|

‌نکنید این کار را

سؤال: آیا سیاست هسته‌ای ما بعد از جنگ ۱۲‌روزه باید عینا مشابه قبل باشد؟ برخی ممکن است جواب‌شان مثبت باشد. شاید کسانی در قبال پرونده هسته‌ای کشور نوعی نگاه ارزشی داشته باشند؛ یعنی دستاوردهای هسته‌ای را جزئی از کیان ملی کشور و حتی کیان عقیدتی آن به حساب آورند.

احمد شیرزاد استاد دانشگاه و فعال سیاسی

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

‌سؤال: آیا سیاست هسته‌ای ما بعد از جنگ ۱۲‌روزه باید عینا مشابه قبل باشد؟ برخی ممکن است جواب‌شان مثبت باشد. شاید کسانی در قبال پرونده هسته‌ای کشور نوعی نگاه ارزشی داشته باشند؛ یعنی دستاوردهای هسته‌ای را جزئی از کیان ملی کشور و حتی کیان عقیدتی آن به حساب آورند. نگاه دیگر آن است که هر دستاوردی در عرصه فناوری داریم، هر فناوری که باشد، تا جایی که به قدرت و توان ملی منجر شود و باعث اعتلا و اقتدار ایران شود، شایان توجه است. با این نگاه دوم، برنامه‌ریزی راهبردی کشور چه در زمینه هسته‌ای، چه در هر زمینه دیگری، باید معطوف به حفظ و توسعه توانمندی ملی ایران باشد.

در تدوین راهبرد جدید ممکن است کسانی صرفا نگران غرور ملی باشند. مثلا ممکن است نگران باشند که نکند مردم فکر کنند واقعا آمریکایی‌ها توسعه هسته‌ای ایران را متوقف کرده‌اند. نکته این است که تمام عرصه‌های فناوری هسته‌ای ایران، موضوع چالش با غربی‌ها نیست. مثلا می‌توان با تکیه بر دستاوردهای افتخار‌آمیزی مثل تولید رادیو‌داروها از این امر جلوگیری کرد. اما همه نیک می‌دانیم که نقطه مرکزی چالش ما با غربی‌ها بر سر غنی‌سازی، درصد آن و مقدار مواد غنی‌سازی شده است. این چالش، به غیر از بعد فنی و تکنیکی آن، به‌شدت سیاسی و امنیتی است. بنابراین، باید با ظرافت و دقت تمام برای مدیریت صحنه تنش با دشمنان ایران برنامه‌ریزی کرد.

صد‌البته پاک‌کردن صورت‌مسئله راه‌حل نیست. بدون شک باید با طرح و برنامه دقیق از اهرم غنی‌سازی استفاده کرد و جوانب مختلف سود و زیان رویکردهای مختلف را سنجید. من فکر می‌کنم شرایط پدید‌آمده، بعد از حمله آمریکا به مراکز هسته‌ای ایران، به ما یک فرصت کم‌نظیر برای باز‌طراحی موضوع داده ‌که البته ممکن است به‌راحتی از دست برود. مثال بزنم. ما تا امروز، یعنی تا قبل از جنگ ۱۲‌روزه، می‌گفتیم غنی‌سازی طبق پیمان ان‌پی‌تی حق ماست و آن را تا هر درجه که صلاح بدانیم و نیازمان باشد، ادامه می‌دهیم. در همین راستا، تمام مراکز هسته‌ای ما هم باز بود و بازرسان آژانس اجازه داشتند در هر زمان از مقدار مواد غنی‌شده ما مطلع باشند. اکنون به اتفاق آرا در مجلس شورای اسلامی تصویب کرده‌ایم که به بازرسان به‌راحتی اجازه بازرسی نمی‌دهیم.

در‌عین‌‌حال، در کنار پافشاری اصولی بر حق قانونی غنی‌سازی، می‌توانیم به دلیل تعرض آمریکایی‌ها، از وجود مواد غنی‌شده در زیر خروارها خاک ابراز بی‌اطلاعی کنیم. هیچ قانونی هم ما را مجبور به خاک‌برداری از تأسیسات مورد تعرض واقع‌شده‌ نمی‌کند. این مثلا می‌شود یک راهبرد جدید که ممکن است مسئولان آن را صلاح بدانند یا ندانند. طبیعتا اختیار با آنهاست. نکته کلیدی من این است که ما اکنون قادریم در شرایط جدید، راهبردهای تازه‌ای داشته باشیم‌ و این هنر سیاست‌ورزی است.

نکته مهمی که مجددا مایلم بر آن تأکید کنم، این است که در اتخاذ راهبرد جدید، مسئله تبلیغات داخلی را‌ لااقل تا چند ماه‌ نادیده بگیریم. اگر پروپاگاندای رسانه‌ای در داخل کشور محور تصمیم باشد، به‌ناچار باید آدرس تمام امکانات موجودمان را به آژانسی‌ها بدهیم و منتظر فشارهای سیاسی و حتی امنیتی برای ایجاد دسترسی عوامل دولت‌های غربی به آنها باشیم. خطابم به تصمیم‌گیرندگان کشور و همه کسانی است که دشمنان به درست یا غلط از حرف‌های آنها در عرصه سیاست خارجی می‌توانند بهانه بگیرند (مثل نمایندگان محترم مجلس، ائمه محترم جمعه، شخصیت‌هایی که به هر نحو نمایندگان نظام تلقی می‌شوند و...): شما را به جان هر‌کس دوست دارید، در چند ماه آینده مصالح راهبردی کشور را فدای تبلیغات داخلی نکنید. جان مادرتان نکنید این کار را.

 

آخرین اخبار یادداشت را از طریق این لینک پیگیری کنید.