|

معادن مهجور

«فرصت‌های معدنی که خاک می‌خورند، نه استخراج می‌شوند». سال‌هاست هر بار که به «روز صنعت و معدن» می‌رسیم، همان تیترها تکرار می‌شود: «ایران سرزمین ظرفیت‌های معدنی»... «اشتغال پایدار با توسعه صنعت»... .

معادن مهجور

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

مهرداد احمدی  -   کارشناس ارشد معادن و صنایع معدنی 

 

 

«فرصت‌های معدنی که خاک می‌خورند، نه استخراج می‌شوند».

سال‌هاست هر بار که به «روز صنعت و معدن» می‌رسیم، همان تیترها تکرار می‌شود: «ایران سرزمین ظرفیت‌های معدنی»... «اشتغال پایدار با توسعه صنعت»... .

اما پشت این تیترها، معادنی خوابیده‌اند که نه استخراج می‌شوند و نه نوسازی و کارخانه‌هایی که فقط روی کاغذ زنده‌اند. ایران بیش از ۶۸ نوع ماده معدنی شناخته‌شده دارد، از آهن و مس تا طلا و سنگ‌آهک. اما سهم معدن از اقتصاد ملی، هنوز کمتر از یک درصد تولید ناخالص داخلی است. عددی کوچک برای کشوری بزرگ. آن‌هم درحالی‌که بسیاری از کشورهای مشابه، با منابعی کمتر، پایه‌های رشدشان را روی همین بخش‌ها بنا کرده‌اند. در گزارش رسمی وزارت صمت آمده که در سال گذشته بیش از شش هزار معدن فعال در کشور وجود داشته، اما تنها ۲۳ درصد آنها دارای واحد ایمنی و بهداشت بوده‌اند. یعنی در بیش از سه‌چهارم معادن، کارگر هنوز در فضای «تقدیر» و «دعا» کار می‌کند، نه در چارچوب «استاندارد و نظارت».

از سوی دیگر، رشد بخش معدن در سال ۱۴۰۱ تنها 0.9 درصد بوده؛ رقمی که عملا یعنی توقف. چرا؟ چون در بهترین حالت، سرمایه‌گذاری در اکتشاف، 10 درصد میانگین جهانی است. تجهیزات فرسوده‌اند، تأمین مالی گران است، و مجوزها مثل درهای تو در توی هزارتویی هستند که خروج ندارد.

در همین شرایط، دولت بیش از آنکه حمایت‌گر تولید باشد، به «بوروکرات تنظیم‌گر» بدل شده؛ هر روز بخش‌نامه‌ای تازه، هر ماه وعده‌ای تازه، و هر سال آمارهایی که فقط در پاورپوینت‌ها رشد می‌کنند. در صنعت نیز ماجرا بهتر نیست. کارخانه‌های نیمه‌فعال، ماشین‌آلات کهنه، قطعی انرژی و کمبود نقدینگی، چرخ تولید را به سختی می‌چرخانند. به گفته معاون وزیر صمت، تأمین سرمایه در گردش برای صنایع «دشوار، گران و دیرهنگام» است. یعنی تولیدکننده، پیش از آنکه محصولش به بازار برسد، زیر فشار بهره و بدهی خرد می‌شود. با چنین وضعی، شعارهایی مانند «جهش تولید» یا «اقتصاد مقاومتی» بیشتر شبیه پوسترهایی‌اند که در اتاق مدیران زینت دیوار هستند، نه نقشه عمل.

دولت، اگرچه شعار حمایت می‌دهد، اما هنوز نقش خود را درست پیدا نکرده است. درحالی‌که بخش خصوصی تشنه تسهیلات، فناوری و بازار صادراتی است، دستگاه‌های دولتی درگیر هماهنگی‌های بین‌بخشی‌اند.

وزارت نیرو از کمبود برق می‌گوید، وزارت راه از نبود زیرساخت، سازمان محیط زیست از مجوزهای معلق و وزارت صمت از «در دست بررسی بودن». نتیجه روشن است: فرصت‌ها از بین می‌روند، سرمایه‌گذاران خسته می‌شوند و معدن‌ها خاک می‌خورند.

روز صنعت و معدن، جشن نیست؛ باید روزِ حساب‌کشی ملی از تصمیم‌گیران باشد. روزی برای پرسیدن اینکه چرا هنوز بخش معدن ما خام‌فروش است؟ چرا سهم صنایع معدنی در صادرات، با این‌همه ذخایر، کمتر از انتظار است؟ و چرا جوان تحصیل‌کرده معدنی در صف مهاجرت ایستاده؟ کشور ما به جای شعار، به «نقشه راه واقعی» نیاز دارد، با ثبات قانون، تأمین مالی هوشمند، نوسازی ماشین‌آلات، و پیوند صنعت و دانشگاه. در غیر‌این‌صورت همچنان می‌نویسیم «ایران سرزمین ظرفیت‌های معدنی است» و همان ظرفیت‌ها در خاک مدفون خواهند ماند.

درحالی‌که سنگ و خاک در دل زمین آرام گرفته‌اند، این اراده ماست که باید بیدار شود. وگرنه، معادن همچنان خام خواهند ماند، و صنعت، همان کارخانه بی‌چراغی که فقط در آمارها زنده است.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.