلام شود که آن هم محل بحث و سؤال است؛ اما وقتی کل یک نهاد نظامی احیانا در فهرست گروه‌های تروریستی قرار بگیرد، مسئله کاملا متفاوت خواهد بود.

‌ پس روند ضدایرانی چند روز اخیر از این جلوتر نخواهد رفت؟

بی‌شک. ببینید کسانی که چنین ادعایی را مطرح می‌کنند، واقعا نگاه سطحی به تحولات دارند و اساسا به تبعات آن توجه نمی‌کنند؛ یعنی همان کسانی که در اروپا و آمریکا با شانتاژ‌های سیاسی و رسانه سعی می‌کنند دولت‌های اروپایی را به این مسیر سوق بدهند که مثلا سپاه در فهرست گروه‌های تروریستی قرار بگیرد، یا درکی از تأثیرات و تبعات حوزه حقوق بین‌الملل و روابط دیپلماتیک این اقدام ندارند یا به‌ عمد سعی می‌کنند فضا را به سمت درگیری با ایران بکشانند. اما خود دولت‌های اروپایی و اتحادیه اروپا به‌خوبی می‌دانند که اگر سپاه در فهرست گروه‌های تروریستی قرار بگیرد، چه تبعاتی برای آنها خواهد داشت و به نظر می‌رسد از گام‌برداشتن در این مسیر خودداری می‌کنند و تنها موضع‌گیری‌های ضدایرانی یا تحریم‌های چند روز اخیر را در دستور کار خواهند داشت، نه چیزی بیشتر. 

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها