|

کلمه، کسب‌وکار ماست

خبرنگاری از آن حرفه‌هایی است که وقتی واردش می‌شوی، دیگر به‌سختی می‌توان از آن بیرون آمد. حرفه‌ای که نه‌تنها شغل، که شیوه‌ای برای دیدن و زیستن است. سال‌ها در تحریریه‌های شلوغ، پشت میزهایی که همیشه کاغذ، قلم، ضبط‌صوت و لیوان چای نیمه‌خورده رویشان بود، روز و شب گذرانده‌ایم.

کلمه، کسب‌وکار ماست
نفیسه زارع کهن روزنامه‌نگار

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

خبرنگاری از آن حرفه‌هایی است که وقتی واردش می‌شوی، دیگر به‌سختی می‌توان از آن بیرون آمد. حرفه‌ای که نه‌تنها شغل، که شیوه‌ای برای دیدن و زیستن است. سال‌ها در تحریریه‌های شلوغ، پشت میزهایی که همیشه کاغذ، قلم، ضبط‌صوت و لیوان چای نیمه‌خورده رویشان بود، روز و شب گذرانده‌ایم. جایی که گذر زمان در آن معنای خودش را از دست می‌دهد؛ روز و شب به هم می‌رسند و تقویم در هیاهوی خبر گم می‌شود.

خبرنگاری یعنی زندگی در ضرباهنگ اتفاق‌ها؛ یعنی آن‌قدر در جریان رویدادها غرق‌بودن که گاهی فراموش می‌کنی بیرون از اتاق خبر، زندگی دیگری هم جریان دارد. خبر همیشه پیش از تو بیدار می‌شود و حتی وقتی تو‌ خواب هستی. در این سال‌ها، لحظه‌های بسیاری بوده که مثل عکسی در ذهنم حک شده‌اند.

نشستن در سالن‌های کنفرانس شلوغ و تلاش برای شنیدن یک جمله مهم میان صدها کلمه بی‌اهمیت. دویدن در هیاهوی انتخابات برای گفت‌وگو با کاندیدای محبوبت یا دویدن از یک خیابان به خیابان دیگر برای رسیدن به صحنه یک رویداد و...؛ اینها فقط تصویرهای گذرا نیستند، بلکه بخشی از زندگی روزمره خبرنگارند. در هر تحریریه‌ای، صداها درهم می‌آمیزند: تق‌تق کیبوردها، زنگ تلفن، گفت‌وگوهای کوتاه میان همکاران و گاهی خنده‌های ناگهانی وسط فشار کار. میان این همه سروصدا، خبرنگار باید داستان خودش را پیدا کند. هر گزارش و هر خبر، روایتی تازه است که از دل این آشوب بیرون کشیده می‌شود.

خبرنگاری یعنی بودن در میانه میدان؛ چه میدان یک بحران طبیعی باشد، چه یک رویداد فرهنگی، چه یک نشست خبری رسمی. خبرنگار شاهد است، اما فقط شاهد خاموش نیست. باید دیده‌هایش را روایت کند، با همه دقت و مسئولیت. کلمه‌ها ابزار او هستند؛ ابزارهایی که باید درست و بجا به کار گرفته شوند. قدرت کلمه را هر خبرنگار با گوشت و پوستش حس کرده است. یک تیتر می‌تواند موجی از واکنش‌ها را به راه بیندازد، یک جمله می‌تواند امید را برگرداند یا برعکس، چراغی را خاموش کند. اینجاست که مسئولیت خبرنگار دوچندان می‌شود. او نه‌فقط راوی، که امانت‌دار حقیقت است. دنیای رسانه در این سال‌ها تغییرات بزرگی را پشت سر گذاشته است. زمانی‌ روزنامه چاپی ستون اصلی اطلاع‌رسانی بود. خبر باید مسیر مشخصی را طی می‌کرد تا به دست مخاطب برسد.

امروز‌ خبر در لحظه مخابره می‌شود و پیش از آنکه خبرنگار قلم به دست بگیرد، در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است. این تغییر‌ کار را آسان‌تر نکرده؛ برعکس، مسئولیت را سنگین‌تر کرده است. حالا خبرنگار باید میان انبوه اطلاعات و شایعات، حقیقت را پیدا کند و روایت دقیق و قابل اعتماد ارائه دهد. در هیاهوی سرعت و حجم خبرها، خبرنگار باید همچنان همان ارزش‌های قدیمی را حفظ کند: دقت، صداقت و وفاداری به حقیقت. این ارزش‌هاست که حرفه خبرنگاری را از یک کار معمولی متمایز می‌کند. هرچند رسیدن به اینها همیشه آسان نیست. فشار زمان، محدودیت منابع و گاهی موانع بیرونی، مسیر را دشوار می‌کند، اما این دشواری، بخشی جدایی‌ناپذیر از ماهیت کار ماست.

خبرنگاری فقط حرفه‌ای نیست که در آن مدام یاد می‌گیری، بلکه حرفه‌ای است که تو را وادار می‌کند همیشه بیدار و حساس بمانی. هر گفت‌وگو، هر رویداد و هر سفر کاری، چیزی برای آموختن دارد. این یادگیری فقط مربوط به فنون کار نیست؛ درباره مردم است، درباره جامعه، درباره خودت. هر گزارش و هر مصاحبه، بخشی از پازل بزرگی است که تصویر یک زمانه را می‌سازد. خبرنگار در واقع تاریخ روزمره یک ملت را ثبت می‌کند. شاید در لحظه به چشم نیاید، اما همین روایت‌هاست که بعدها به منابع ارزشمند تبدیل می‌شوند. در میان همه سختی‌ها و فشارها، لحظه‌هایی هم هست که شیرینی کار را چند برابر می‌کند. وقتی می‌بینی گزارشت توانسته تغییری ایجاد کند، وقتی می‌بینی روایتت دیده شده و به گوش کسانی رسیده که باید می‌رسید، وقتی می‌دانی کاری که کرده‌ای فقط پرکردن یک صفحه خالی نبوده است.

خبرنگاری شغلی است که با آدم می‌ماند؛ حتی وقتی در تحریریه نیستی، حتی وقتی کارت خبرنگاری‌ات در جیب نیست، باز هم با همان نگاه جست‌وجوگر به دنیا نگاه می‌کنی. عادت می‌کنی به شنیدن، به دیدن، به پرسیدن. عادت می‌کنی که هیچ‌چیز را بدیهی نگیری. شاید همین است که بسیاری از خبرنگاران، حتی اگر روزی در این حرفه نباشند، همچنان خود را خبرنگار می‌دانند؛ چون خبرنگاری فقط کاری نیست که انجام می‌دهی، بخشی از هویتت می‌شود.

در روز خبرنگار، یاد همه همکارانی زنده می‌شود که در این مسیر قلم زده‌اند؛ چه آنان که هنوز در میدان‌اند و چه آنان که خاطره و اثرشان باقی مانده است. این روز فرصتی است برای قدردانی از تلاش‌ها و برای یادآوری اینکه کلمه هنوز مهم‌ترین سرمایه این حرفه است. کلمه، کسب‌وکار ماست. با کلمه زیسته‌ایم، با آن دنیا را روایت کرده‌ایم و با آن، سهمی هرچند کوچک، در حافظه جمعی مردم گذاشته‌ایم. این سرمایه‌ای است که نه با گذر زمان کم می‌شود و نه با تغییر ابزارها از بین می‌رود. تا وقتی کلمه هست، خبرنگاری هم هست و تا وقتی خبرنگاری هست، روایت زنده خواهد ماند.

 

آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.