آیا تهران بر مدار تدبیر حرکت میکند؟
رابطه ایران و ایالات متحده آمریکا، یکی از پرچالشترین و پرابهامترین محورهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در چهار دهه اخیر بوده است. اما اکنون، با تغییرات جدی در موازنه قدرت جهانی، بازتعریف نقش آمریکا در خاورمیانه و همزمان با فشارهای اقتصادی داخلی، این پرسش بیش از هر زمان دیگری ذهن جامعه، نخبگان و سیاستورزان را به خود مشغول کرده است: آیا ایران خواهد توانست از مذاکرات با آمریکا پیروز بیرون آید؟ و اساسا توافقی در راه است؟


مجید توکلی: رابطه ایران و ایالات متحده آمریکا، یکی از پرچالشترین و پرابهامترین محورهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در چهار دهه اخیر بوده است. اما اکنون، با تغییرات جدی در موازنه قدرت جهانی، بازتعریف نقش آمریکا در خاورمیانه و همزمان با فشارهای اقتصادی داخلی، این پرسش بیش از هر زمان دیگری ذهن جامعه، نخبگان و سیاستورزان را به خود مشغول کرده است: آیا ایران خواهد توانست از مذاکرات با آمریکا پیروز بیرون آید؟ و اساسا توافقی در راه است؟
در دنیای مدرن، دیپلماسی دیگر ابزاری صرفا برای حل منازعات نیست، بلکه تجلی عقلانیت و راهی برای تحکیم منافع ملی است. آنچه کشورهای قدرتمند را از دیگران متمایز میکند، توان چانهزنی هوشمندانه در میز مذاکرات است، نه احساساتگرایی. ایران اگر بتواند با درایت، انسجام داخلی و رویکردی چندجانبهنگر وارد میدان شود، نهتنها میتواند از مذاکرات با آمریکا سربلند بیرون بیاید، بلکه میتواند امتیازاتی فراتر از توافقات پیشین کسب کند. آمریکا، بهویژه پس از انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴، در پی آرامسازی پروندههای پرهزینه سیاست خارجی خویش است. با شکست استراتژیهای فشار حداکثری و ناتوانی در مهار بازیگران منطقهای، واشنگتن بهخوبی درک کرده که استمرار تقابل با تهران، نهتنها پرهزینه است، بلکه راهی برای برونرفت از بحرانهای خاورمیانه فراهم نمیآورد.
در نتیجه، انگیزهای جدی برای بازگشت به میز مذاکره دارد؛ حتی در چارچوبی غیررسمی یا محدود. پاسخ به این سؤال که آیا ایران آماده است یا نه؟ بستگی مستقیم به اراده سیاسی در داخل کشور دارد. ایران در موقعیتی حساس قرار دارد؛ دیپلماسی میتواند نهتنها روزنهای برای تنفس اقتصادی باشد، بلکه فرصت بازیابی سرمایه اجتماعی را نیز فراهم آورد. اما شرط این اتفاق، تصمیمی کلان برای بازتعریف استراتژی مقاومت است؛ مقاومتی منعطف و هدفمند. آنچه میتواند منجر به توافقی پایدار شود، نه صرفا نشستن بر سر میز مذاکره، بلکه دستیابی به درکی مشترک از نقاط تعارض و منافع متقابل است. تا زمانی که هر دو طرف در پی تحمیل اراده و حفظ برتری مطلق باشند، توافقی جامع حاصل نخواهد شد.
اما اگر دو طرف بپذیرند که بدون تعامل نمیتوان به ثبات در منطقه و آرامش در اقتصاد رسید، آنگاه زمینه برای یک توافق حتی گامبهگام فراهم خواهد شد. مسئله امروز ایران، نه صرفا توافقکردن یا توافقنکردن، بلکه کیفیت توافق و میزان بهرهمندی از آن است. در جهانی که قدرت در حال بازتعریفشدن است، هرگونه تعامل باید از موضع تدبیر، عزت و واقعگرایی باشد. توافق اگر در خدمت توسعه ملی، ثبات منطقهای و تقویت اقتدار داخلی باشد، نهتنها آری، بلکه ضرورتی تاریخی است. اما توافقی که صرفا برای کاستن از فشار و بدون آیندهنگری امضا شود، به همان اندازه میتواند خطرناک و آسیبزا باشد. در پایان، شاید بهترین پاسخ به پرسش توافق با آمریکا، آری یا خیر؟ این باشد: توافق، اگر از موضع عقلانیت و منافع ملی باشد، قطعا آری. و شواهد نشان میدهد ایران در این دوره از گفتوگوها با تم تدبیر پای میز مذاکرات نشسته است.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.