خوببودن بهتنهایی کافی نیست
برای من معمولا چنین است که عنوان مطالبم را در پایان یادداشت انتخاب میکنم و بیشتر مواقع، این عنوان در پاراگراف آخر برای خودم معلوم میشود که چه باید باشد. نه اینکه ندانم قرار است مطلب به کجا برسد، ولی اینکه دقیقا از چه کلماتی برای عنوان یادداشت استفاده کنم، اغلب اوقات در انتهای نوشتهام برایم میسر میشود.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
برای من معمولا چنین است که عنوان مطالبم را در پایان یادداشت انتخاب میکنم و بیشتر مواقع، این عنوان در پاراگراف آخر برای خودم معلوم میشود که چه باید باشد. نه اینکه ندانم قرار است مطلب به کجا برسد، ولی اینکه دقیقا از چه کلماتی برای عنوان یادداشت استفاده کنم، اغلب اوقات در انتهای نوشتهام برایم میسر میشود.
ولی عنوان این یادداشت از همین ابتدا معلوم بود که چیست و نهتنها حالا که این مطلب را مینویسم، بلکه نزدیک به یک سال است که عنوان این یادداشت را انتخاب کردهام، ولی به دلایلی، نوشتن آن را به تأخیر انداختم، هرچند منظوری را که از آن در ذهن دارم، در طی این مدت، جسته و گریخته در مطالبی دیگر، اشارهوار آوردهام.
آنهایی که مطالب من را در این مدت دیدهاند، میدانند که در دوره انتخابات ریاستجمهوری سال گذشته، با آنکه هیچ ارتباطی با ستاد جناب پزشکیان نداشتم، ولی بهجد برای انتخاب ایشان تلاش کردم و فضای مجازی پر بود از مطالب متعددی که هر روز، اولا در ضرورت شرکت در انتخابات مینوشتم (یعنی همان کاری که برای هر انتخابات دیگری نیز انجام دادهام و محدود به یک انتخابات خاص و یک فرد خاص نبوده و نیست، که دلایل چنین موضعی را هم بارها گفتهام) و ثانیا بر اهمیت انتخاب شخص پزشکیان اصرار داشتم و همچنان اگر با وجود عملکرد یکساله اخیر رئیسجمهور و اطلاع کامل از آن، میشد زمان را به عقب برگرداند و همان شرایط انتخابات یک سال پیش عینا تکرار میشد، از بین همان کاندیداها، باز هم بر انتخاب پزشکیان تأکید داشتم و دارم، باوجوداین، از همان روز پایان انتخابات و حتی پیش از قطعیشدن و اعلام رسمی پیروزی و در همان زمان حمایت تام و تمام، موضع انتقادی خود را بر برخی کنشها و مواضع ایشان گفتهام که پس از پیروزی در انتخابات و در همه این یک سال نیز بهجد در بیان آنها کوشیدهام و احتمالا از معدود هواداران ایشان باشم که در عین هواداری، منتقد جدی او نیز هستم و البته مهمترین نقدی که از ابتدا بر ایشان داشتم و همچنان این نقد را بر ایشان وارد میدانم و حتی بیشتر از قبل، موضع رئیسجمهور در قبال مسئله رسانه است.
از همان دوره انتخابات سال گذشته، برای من معلوم شد که مسئله رسانه برای جناب پزشکیان جزء اولویتها نیست؛ موضوعی که از عهد مشروطه و در تمام این 120 سال، شاید مهمترین ابزار سهیمشدن مردم در قدرت و کنترل قدرت از طرف جامعه بوده و اهمیت آن در این 20ساله و با خروج کامل مرجعیت رسانه از کشور صدچندان شده. باوجوداین به هر دلیل، نه مسئله رسانه برای رئیسجمهور اولویت داشته (که اگر کسی بپرسد اولویت ایشان چیست، نمیدانم چه جوابی بدهم) و نه اکنون و پس از جنگ 12روزه که افکار عمومی زیر بمباران بیامان رسانههای فارسیزبان ضد ایرانی قرار داشت، شاهدیم که کوچکترین تلاشی برای بازگرداندن مرجعیت رسانه به کشور انجام شود.
و بدتر از بدتر اینکه در روز خبرنگار، خبری که حتی بیشتر از فشارهای ریز و درشت ساختار بر رسانهها میشنویم، همین است که نشریات و روزنامههای نحیف و لاغر و رو به نابودی کشور، کاغذ برای انتشار ندارند، یعنی مطلقا کاغذ ندارند و حتی اگر مدیران نشریات بخواهند با هزار بدبختی پولی برای خرید کاغذ تهیه کنند، کاغذی در بازار وجود ندارد که بتوانند بخرند. اینکه کشور در جنگ 12روزه بدون پدافندش آسیب دید و آسمان کشور جولانگاه هواپیماهای دشمن بود، یک طرف و اینکه آسمان افکار عمومی را هم دودستی به دشمنان سپردهایم، طرف دیگر. در همه این یک سال، جمعی از ما هواداران جناب پزشکیان بر این مسئله که ایشان شخصیتا انسان خوبی است، تأکید کردهایم.
من که بشخصه ایشان را نه دیدهام و نه از نزدیک برخوردی داشتهام، ولی فرض کنیم که ایشان خوبترین آدم دنیا؛ خب که چه؟ خوببودن مسئله شخصی یک فرد است، درحالیکه کشور را باید اداره کرد، حالا میخواهد آن کس که اداره میکند، شخصا آدم خوبی باشد یا بد. جملهای را از خود شخص رئیسجمهور نقل به مضمون میکنم. ایشان در ایام انتخابات از این گفت که مگر وقتی پیش دکتر میرویم، برایمان مهم است که پزشک مسلمان است یا نه؟ مهم این است که بتواند ما را درمان کند. خب برای خود ایشان هم در مقام رئیسجمهور همین صادق است. خوببودن ایشان که مهم نیست، مهم خوب ادارهکردن کشور است.
وقتی افکار عمومی به امان خدا رها شده و کاملا آن را به رسانههای ضد ایرانی سپردهایم و رسانه ملی هم تکلیفش روشن است، همه چیز را باختهایم. قطعا هزار موضوع دیگر هم در کشور هست که اهمیت دارد، ولی وقتی مرجعیت رسانه در بیرون کشور باشد، آنها هستند که برای مردم مشخص میکنند که چه چیز مهم است. با این دستفرمان رسانهای که دولت و کل ساختار در پیش گرفته، مرجعیت رسانهای همچنان در بیرون کشور خواهد ماند، حالا هر چقدر هم که رئیسجمهور آدم خوبی باشد.
آخرین اخبار یادداشت را از طریق این لینک پیگیری کنید.