در اندوه درگذشت استاد محمود فرشچیان
محمود فرشچیان به واسطه شغل پدر که از کارشناسان و تجار صاحبنام فرش اصفهان بود، با هنر آشنا شد. پدر که با هنرمندان آن روزگار اصفهان مؤانستی داشت، محمود را نزد استاد میرزاآقا امامی برد که یکی از استادان هنر ایران آن دوران در نگارگری، گل و مرغ، نقش قالی، تذهیب و تشعیر بود.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
احسان آقایی
محمود فرشچیان به واسطه شغل پدر که از کارشناسان و تجار صاحبنام فرش اصفهان بود، با هنر آشنا شد. پدر که با هنرمندان آن روزگار اصفهان مؤانستی داشت، محمود را نزد استاد میرزاآقا امامی برد که یکی از استادان هنر ایران آن دوران در نگارگری، گل و مرغ، نقش قالی، تذهیب و تشعیر بود. زیباییهای هنر صفوی و تیموری -که با انسان آن روزگار همزیستی داشت- در مسیر خانه تا مَدْرَس با فرشچیان همراه بود.
با ایجاد رشته نگارگری و تذهیب در مدرسه هنرهای زیبای اصفهان به سرپرستی استاد عیسیخان بهادری در سال ۱۳۱۶، بخت با محمودِ نوجوان یار شد تا بتواند علاوه بر آموزههای استاد میرزاآقا امامی، در سال ۱۳۲۴ وارد هنرستان و از دیگر استاد مسلم هنرهای سنتی و تزیینی ایران بهرهمند شود. او در هنرستان با مطالعه طرح و نقشهای کاشی و آجرِ ملهم از نگارگری پرداخت و با رموز رنگها، زیررنگ و ابزار نقاشی آشنا شد، به گونهای که با موی گربه و اتصال آن به انتهای پر کبوتر، قلمی ساخت که در نهایت ظرافت آثارش را خلق کند. در سرامیکسازی نیز فرشچیان به چنان مهارتی دست یافت که یکی از گلدانهایش در سال ۱۳۲۸ توسط عیسیخان بهادری به آرتور اپهام پوپ، ایرانشناس بزرگ و شهیر، اهدا شد.
بستر هنر نقاشی در اصفهان چنان بود که فرشچیان تحت آموزشهای سنتی هنر قرار گرفت ولی نبوغ و خلاقیت او مسیری متفاوت برایش رقم زد و با ایجاد رویکردی تغزلی در آثارش، خود را از تکرار و تقلید رهانید و متفاوتترین نگارگر معاصر ایران شد. سفر به آمریکا و حضور او بهعنوان مدرس در هنرستان هنرهای زیبای دختران تهران و همنشینی با استادان هنر مدرن، شاید یکی از علل رهنمون او به فضای جدید بود. آثار اولیه فرشچیان دلبستگی او به رضا عباسی را مینمایاند در حالی که آثار دهههای 50 تا 80 شمسی بهوضوح تأثیر سلطانمحمد را به ذهن متبادر میکند.
در آثار این دوره، فضاسازیهای مستحکم مکتب هرات در همنشینی با رنگها و فرمهای هیجاننمای مکتب تبریز در کنار آشنایی او از هنر مدرن، بیانی شخصی یافته است. ترکیببندیهای متناسب با ساختوساز دقیق جزئیات و فرمهای دورانی فیگورهای انسانی و حیوانات، آثارش را سرشار از جلوه و خیالهای شاعرانه کرده است، به گونهای که مخاطب در برابر آثارش نوعی حیرت و افسون را تجربه میکند که او را به مکاشفهای دور و دراز در تاریخ فرهنگ و هنر این سرزمین میبرد. مکاشفهای که در دوگانگی با رفتار نقاشانه هنرمند، سنت فرهنگ و هنر ایران را مینمایاند. این دوگانگی، در بنمایه آثار نیز هویداست؛ اندوه و شادی یا تراژدی و کمدی در هم آمیختهاند.
کاربست ویژه رنگهای سبز و آبی در آثار او همراه با حرکتهای مدور و قوسی قلم ارجاع به رنگشناسی و فرم در هنر سنتی ایران دارد که به تعادل و توازن ختم میشود که در معماری تیموری و صفوی بارها مشاهده میشود، زیرا که یگانگی از آنِ خداست و هر فرم یا رنگ باید به دوئیت برسد و در فضایی دیگر پاسخ داده شود.
محمود فرشچیان شناختهشدهترین هنرمند هنرهای تجسمی در داخل و خارج از کشور است و چون بسیاری از هنرمندان دیگر این سرزمین، موافقین و مخالفینی دارد. برخی از موافقین اسطورهسازی کرده و او را ستودهاند. دستهای دیگر او را به همراهی با حاکمان و بدعت بدون پایه و در نهایت انحراف جریان نگارگری متهم کردهاند. فرشچیان هرچه بود و آنچه کرد، برگی متفاوت به دفتر هنرهای سنتی ایران افزود که قابلیت مطالعه و بررسی دارد. در زمانی ورای قضاوتهای همدورهها و معاصرانش، تاریخ هنر ایران بیرحمانه و سختگیرانه آثارش را داوری خواهد کرد. به باور من هر انسانی رسالتی یگانه در این جهان دارد. او رسالتش را کامل کرد. روحش قرین رحمت و آرامش.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.