چهاردهم مرداد، صدور فرمان مشروطه و انبان تجربیات خاکخورده
14 مرداد، روز صدور فرمان مشروطه را باید نقطه عطفی در تاریخ سیاسی-اجتماعی نوین ایران قلمداد کرد. روزی که ایرانیان، از پس سپریکردن مبارزات چند دههای علیه ساختار متمرکز قدرت، در قرابت ذهنی خود با مفاهیم متجددانه، آرمان ذهنی نوینی را محقق کردند. به این اعتبار آنچه امروزه از اهمیت بالقوهای برخوردار است، رجوع به قلب تاریخ پرفراز و نشیب ایران عصر مشروطه، نیروهای اجتماعی حاضر در صحنه، تقابل نهادهای قدرت و حضور و دخالت نیروهای خارجی در عرصه سیاست ایران است.

به گزارش گروه رسانهای شرق،
محمد آخوندپور امیری-پژوهشگر مسائل ایران: 14 مرداد، روز صدور فرمان مشروطه را باید نقطه عطفی در تاریخ سیاسی-اجتماعی نوین ایران قلمداد کرد. روزی که ایرانیان، از پس سپریکردن مبارزات چند دههای علیه ساختار متمرکز قدرت، در قرابت ذهنی خود با مفاهیم متجددانه، آرمان ذهنی نوینی را محقق کردند. به این اعتبار آنچه امروزه از اهمیت بالقوهای برخوردار است، رجوع به قلب تاریخ پرفراز و نشیب ایران عصر مشروطه، نیروهای اجتماعی حاضر در صحنه، تقابل نهادهای قدرت و حضور و دخالت نیروهای خارجی در عرصه سیاست ایران است.
گرچه رویدادهای پس از صدور فرمان مشروطه، اختلافات، درگیریها، حذف و ترور فیزیکی در دورههای اول و دوم مجلس شورای ملی و مقارنشدن دوره سوم مجلس شورای ملی با جنگ جهانی اول و اشغال ایران توسط قوای بیگانه، جملگی خاطرات بهغایت تلخی را در حافظه جمعی جامعه ایرانی رقم زده است، اما نباید از نظر دور داشت که ذیل همین خاطرات تلخ، تجربیات سترگی نیز به منصه ظهور رسیده است؛ تجربیاتی که هم جامعه روشنفکران را در دوره دوم مشروطه به بازخوانی و بازکاوی انتقادی نظامات فکری، معرفتی و عملکردی خود در مشروطه اول واداشته است و هم مدل نوینی را (براساس اقتضائات عرصه زیست سیاست) پیشروی نظام حکمرانی ایران قرار داد. در دل همین تجربیات سالهای آغازین به پیروزی رسیدن مشروطه است که با شعلهورشدن نزاع دو نهاد مهم اثرگذار در صحنه سیاست در ایران (یعنی سلطنت و مجلس) و با تندرویهای هر دو سوی میدان و صد البته دخالت عوامل خارجی، ایران قجری ضعیفتر از هر زمان دیگری ناتوان و درمانده شده است. در این میان آمالی همچون آزادی، قانونگرایی، امنیت و دموکراسی همچون مفاهیمی سیال میان نیروهای حاضر در صحنه سیاست ایران دست به دست میشد؛ اما آنچه تحقق مییافت هیچ بهرهای از آن آمال متعالی نداشت. بیجهت نیست که فردی همچون سیدحسن تقیزاده، سالها بعد از تجربه تلخ شکست آرمان مشروطهخواهان (در حالی که خود یکی از نیروهای تندرو در مجلس های اول و دوم بود)، به تلخی اعتراف میکند که اگر عرصه را آنگونه بر محمدعلی شاه تنگ نمیکردیم، نه مجلسی به توپ بسته میشد، نه مفاخری همچون ملکالمتکلمین و صور اسرافیل را در نزاع دو جریان رقیب، بیرحمانه از دست میدادیم و نه بیگانگان از متاع نامبارکی که دوخته بودند، آن بهرههای شوم را میستاندند. سرریز تمام آن تیرهروزیها، نتایج تأسفبار خود را در بحبوحه جنگ جهانی اول، آنجایی آشکار کرد که دولتهای روس، انگلیس، عثمانی و آلمان، بیتوجه به اعلان بیطرفی ایران، شمال تا جنوب و شرق تا غرب ایران را عرصه تاخت و تاز خود قرار دادند.
با وجود آنکه مدل نوین حکمرانی (گذار از آزادی و قانونگرایی به استقرار دولتی مقتدر و کارآمد در دوره پهلوی اول)، آغازگر دوره جدیدی از بحرانها شد، اما رخدادهای این دوره را نیز باید در یک پیوستار تاریخی مورد بازکاوی و بازاندیشی انتقادی قرار داد. آنچه روشنفکران این دوره از آن به عنوان «ضرورتی تاریخی» (که از دل تاخت و تازهای قوای بیگانه در خاک ایران، حکومتهای ملوکالطوایفی و شورشهای گاه و بیگاه ایلات، ناامنی راهها و گردنکشی راهزنان، بیمعناشدن اقتدار حاکمیت مرکزی در تهران و دیگر عواملی که ثبات و امنیت را به واژگانی میانتهی و دور از دسترس مبدل کرده بودند، برآمده بود) یاد میکنند، دقیقا ترجمان نتایج خسارتبار و تیرهروزیهایی است که چنین فضای عینی آشوبناکی به ارمغان آورده بود. در نهایت آنچه در مرور خاطرات تاریخ نوین ایران از اهمیت بالقوهای برخوردار است، نه حسرت بر تلخکامیها و شکستها، بلکه نظر بر اَنبان معرفت انباشته از تجربیات پیشین (تداخل عملکرد نهاد سلطنت با مجلس شورای ملی در دوره اول مشروطه و یکدستشدن نهاد قدرت در دوره دوم مشروطه)، برای بهرهگیری در ارائه طرحی «بسامان» برای نظام حکمرانی در مدار قدرت و «مدل ایدئال» در مدار سازههای اجتماعی ساختارهای اجتماعی جامعه است. امری که تا به امروز فقدان آن به دلیل عدم بهرهمندی از عقلانیت نهادینه و انقطاع ذهنی ما از درکی تاریخی از دورهای بهغایت مهم و ضروری در تاریخ ایران، بهوضوح احساس شده و گسستی گفتمانی را رقم زده و زمینههای بهفعلیتدرآمدن آن هرگز محقق نشده است. هرگز گمان نبریم که مرور تاریخ، فقط یادآوری کسالتبار آمد و رفت سلسلهها و شناخت نامها و مرور خاطرات گذشته است. تاریخ، در نهانخانه خود، رازهای سر به مهر بسیاری را در دل دارد که عیانسازی آنها، بهرههای بسیاری را برای ایران امروز به ارمغان خواهد آورد.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.