|

ما و آنان؛ روایت عقلانیت در برابر تجاوز

روایت چهار دهه خویشتن‌داری عقلانیت‌مدار جمهوری اسلامی ایران در برابر آمریکا

یکی از موضوعات مهمی که در فردای جنگ ۱۲روزه در فضای روایت سیاست ایرانی پررنگ شد و هم‌اینک در روزهای پسابرجام و چکاندن ماشه جانی دوباره گرفته است، ریشه‌یابی و بررسی تاریخی عوامل، زمینه‌ها و پیامدهای نزاع تاریخی ایران و غرب است

نوید نظری-مدیرعامل خانه اندیشه‌ورزان:  یکی از موضوعات مهمی که در فردای جنگ ۱۲روزه در فضای روایت سیاست ایرانی پررنگ شد و هم‌اینک در روزهای پسابرجام و چکاندن ماشه جانی دوباره گرفته است، ریشه‌یابی و بررسی تاریخی عوامل، زمینه‌ها و پیامدهای نزاع تاریخی ایران و غرب است. مشاهده و لمس نزدیک ماهیت پدیده‌ای همچون جنگ در تهران و شهر‌های بزرگ، امکان درک برخی سیاست‌ها و تصمیمات دوراندیشانه نظام در طول این چهار دهه را فراهم آورد. در بین عموم مردم چندان این سؤال دیگر مطرح نیست که ما چرا در کیلومتر‌ها دورتر از مرز جغرافیایی، مرزبندی نظامی و امنیتی داشتیم. به بیان دیگر، چرا مرزهای زمینی و دریایی ما حد توقف مرزهای ژئوپلیتیک‌مان نیست؟ همگان دریافتند که آن کِشتن‌ها، برای کدام درویدن‌ها بود؟ عموم مردم ایران اعم از انبوه طرفداران نظام، لجنه‌های انتقادی، حتی رگه‌هایی از براندازان و سلطنت‌طلبان که دل در گرو ایران قوی و یکپارچه داشتند، مشاهده کردند ایران در عین خویشتن‌داری و همراهی معنادار با خواسته‌ها و تصمیمات غرب و آمریکا مورد حمله قرار گرفت. اما در خلال این کلان‌روایت، می‌رود تا یک روایت دیگر جایی برای خود در ذهن‌ها باز کند که‌ درست است که غرب در حمله به این خاک، تفکیکی بین عناصر و ظرفیت‌های قدرت نظام جمهوری اسلامی و زیرساخت‌ها و هویت‌های متعلق به مرز و بوم ایران قائل نیست و در صورت حمله همه اینها با هم آسیب خواهند دید و این امتزاج و یگانگی، پایدار، حقیقی و با امتداد تاریخی است، اما عامل همین آسیب‌پذیری ایران در برابر حملات احتمالی غرب و آمریکا، سیاست‌های جمهوری اسلامی است. به بیان دیگر اگر ما چوب در لانه زنبور نمی‌کردیم، کسی آتش به خرمن‌مان نمی‌انداخت و خشک و تر را با هم نمی‌سوزانید. بنابراین همچنان مقصر وضع موجود را نه در غرب و ذات ددمنش آن، بلکه در رفتار و گفتار خودمان باید جست‌وجو کنیم. به نظر می‌رسد بایستی در فضای خوشایند بعد از جنگ و وزش نسیم همدلی و یکرنگی، نو به نو با هم گفت‌وگو کنیم و روایت‌های مختلف را بشنویم و بشکافیم.

در طول چهار دهه گذشته، اگر کسی بی‌طرفانه به کارنامه جمهوری اسلامی ایران بنگرد، درمی‌یابد که نظام ما، برخلاف تصویرسازی‌های رایج ایدئولوژیکش، نه بر مدار هیجان و ماجراجویی، بلکه بر مدار خویشتن‌داری و عقلانیت حرکت کرده است. ایران، در مقاطع گوناگون، در برابر تهاجم‌ها و گستاخی‌های آشکار آمریکا و هم‌پیمانانش، راهی جز صبر و تدبیر برنگزیده است. قضاوت کلی فرازمانی عملکرد جمهوری اسلامی نشان می‌دهد که ایران یک کشور قانون‌مدار، خویشتن‌دار و تنزل‌دهنده تنش و عقلانیت‌گرا به معنای مرسوم علمی آن است و می‌توان کلیت تصمیمات دفاعی و تدابیر تهاجمی جمهوری اسلامی را در چارچوب یک سیاست عقلانی واقع‌گرا مبتنی بر پایداری‌سازی فرازمانی منافع ملی صورت‌بندی کرد.

1. ما پاسخ به تهاجم نظامی آمریکا به طبس و لشکرکشی آشکار نظامی‌ش را به تاریخ حوالت دادیم. ما در عین اطمینان به همیاری‌های پدافندی و حتی آفندی آمریکا در جنگ عراق تا قبل از پدیداری رویارویی مستقیم، پاسخی به او ندادیم. ما به قتل‌عام شهروندان‌مان در ماجرای هواپیمای مسافربری پاسخ ندادیم. در نهایت ما به ورود مستقیم آمریکا به جنگ نفتکش‌ها پاسخی بسیار متعادل و خویشتن‌دارانه دادیم.

2. ما به ترور فرمانده‌ای که نماد قهرمانی، میهن‌دوستی و آیینه تمام‌عیار ذات ایرانی یعنی مقتدر و مهربان بود و می‌توانست آتشی برافروزد که منطقه را در کام خود بکشد، پاسخ کنترل‌شده دادیم. ما با حسن‌ ظن و آرزومندی امکان کاهش‌ تنش‌های شعله‌ور در منطقه‌ای پر از باروت، به قتل میهمان‌ عزیزمان در خاک خودمان پاسخ ندادیم.

3. ما به شهادت رهبر بزرگ‌ترین متحدمان که نتانیاهو او را محورِ محور نامیده بود و نابودی زیرساخت‌ها و زاغه‌های آن پاسخی دادیم که این بار حیرت و تعجب دشمن را برانگیخت و در مصاحبه‌های نتانیاهو و گالانت قابل ردیابی است؛ دیرهنگام، کنترل‌شده، قابل پیش‌بینی و نامتوازن و اینکه ایران با این واکنش نشان داد هر ضربه‌ای را پذیراست.

4. در آخر اما به کشور ما حمله‌ای شد تمام‌عیار با هدف اولیه حذف رهبری عالی و سران قوا و تخریب ساختار فرماندهی جنگ و ترور دانشمندان هسته‌ای که بسیار مهم‌تر از ترور فرماندهان نظامی بود و ما باز هم با عقلانیتی درخور تحسین، ضمن تحمیل اراده‌‌مان در حالی‌که امکان‌مان با دشمن در توازن نبود، جنگ را اداره کردیم. ضربات معنادار و تصمیم‌ساز به سگ هار منطقه وارد آوردیم و بار دیگر نظریه عدم تاب‌آوری اسرائیل در تحمل ضربات سنگین و مستمر در طول زمان را به اثبات رساندیم. در پاسخ به تجاوز آمریکا و حمله جدی و سنگین آنان با هدف نابودی زیرساخت صنعت هسته‌ای، پاسخی دادیم که منطقی‌ترین تحلیلگران داخلی آن را ضعیف و نه بازدارنده دانستند. واکنش‌هایی که دشمنان را بهت‌زده کرد، چراکه از حکومتی که آنان ایدئولوژیک و غیرعقلانی معرفی می‌کردند، چنین رفتار حساب‌شده‌ای انتظار نمی‌رفت.

این خویشتن‌داری و پاسخ عاقلانه یک اتفاق نیست؛ برآمده از یک نظریه مبنایی توسط رهبری عالی نظام است؛ پرهیز از افتادن در دام جنگی تمام‌عیار، فرسایشی و ویرانگر و در عوض تمرکز قوای مرکزگرا و توزیع‌شده نظام بر تقویت انسجام ملی و افزایش قدرت اقتصادی، فناورانه و دفاعی. در حالی‌که تاریخ نشان داده جنگ می‌تواند سرمایه اجتماعی حکومت‌ها را افزایش دهد، ما حتی این ابزار را هم به کار نگرفتیم و از آن حتی برای تقویت انسجام ملی به قیمت ورود به ماجراجوایی‌های خطرناک گذشتیم.

اگر کسی می‌خواهد روایت رفتار و کنش جمهوری اسلامی را بفهمد، باید فیلم آژانس شیشه‌ای را از ابتدا تماشا کند، نه از صحنه‌ای که حاج کاظم مشتش را بر شیشه می‌کوبد. ما راهی طولانی رفته‌ایم؛ راهی که نامش «خویشتن‌داری عاقلانه در برابر تجاوز» است و البته هنوز صحنه کوبیدن مشت بر شیشه فرا نرسیده است. باید که روایت خودمان را نوبه‌نو برای مردم‌مان واگویه‌ و اراده و عزم ملی‌شان را در پشتیبانی از تصمیمات و مسیر طولانی پیش‌رو هم‌گرا کنیم.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.