روایتی از بحران نجات در غزه؛ سهمیهبندی کمکهای بشردوستانه زیر سایه محاصره و کنترل سیاسی جان مردم را به خطر انداخته است
جیرهبندی بقا
در غزه، جایی که مرز میان زندهماندن و نابودی هر روز باریکتر میشود، کمکهای بشردوستانه نه نجاتبخش، بلکه صحنهای دیگر از تراژدیاند. مردم با گرسنگی استخوانسوز و صفهایی به درازای رنج، نه به امید زندگی بهتر، بلکه برای لقمهای نجات موقت میجنگند. در دل این بحران، سازمان ملل هشدار داده است: «فرصت جلوگیری از قحطی در غزه رو به اتمام است». اینجا دیگر نهفقط غذا، بلکه انسانیت هم جیرهبندی شده است. غزه، این نوار باریک و پرامید، ماههاست زیر فشار بیامان بحران انسانی دستوپا میزند. جمعیتی که هر روز باید برای زندهماندن، کیلومترها را با پای پیاده طی کند و ساعتها در صفهای طولانی منتظر بماند، نه به امید رفاه، بلکه به امید دریافت یک بسته غذای محدود.


مریم لطفی: در غزه، جایی که مرز میان زندهماندن و نابودی هر روز باریکتر میشود، کمکهای بشردوستانه نه نجاتبخش، بلکه صحنهای دیگر از تراژدیاند. مردم با گرسنگی استخوانسوز و صفهایی به درازای رنج، نه به امید زندگی بهتر، بلکه برای لقمهای نجات موقت میجنگند. در دل این بحران، سازمان ملل هشدار داده است: «فرصت جلوگیری از قحطی در غزه رو به اتمام است». اینجا دیگر نهفقط غذا، بلکه انسانیت هم جیرهبندی شده است. غزه، این نوار باریک و پرامید، ماههاست زیر فشار بیامان بحران انسانی دستوپا میزند. جمعیتی که هر روز باید برای زندهماندن، کیلومترها را با پای پیاده طی کند و ساعتها در صفهای طولانی منتظر بماند، نه به امید رفاه، بلکه به امید دریافت یک بسته غذای محدود.
الجزیره در گزارشی به تاریخ ۲۹ مِی ۲۰۲۵، این تصویر تلخ را روایت میکند؛ مردمی که جهاد العصار، یکی از ساکنان دیرالبلح، از آن به عنوان «راهی نزدیک به شکنجه» یاد میکند و از «فقدان انسانیت» در این فرایند سخن میگوید. به گفته جهاد، آنچه در این مراکز میگذرد، نه امدادرسانی بلکه «مدیریت گرسنگی» است. او در گفتوگو با الجزیره روایت میکند که چگونه هزاران نفر با هرجومرج، بدون نظم و در رقابتی نفسگیر برای بقای حداقلی، به درون مرکز هجوم بردند: «هیچ اثری از انسانیت نبود. نزدیک بود زیر دستوپا له شوم».
در همین حال، بنیاد تازهتأسیس «بنیاد بشردوستانه غزه» (Global Humanitarian Foundation) که خود را حامی اصلی توزیع کمکهای بشردوستانه در غزه معرفی کرده، به کانونی از انتقادها بدل شده است. GHF که از سال ۲۰۲۵ وارد فعالیت شده است، به عنوان یک نهاد غیردولتی بشردوستانه معرفی میشود که هدفش ارائه کمکهای غذایی، دارویی و سایر نیازهای اولیه به مردم گرفتار در بحرانهای انسانی است. بااینحال، تحلیلگران و نهادهای ناظر معتقدند فعالیتهای این بنیاد در غزه بسیار محدود و مشروط به توافقات سیاسی است؛ بهگونهای که بهنوعی نقش واسطه تحت نظارت و کنترل اسرائیل را ایفا میکند.
الجزیره در گزارشی به تاریخ ۲۶ مِی ۲۰۲۵، از مرگ سه نفر در شلوغیهای وحشتناک اولین روزهای توزیع کمکهای این بنیاد خبر داده است. این صحنهها که در کریدور نتزاریم، یک نوار خاکی استراتژیک در باریکه غزه که شمال و جنوب این باریکه را به هم متصل میکند، رخ داده است، تحت تأثیر انفجارهای مرموزی قرار گرفته که دفتر رسانهای دولت غزه آنها را ناشی از تیراندازی نیروهای اسرائیل دانسته است. برخی تصاویر منتشرشده از ازدحام جمعیت و تیراندازی در اطراف مراکز توزیع، خشم بینالمللی را نسبت به این سازوکار تشدید کرده است.
عوض ابوخلیل، جوانی ۲۳ساله، در گفتوگو با الجزیره این شرایط را «آخرالزمانی» توصیف میکند. او میگوید که بهجای توزیع منظم غذا، مردم مجبور بودند در رقابتی تحقیرآمیز، هرچه میتوانستند بردارند. از نظر او، نقش کارکنان خارجی نه تسهیل امداد بلکه تماشای بحران بود. ولاء ابوسعدا، زن ۳۵سالهای با سه فرزند که یکی از آنها فقط ۱۰ ماه دارد، گفته است از سر استیصال و برخلاف مخالفت همسرش، خود را به رفح رسانده است، اما وقتی به محل توزیع رسیده، دیگر چیزی باقی نمانده بود. در راه بازگشت، مردی را دیده که کیسهای پاره از آرد را به زحمت حمل میکرده است. از او تقاضا کرده اندکی از آرد را با او تقسیم کند، اما مرد ملتمسانه گفته است 9 فرزند دارد و همهشان گرسنهاند. ولاء که معلمی با مدرک جغرافیاست، این تجربه را «عمیقا تحقیرآمیز» میخواند و میگوید: «وقتی بچههایت گریه میکنند، دیگر عزت و غروری نمیماند. ما هرگز کسانی که ما را به این نقطه رساندند، نخواهیم بخشید».
سهمیهبندی ناامیدی
در روزهایی که قحطی و محاصره نفس غزه را گرفته، حتی دسترسی به بستههای امدادی نیز با خون و مرگ همراه شده است. در همین روزها، برنامه جهانی غذا (WFP) با اعلام حمله گروهی گرسنگان به انبار کمکهایش در منطقه الزوایده و کشتهشدن دو نفر، واقعیتی تلخ و دردناک را یادآوری کرده است. این اتفاقات، گواهی است بر فشارهای طاقتفرسایی که زندگی در غزه را به نقطهای رسانده که حتی دسترسی به کمکهای اولیه نیز به یک چالش بزرگ و خطرناک بدل شده است. اما درد اصلی زمانی آشکار میشود که جاناتان ویتال، مقام ارشد سازمان ملل متحد، در بیانیهای در تاریخ ۲۷ مِی ۲۰۲۵ هشدار میدهد
این مدل توزیع کمکها به «سهمیهبندی تحت نظارت» تبدیل شده است؛ ابزاری که با مشروعیتبخشیدن به سیاست محرومسازی، بهجای نجات مردم، آنها را در باتلاقی عمیق از ناامیدی و بیعدالتی گرفتار میکند. براساس گزارشی که «سایت خبری میدلایستآی» در ۳۰ مِی ۲۰۲۵ منتشر کرده است، بستههای کمک بنیاد GHF فقط شامل ۱۴ هزار بسته غذایی محدود هستند که اقلامی همچون روغن، برنج، آرد، لوبیا، تنماهی، مربا و بیسکویت را در خود دارند؛ این بستهها فقط قادرند غذای ۵.۵ نفر را برای ۳.۵ روز تأمین کنند. به طرز درخور تأمل و نگرانکنندهای، هیچ نشانی از اقلام حیاتی دیگری مانند آبمعدنی، سوخت، دارو، پتو، صابون یا دیگر کالاهای ضروری در این بستهها دیده نمیشود.
فیلیپ لازارینی، رئیس آژانس امداد و کاریابی پناهندگان فلسطینی (اونروا) در مصاحبهای با همین رسانه، این بستهبندی محدود و ناکافی را «انحرافی از جنایات» خوانده و وضعیت فعلی را «بیآبرو و ناامن» توصیف کرده است. در شرایطی که غزه زیر سایه گرسنگی و محاصره نفس میکشد، آژانس آنروا در ۲۹ مِی ۲۰۲۵ هشدار داد مردم در سراسر نوار غزه با سوءتغذیه فزاینده روبهرو هستند و کمکهای واردشده ناچیز و ناکارآمد است. این نهاد در بیانیهای نوشت: «پس از ۱۲ هفته محاصره، فقط مقادیر اندکی از تدارکات بشردوستانه به غزه رسیده که پاسخگوی نیازهای گسترده مردم نیست». همزمان، سازمان ملل هشدار داده است که «فرصت جلوگیری از قحطی در غزه رو به اتمام است»؛
هشداری که سنگینیاش در آمار و سکوت سنگین شمال غزه منعکس است؛ جایی که نه کمکی رسیده و نه امیدی باقی مانده. در جنوب، اگرچه کمکهایی محدود توزیع شده، اما هرجومرج در مراکز توزیع باعث شده بیش از نیمی از مردم دست خالی بازگردند. در شمال اما فقر و گرسنگی به سکوتی مرگبار رسیده است.
غرق قایق نجات
در کنار این مشکلات، نگرانیهایی جدی درباره استفاده از دادههای بیومتریک جمعآوریشده از ساکنان غزه وجود دارد؛ دادههایی که در اختیار نهادی قرار گرفتهاند که رابطه مستقیمی با ارتش اسرائیل دارد و این امر تقریبا بیطرفی و بیغرضی در توزیع کمکها را منتفی میکند. سازمانهای بشردوستانه و حقوقبشری بارها تأکید کردهاند که کمکها باید با حفظ کرامت انسانی و به دور از سیاستزدگی توزیع شوند. سیگرید کاگ، هماهنگکننده ویژه سازمان ملل در روند صلح خاورمیانه، در جلسه شورای امنیت در تاریخ ۲۸ مِی ۲۰۲۵، این واقعیت تلخ را چنین بیان کرده است: «کمکی که اسرائیل اجازه داده وارد غزه شود، مانند قایقی نجات است که پس از غرقشدن کشتی به آب انداخته شده است».
براساس گزارش دفتر هماهنگی امور بشردوستانه سازمان ملل (OCHA) در تاریخ ۱۵ مِی ۲۰۲۵، بیش از ۷۵ درصد جمعیت غزه زیر فشار فقر شدید غذایی قرار دارند و دسترسی به خدمات درمانی برای بسیاری بهسختی ممکن شده است. عفو بینالملل در گزارشی که در ۲۰ آوریل ۲۰۲۵ منتشر کرد، موارد متعددی از حملات به غیرنظامیان و تخریب زیرساختها را مستند کرده و محدودیتهای شدید در انتقال کمکها را بهوضوح نشان داده است. دیدبان حقوق بشر (Human Rights Watch) نیز در گزارش ۱۰ مِی ۲۰۲۵ خود، بر لزوم رفع موانع لجستیکی تأکید و نقض قوانین بینالمللی بشردوستانه توسط همه طرفها را بهشدت محکوم کرده است.
درمان در محاصره
در میانه بحرانی که زندگی روزمره مردم غزه را در هم شکسته، نظام بهداشت و درمان این منطقه نیز در آستانه فروپاشی کامل قرار گرفته است. بر پایه گزارش کمیته بینالمللی صلیب سرخ (ICRC) در تاریخ پنجم مِی ۲۰۲۵، بیمارستانها و مراکز درمانی در غزه در وضعیتی بحرانی به سر میبرند؛ دارو و تجهیزات پزشکی بهشدت نایاب شده و جان هزاران بیمار در خطر است. در تأییدی دیگر بر این واقعیت تلخ، سازمان جهانی بهداشت (WHO) در بیانیهای، مورخ ۱۸ مِی ۲۰۲۵، اعلام کرده زیرساختهای بهداشتی غزه بهطور جدی آسیب دیدهاند و روند درمان برای کودکان، بیماران مزمن و نیازمندان به مراقبتهای ویژه، عملا فلج شده است.
در چنین شرایطی، نجات یک زندگی سادهتر از همیشه به مأموریتی دشوار و گاه ناممکن بدل شده است. بحران انسانی در غزه، فراتر از آمار و ارقام، داستان دردناک انسانهایی است که هر روز با چالش بقا دستوپنجه نرم میکنند. کمکهای بشردوستانه، این نشانه امید برای بسیاری، در سایه سیاستهای محرومسازی، به ابزاری تلخ و غیرانسانی تبدیل شده است. بنیاد GHF که تحت نظارت مستقیم اسرائیل فعالیت میکند، تصویری از ناامیدی، تبعیض و بیعدالتی را پیش چشم جهانیان گذاشته است.
تنها راه نجات، بازگرداندن استقلال، بیطرفی و تضمین توزیع عادلانه و آزاد کمکهاست؛ خواستهای که بارها در گزارشهای معتبر بینالمللی و روایتهای مردمی مطرح شده و بیتوجهی به آن، معنای ادامه یک فاجعه انسانی و نقض حقوق بنیادین بشری است.