پیکر ناصر تقوایی به سمت خانه ابدی تشییع شد
بدرقهای باشکوه
صبح پنجشنبه 24 مهرماه، اهالی و علاقهمندان سینما، با ناصر تقوایی، کارگردان یگانه سینمای ایران، وداع کردند. مراسم تشییع پیکر او به سمت خانه ابدی، باشکوه همانند نام بزرگ او انجام شد.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
صبح پنجشنبه 24 مهرماه، اهالی و علاقهمندان سینما، با ناصر تقوایی، کارگردان یگانه سینمای ایران، وداع کردند. مراسم تشییع پیکر او به سمت خانه ابدی، باشکوه همانند نام بزرگ او انجام شد.
طبق وصیت ناصر تقوایی بسیاری از دوستدارانش با لباسهای سفید در حیاط خانه سینمای شماره 2، کنار هم جمع شدند و پیکر او در تابوتی که بخش دیگری از وصیتش بود، به خانه سینما رسید. صدای تشویق ممتد حاضران در لحظه رسیدن پیکر او به خانه سینما، نفس را در سینه حبس میکرد. برای کارگردانی که ترجیح داد بخش زیادی از عمرش را کار نکند و فیلمنامهای ننویسد، اما همچنان محبوب و شریف باقی بماند، این حضور گسترده و عظیم علاقهمندانش خود گواه تأثیرگذاری این مرد بزرگ است. مردی که عاشق ایران و هموطنانش بود و طنین صدای او در حیاط خانه سینما و یادآوری آنچه تقوایی به آنها معتقد بود، لحظاتی احساسی و فراموشنشدنی را رقم زد. «باید فیلمی بسازم که مال خودم باشد. فیلمهای من با فیلمهای خوب دیگر سینمای ما متفاوت است. در ذهن من، یک فیلم یک واحد هنری یکسان است. بین عکس و فیلم هیچ تفاوتی وجود ندارد. روشنفکری امروز به صورت کلمهای توهینآمیز درآمده است.
وقتی به کسی میگویند روشنفکر، انگار که بدترین فحش را دادهاند. هرچه هنرمند عمر خودش و زندگی ملت خودش را بیشتر بخرد، جوابش معکوس میشود. این ناسازگاری از طریق دولتها اتفاق میافتد. ما ملتی ادیب و شاعر هستیم. وقتی به مسائل دنیای معاصر برمیگردیم، برای ورود به دنیای مدرن واژه نداریم. در پزشکی، صنعت، فلسفه، در هر جای زندگی که نگاه کنید، قرن حاضر دنیا را گرفته ولی ما یک واژه نداریم. مشروطه جنبشی بود که یک ملت یکپارچه برای جبران عقبافتادگی قیام کرد. وقتی کار نمیکنیم، زندگی نمیکنیم. هویت یک مسئله معنوی است. امیدوارم اگر عمر ما کفاف نداد، همین کوشش خودش یک جور انجام وظیفه است. عدم توفیق در انجام وظیفه، تا وقتی عمل میکنیم محقق نمیشود. من میدانم دنیای آینده چقدر به این کوششها بستگی دارد». ناصر تقوایی در تمام دوران حضورش در سینما با آثارش و در دورانی که دست از فیلمسازی کشید با توصیههایش همواره نقش تعیینکنندهای در آگاهی نسل جوان سینمای ایران داشت و نوع نگرش او به سینما را یادآور میشد و با پخش بخشهایی از صحبتهایش، بار دیگر اهمیت رسالت هنرمند را به حاضران یادآور شد.
روی تابوت ناصر تقوایی، در پارچه سفیدرنگی نوشته شده بود: «هر چیزی نو نشود، کهنه میشود». در بخش دیگری از این مراسم همایون اسعدیان، مدیرعامل خانه سینما، در صحبتهای کوتاهی گفت: «این حضور برای بدرقه یکی از بزرگان سینمای ایران است. تعظیم میکنم به مردی که یک عمر با صداقت و شرافت زندگی کرد». اما بخشی دیگر از مراسم باشکوه بدرقه پیکر ناصر تقوایی در خیابان طالقانی اتفاق افتاد؛ جایی که مردم و اهالی سینما کنار هم با موسیقی جنوبی و تشویقهای مداوم، تابوت کارگردان بیمانند سینمای ایران را همراهی کردند. سنج و دمامنوازی توسط محسن شریفیان و گروهش حال و هوای دیگری به مراسم تشییع پیکر کارگردان زاده آبادان داد و در این مراسم تعدادی از اهالی سینما که همشهری ناصر تقوایی بودند، محسن شریفیان را در اجرای موسیقی همراهی کردند. ناصر تقوایی، کارگردان مطرح سینمای ایران، روز سهشنبه ۲۲ مهردر 84سالگی درگذشت و پیکر او در امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده شد.
برای رفتنها چه دشوار است نوشتن
مسعود کیمیایی (کارگردان و فیلمنامهنویس): برای رفتنها نوشتن بسیار دشوار است. برای آمدنها نوشتن چه زیباییهایی دارد. یک دوست آمد، یک عشق آمد. برای رفتنها چه دشوار است نوشتن. آمدن نسیم از کجا میآید. رفتن نسیم ندارد. رحم بر من نیست. در این چند سال گذشته دوستانم برای من تنهایی را خواستند. ناصر تقوایی یک دوست شریف بود. علی، هرکجا هست، پسرم من را از خود بدان. جای پدر هستم. جای دوست هستم.
تقوایی همهجوره عاقبت بخیر شد
حامد محمدی(کارگردان): بعضیها همهجوره عاقبتبخیر میشوند. وقتی در دوران کودکی مادربزرگ و پدربزرگ دعا میکردند که الهی عاقببخیر بشوی خیلی نمیفهمیدم یعنی چه! شاید در کودکی آرزوهای دیگری داشتم که نیاز به دعا داشت. هیچوقت این عاقبتبخیری را نفهمیدم تا کمکم که سنوسال سراغم آمد. میدیدم چه زندگیهای مرتب و منظمی و چه آدمهای حسابی و خاصی یکهو از عرش به فرش میآمدند. آخرین تصاویری که از آنها به یادمان مانده، ازکارافتادگی و عجز و زمینگیرشدن بود. ناصرخان تقوایی اما همهجوره عاقبتش بخیر شد! نه فیلم سفارشی ساخت و به دامن دولت غلتید، نه فیلم مبتذل به آرزوی فتح گیشهها ساخت –که اگر میخواست میتوانست. به نسبت همسنوسالانش خیلی کم فیلم ساخت، اما فیلمهای مهم و یکی از یکی ماندگارتر ساخت. حتی در سالهای آخر که کمتر جایی و خصوصا در مجامع سینمایی دیده میشد، در اوج استادی و وقار و همان قد و قامت سالهای جوانی بود. چقدر خوب شد که تصویر باشکوه و مقتدر و بانفوذش مثل قهرمان بیمثالش ناخدا خورشید، همچنان در ذهنها مانده و تصاویری از تخت بیماری و گذر عمر و بسترنشینی ناصرخان تقوایی در ذهنها نماند. این اتفاق، مدیون همسری فداکار و باوفاست که خاطره خوب استاد را با این تصاویر دوستنداشتنی بیماری استاد، برای دوستدارانش خراب نکرد. ممنون مرضیه خانوم وفامهر که از آخرین تصاویر استاد در ذهن علاقهمندانش مراقبت کردید تا همچنان ناصرخان تقوایی یک اسطوره تمامنشدنی باقی بماند. تقوایی با هنر شما، همهجوره عاقبتبخیر شد.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.