|

پایتخت، معضلات و مدیران ناکارآمد

پایتخت ایران، سال‌هاست که با مشکلات عدیده‌ای مواجه است؛ مشکلاتی که هر روز بر ابعاد آنها افزوده می‌شود. این مسائل از ترافیک و آلودگی هوا تا مشکلات زیرساختی و خطرات زلزله در نوسان است. علاوه بر این، در سال‌های اخیر بحران‌های جدیدی مانند کمبود انرژی و آب به این معضلات اضافه شده است. اما با همه این مشکلات، همچنان هیچ اراده جدی و عزم قوی برای حل این مسائل در سطح مسئولان و مدیران مشاهده نمی‌شود.

پایتخت، معضلات و مدیران ناکارآمد

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

پایتخت ایران، سال‌هاست که با مشکلات عدیده‌ای مواجه است؛ مشکلاتی که هر روز بر ابعاد آنها افزوده می‌شود. این مسائل از ترافیک و آلودگی هوا تا مشکلات زیرساختی و خطرات زلزله در نوسان است. علاوه بر این، در سال‌های اخیر بحران‌های جدیدی مانند کمبود انرژی و آب به این معضلات اضافه شده است. اما با همه این مشکلات، همچنان هیچ اراده جدی و عزم قوی برای حل این مسائل در سطح مسئولان و مدیران مشاهده نمی‌شود.

تهران، به عنوان بزرگ‌ترین و پرجمعیت‌ترین شهر ایران، همواره در کانون توجه قرار داشته و همیشه در معرض چالش‌هایی همچون ترافیک بی‌پایان، آلودگی شدید هوا و فشار بر منابع آبی و انرژی بوده است. اما در شرایط کنونی، این مشکلات در کنار یکدیگر بیشتر به بحران تبدیل شده و تهران را به نقطه‌ای رسانده که از ظرفیت‌های خود فراتر رفته و به یک معضل عظیم برای کشور تبدیل شده است.

1. تهران؛ مهد مشکلات

واقعیت این است که وضعیت کنونی تهران همچون «اژدهای هفت‌سر» است؛ هر سر نماد یک مشکل است که به‌طور هم‌زمان در حال بلعیدن منابع کشور است. ترافیک روزانه، آلودگی هوا، بحران‌های آبی، مشکلات زیرساختی و نیاز به مسکن و خدمات اجتماعی تنها بخشی از مشکلات تهران است. هر روز این مشکلات پیچیده‌تر و گسترده‌تر می‌شوند، اما نه تنها راه‌حل‌های اساسی برای آنها مطرح نمی‌شود، بلکه اکثر سیاست‌ها و تدابیر، بیشتر به رفع موقت مشکلات پرداخته‌اند تا حل ریشه‌ای آنها.

در دهه‌های گذشته، بارها مسئله انتقال پایتخت از تهران مطرح شده است. از زمان دولت سازندگی تا به امروز، طرح‌های مختلفی برای جابه‌جایی پایتخت و حل معضلات تهران در نظر گرفته شده است، اما همه این طرح‌ها در حد شعار باقی مانده‌اند. بارها بحث انتقال پایتخت به شهرهای اطراف تهران یا حتی سایر نقاط کشور مطرح شد، اما این طرح‌ها هیچ‌گاه اجرا نشدند و نتواستند به‌طور جدی مشکلات تهران را حل کنند.

2. چرا انتقال پایتخت به سواحل مکران؟

در حالی که تهران با مشکلات بسیاری روبه‌روست، بسیاری از کشورهای دنیا در طول تاریخ پایتخت‌های خود را جابه‌جا کرده‌ و تجربه‌های موفقی در این زمینه داشته‌اند. انتقال پایتخت به شهرهای ساحلی یا مناطق جدید می‌تواند علاوه بر رفع مشکلات موجود، فرصت‌های جدیدی برای توسعه ایجاد کند. به‌ویژه، انتقال به مناطق ساحلی می‌تواند مزایای زیادی را به دنبال داشته باشد؛ این مناطق علاوه بر آنکه با کمبود منابع آبی مواجه نیستند، دسترسی به حمل‌ونقل بین‌المللی و دسترسی به سایر کشورها نیز برای آنها آسان‌تر است.

در این راستا، ایران نیز با داشتن سواحل وسیع در کنار دریای عمان و خلیج‌فارس می‌تواند از این ظرفیت‌ها به‌خوبی بهره ببرد. سواحل مکران که هم‌اکنون در اکثر بخش‌های آن توسعه چندانی وجود ندارد، می‌تواند گزینه‌ای مناسب برای انتقال پایتخت باشد. با ایجاد زیرساخت‌های مناسب در این مناطق، می‌توان جمعیت را از تهران به این مناطق منتقل کرده و همچنین صنایع بزرگ و وزارتخانه‌ها را در این مناطق مستقر کرد. این امر به تدریج باعث کاهش فشار بر منابع تهران و همچنین توسعه مناطق کمتر توسعه‌یافته کشور خواهد شد.

در دوران قبل از انقلاب اسلامی، طرحی برای اسکان جمعیتی بالغ بر 50 میلیون نفر در سواحل مکران مطرح شد. این طرح هرچند اجرا نشد، اما می‌تواند به‌عنوان یک نمونه موفق برای انتقال جمعیت به مناطق کمتر توسعه‌یافته و بهره‌برداری از سواحل جنوب کشور در نظر گرفته شود. در حال حاضر، چندین پایتخت عربی در حاشیه جنوبی مکران مستقر هستند که توانسته‌اند از این موقعیت جغرافیایی به‌خوبی استفاده کنند و توسعه قابل‌توجهی داشته باشند.

3. بحران منابع آب و مشکلات زیربنایی

بحث تأمین منابع آبی برای تهران و دیگر شهرهای بزرگ کشور همچنان یکی از دغدغه‌های اصلی مسئولان است. اقدامات موقت مانند آوردن آب از مناطق دوردست همچون طالقان و دیگر منابع آبی، در واقع تنها مسکن‌های موقتی هستند که نمی‌توانند به‌طور دائم مشکل آب تهران را حل کنند. در واقع، با این اقدامات، تنها منابع آبی مناطق دیگر کشور نیز تحت فشار قرار خواهند گرفت و فشار بر منابع آبی بیشتر می‌شود.

برای حل ریشه‌ای این مشکلات، تنها انتقال پایتخت و صنایع به مناطق دیگر، به ویژه سواحل مکران، می‌تواند یک راه‌حل پایدار و درازمدت باشد. به‌علاوه، ایجاد زیرساخت‌های لازم مانند شبکه‌های حمل‌ونقل پیشرفته، تأسیسات بهداشتی، مسکن و دیگر خدمات اجتماعی، می‌تواند باعث جذب جمعیت به این مناطق شود و به تدریج از فشارهای موجود بر تهران بکاهد.

4. تفویض اختیار به استان‌ها؛ یک گام موقتی

در بسیاری از کشورها، یکی از راهکارهایی که برای کاهش فشار بر پایتخت‌ها استفاده شده، تفویض اختیار به استان‌ها و کاهش مراجعات به پایتخت است. این اقدام می‌تواند در کوتاه‌مدت به کاهش بار پایتخت کمک کند، اما در بلندمدت، برای حل اساسی معضلات تهران، انتقال پایتخت و جابه‌جایی مراکز دولتی و صنعتی به مناطق دیگر کشور ضروری است.

5. نتیجه‌گیری و توصیه‌ها

در نهایت، برای حل معضلات تهران و جلوگیری از تبدیل آن به یک بحران تمام‌عیار، نیازمند یک اقدام اساسی و پایدار هستیم. این اقدام باید شامل انتقال پایتخت به مناطق جنوبی و به‌ویژه سواحل مکران، همراه با ایجاد زیرساخت‌های مناسب و تفویض اختیار به استان‌ها باشد. تنها در این صورت است که می‌توانیم به مشکلات تهران پایان دهیم و از ظرفیت‌های سایر نقاط کشور برای توسعه استفاده کنیم.

امیدوارم مسئولان و مدیران کشور، به جای شعار و اقدامات موقت، یک عزم جدی برای حل این معضلات پیدا کنند و در راستای منافع بلندمدت کشور، گام‌هایی اساسی و کارشناسی برای جابه‌جایی پایتخت بردارند. شاید اکنون که تهران در آستانه بحران‌های جدی قرار دارد، دیگر زمان آن رسیده است که این مسئله به‌طور جدی مورد بررسی قرار گیرد و به مرحله اجرا درآید.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.