چرا ماجرای آب در بنزین رئیسجمهور فراموش نمیشود؟
با اینکه چندین روز از اظهارات عجیب یکی از نزدیکان ریاستجمهوری مبنی بر وجود آب در بنزین و خاموششدن ماشین حامل رئیسجمهور گذشته، ولی باز هم این شایعه که چندین بار توسط مراجع ذیصلاح و شخص وزیر تکذیب شده بود، مجددا سوژه سؤال خبرنگاران از وزیر نفت شد.

به گزارش گروه رسانهای شرق،
مهدی ساجدی - کارشناس انرژی
با اینکه چندین روز از اظهارات عجیب یکی از نزدیکان ریاستجمهوری مبنی بر وجود آب در بنزین و خاموششدن ماشین حامل رئیسجمهور گذشته، ولی باز هم این شایعه که چندین بار توسط مراجع ذیصلاح و شخص وزیر تکذیب شده بود، مجددا سوژه سؤال خبرنگاران از وزیر نفت شد. به نظر میرسد نحوه رشد و رسوب خبر در اذهان عمومی جامعه و قدرت آسیبرسانی به سرمایههای اجتماعی و اعتماد عمومی، عملا این شایعه را همچنان داغ نگه داشته است. اما میتوان این قضیه را از منظر دیگری هم مورد توجه قرار داد؛ به این صورت که روایتهای دارای ابهام آنهم از طرف منابع مهم نزدیک به شخصیتها چه اثرات مخربی میتواند در اذهان عمومی رسوب دهد، بهگونهای که با چندین تکذیبیه و مصاحبه نیز همچنان در ذهن مردم باقی خواهند ماند و اثرات وضعی ماندگاری پیدا میکنند.
در این واقعه رسانهای با سه نوع تکنیک «تطبیق ذهنی»، «زبان ابهام» و از همه مهمتر «منبع معتبر» سروکار داریم که حتی اگر بعد از رسوبشدن روایت، راوی اصلی یا شخص رئیسجمهور هم شایعه را تکذیب کند، باز هم رسوب اثرات مخرب این شایعه بهراحتی از تهمانده ذهن جامعه پاک نخواهد شد. وقتی یک منبع (یعنی بازرس رئیسجمهور) روایتی عجیب و همراه با ابهام و ایهام از سفر شخص دوم مملکت بیان میکند و نوک پیکان قصور در این سفر پرماجرا (و بعضا بدون رعایت پروتکلهای حفاظتی) را به سمت یک جایگاه سوخت میگیرد، مردم ناخواسته بهعنوان مشتریان همیشگی جایگاههای سوخت نمیتوانند بهراحتی از ماجرا عبور کنند.
مردم تکذیبیههای متعدد مسئولان نظارتی و مقامات را دیدهاند ولی وقتی هیچ برخوردی با منبع شایعه صورت نمیگیرد یا هنگامی که شاهد تکذیبیه مرجع متناظر به آن منبع (مثلا شورای عالی اطلاعرسانی دولت) نیستند، آنگاه حق دارند بیشتر به فکر فرو روند.
مردم با تطبیق ذهنی آنچه بهندرت دیده یا شنیدهاند (یعنی تخلف جایگاهها) و روایت ابهامآمیز و منبعی که اعتبارش از نهاد ریاستجمهوری یک کشور است، هرچه بگویند، ذیحق هستند!
مردم میدانند اصولا یک جایگاه با ویژگی جایگاه سوخت مورد اشاره در هر لحظه پذیرای چندین خودرو است و اگر قرار به تزریق احتمالی «سوسپانسیون بنزینآب» بهجای بنزین به خودروها بود، یک اتوبان خودروی از کار افتاده ایجاد میشد.
مردم میدانند که اگر چنین اتفاق بزرگی میافتاد، استوریهای اینستاگرام و شبکههای مختلف فضای مجازی پر بود از عکس و فیلم مردمی که در راه مانده یا در تعمیرگاههای عبوری و شهرهای اطراف در حال ناله و نفرین بودند و در انتها مردم بدون لحاظ باورمندی این شایعه، با خود میگویند که اگر راست بگویند و واقعا به ماشین شخص دوم کشور آب بستهاند، پس تکلیف ما مردم عادی چه میشود!؟
یک مجری تلویزیونی بعد از قضیه مذکور روی آنتن زنده مدعی شد که خودروی شخصی او اخیرا دچار برخی ایرادات فنی شده و چه بسا شاید این ایرادها مربوط به وجود آب در بنزین باشد!
هرچند مردم از آن روز شایعه تابهحال چندین بار به جایگاههای سوخت مراجعه کرده و بدون «باورمندیِ عملی» به شایعات، سوختگیری کرده و با طیب خاطر در جادهها طی طریق کردهاند ولی با ذهن ابهامزده از دستپخت «منابع معتبر» که سعی میکند باورمندی ذهنی شایعات را در گوشه ذهن خود داشته باشد، چه باید کنند!؟ چرا رئیسجمهور معاون خود را پس از ماجرای سفر نوروزی بلافاصله برکنار کرد؟ اما هیچ برخوردی با این بازرس محترم نمیکند که اینگونه زحمات طاقتفرسای مردان و زنان صنعت نفت را که در طول دوران جنگ ۱۲روزه پای کار مردم و نظام بودند و اجازه کوچکترین اختلالی در زنجیره تأمین و توزیع فراورده ندادند، زیر سؤال میبرد؟ مردم به چشم خود میبینند که سیستم سوخترسانی به خوبی در حال فعالیت است؛ اما چهبسا هنوز ذهنشان مغشوش از این دسته روایتهای شاذ (و جذاب؛ هرچند بیاساس) است.
مگر خبرنگار و رسانه چند بار باید از وزیر نفت و دیگران برای کندن رسوباتی از جنس همین شایعات (که با کاردک و سنباده هم برادهبرداری نمیشوند) تکذیبیه بگیرند؟ با این دستفرمان، مردم هرچه بگویند حق دارند؛ ولی این وسط اعتبارزدایی از مراجع رسمی نیز کمکم در ذهن همین مردم رسوب میکند و دغدغهمندان با وجود انتقادها به برخی تصمیمها شاید بگویند آیا لایحههای دوفوریتی میتواند روی روایتهای غلط مراجع رسمی نیز اثرگذار باشد!؟
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.