لاریجانی به بازخوانی ریشه بحران پرونده هستهای در جمع دانشگاهیان پرداخت
مذاکره ابزار است، نه هدف
اگر به جمهوری اسلامی فشار بیاورند، جمهوری اسلامی فلج نیست و از خودش دفاع میکند
در میانه منازعات نظری درباره نسبت عقلانیت و منافع ملی، علی لاریجانی در نشست «از فلسفه مطهری تا فلسفه مذاکرات»، به بازخوانی جایگاه «مذاکره» در سیاست خارجی ایران پرداخت. رئیس پیشین مجلس که این روزها بیشتر در حاشیه و بهعنوان عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام سخن میگوید، در سخنانی متفاوت با ادبیات رسمیِ غالب، بر «ماهیت سیاسی» مناقشه هستهای تأکید کرد و گفت: «اگر ذات این مسئله حقوقی بود، آژانس داوری میکرد، اما اکنون اساسا با یک پرونده سیاسی مواجهیم».


گروه سیاست: در میانه منازعات نظری درباره نسبت عقلانیت و منافع ملی، علی لاریجانی در نشست «از فلسفه مطهری تا فلسفه مذاکرات»، به بازخوانی جایگاه «مذاکره» در سیاست خارجی ایران پرداخت. رئیس پیشین مجلس که این روزها بیشتر در حاشیه و بهعنوان عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام سخن میگوید، در سخنانی متفاوت با ادبیات رسمیِ غالب، بر «ماهیت سیاسی» مناقشه هستهای تأکید کرد و گفت: «اگر ذات این مسئله حقوقی بود، آژانس داوری میکرد، اما اکنون اساسا با یک پرونده سیاسی مواجهیم». از دیدگاه او، مذاکره نه مطلوب ذاتی است و نه مذموم مطلق، بلکه ابزاری مشروط به تحقق منافع است. سخنانی که اگرچه در دانشگاه بیان شد، اما بهوضوح حامل پیامی سیاسی برای کنشگران پروندههای دیپلماتیک و نهادهای تصمیمساز است. لاریجانی با بازگشت به ریشههای مقاومت در منطقه، از یمن تا لبنان و عراق، تلاش کرد ریشه مشروعیت مقاومتها را فراتر از نگاه تقلیلگرایانه «برونزاد» تبیین کند و درعینحال، با اشارهای انتقادی به ردصلاحیت خود، تلویحا درباره نگاه حذفی در داخل نیز هشدار داد.
وقتی منافع تأمین نمیشود، دلیلی بر مذاکره نیست
علی لاریجانی که دیروز میهمان دانشگاه شاهد بود، سخنان خود را اینگونه آغاز کرد که «مسئله مذاکره یا غیر مذاکره، نه حسن ذاتی و نه حب ذاتی دارد. گاهی فکر میکنید کشور از طریق مذاکره میتواند منافع را تأمین کند، آنگاه مذاکره انجام میشود. وقتی منافع تأمین نمیشود، دلیلی بر مذاکره نیست. مذاکره یک ابزار است. یک مسئله هدفی نیست. فرض کنید ما میخواهیم مسئله هستهای را از این وضع نجات دهیم. فکر میکنید اگر مذاکره شود مفید است؛ یعنی نخبگان جامعه اینگونه فکر میکنند و مذاکره میشود. اگر مفید ندانستند، مذاکره نمیشود؛ زمان و شرایط مهم است».
ذات مسئله هستهای ایران ماهیت سیاسی پیدا کرده است
او که بهخوبی با چالشهای پیشروی مذاکرات فعلی ایران و آمریکا و گرههای پرونده هستهای ایران آشناست، در ادامه اظهار کرد: «اینکه چرا در مسئله هستهای با چالش مواجه شدهایم، حقیقت این است که ذات آن حقوقی نیست؛ چراکه اگر حقوقی بود، آژانس نظر میداد. پس ذات حقوقی ندارد. ماهیت آن سیاسی است؛ چرا اینگونه شد؟ در دنیای امروز قلدرمآبی وجود دارد. زور میگویند. ایران میگوید من دانش هستهای نیاز دارم. چارچوبهای انپیتی را هم پذیرفتهام و چارچوبهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی را رعایت میکنم، اما اینها زور میگویند. اینکه چگونه باید در برابر این زور عمل کرد، بحث دیگری است. رئیس سابق مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: ممکن است شما بگویید چون آنها در این مقطع نامه دادهاند و گفتهاند میخواهیم از مسیر مذاکره موضوع هستهای را حل کنیم؛ تست شود که آیا مذاکره جواب میدهد یا نه. یا راه دیگر این است که بگویید مذاکره نمیکنیم. مسئله هستهای مانند دیگر مسائل است. تحریمهایی که آمریکاییها علیه ایران اعمال کردند، فقط هستهای نیست، بلکه طیفهای مختلفی دارد».
مردم ایران زیر بار هرگونه زورگویی نمیروند
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه تأکید کرد: «ایران یک سابقه تمدنی بزرگ دارد و بههمیندلیل مثل برخی از کشورها نیست که ریشهای ندارند. مردم ایران عمیق و متمدن بوده و زیر بار هرگونه زورگویی نمیروند. این برای آنان تحملکردنی نیست. اینها میخواهند مثل برخی از کشورها با ایران صحبت کنند که ممکن نیست. شاید مذاکرهای که در حال انجام است، به نتیجه برسد و شاید هم نرسد. بستگی دارد که چقدر انصاف در این مذاکرات و عقلانیت در اداره وضعیت جهانی وجود داشته باشد. لاریجانی تأکید کرد: اکنون بسیاری از ضوابط و مقرراتی که در دنیا گذاشته میشود، در ظاهر برای نظامات بینالمللی است، اما پشت آن این نیست، بلکه قدرت است. امروز نیز آمریکاییها تصور میکنند زمانی است که باید قدرت خود را محقق کنند. حالا با ما اینگونه رفتار میکنند، چرا با چین این رفتار را دارند؛ چین با شما چه کار کرده است».
لاریجانی در پاسخ به این پرسش که چرا شهید مطهری تکرار نمیشود، بیان کرد: «ریشههای مختلفی دارد. آقای مطهری محصول یک شرایط زمانی و مکانی بود. استادان مهمی مانند علامه طباطبایی و امام خمینی داشتند. این استادان گیر هرکسی نمیآید. این توفیق الهی است. نکته دیگر اخلاص ایشان است. ایشان ۵۸ سال داشت که به شهادت رسید. در زمانی که در این دنیا زیست میکرد، هم طالب علم و هم طالب تزکیه نفس بود و مراقب خود بود. این باعث میشود خداوند برکات خود را بر انسان نازل کند.
ایشان در یکی از آثار خود وقتی راجع به فکرکردن صحیح برای جوانان صحبت میکند، میگوید انسان نباید کتاب بخواند که در حافظه خود انبار کند، انسان کتاب میخواند که لذت ببرد و ببیند کتاب چه میگوید. بار دوم برای این میخواند که نکات مهم آن را در ذهن خود طبقهبندی کند. بار سوم برای این میخواند که یادداشتبرداری کند، یعنی ذهن باید مرتب باشد». او در ادامه افزود: «خود ایشان ذهن منسجمی داشت. برخی افراد ذهن منظمی دارند. در ذهن موضوعات را طبقهبندی میکنند. آنگاه میتوان رشد کرد. اینکه شهید مطهری چرا تکرار نمیشود، به خاطر شرایط زمانی و مکانی و خصوصیات خود ایشان است. آقای منتظری که همحوزهای ایشان بود، اوایل انقلاب در مصاحبهای گفتند که آقای مطهری همیشه شبها شبزندهدار بود. فرد زمانی که در راه خدا مجاهدت میکند، خداوند نیز ثواب او را میدهد».
مذاکرات باید بر مدار منافع ما باشد
درباره دیدگاه شهید مطهری در زمینه مذاکرات هم سؤالی پرسیده شد که لاریجانی در پاسخ گفت: «سؤال شما این است که آقای مطهری اگر زنده بودند، نظرشان درباره مذاکره چه بود. من نمیدانم، چراکه ایشان در قید حیات نیستند، اما آیا مذاکره خوب است یا بد؟ به نظر میرسد که مبنای ایشان، عقلگرایی و سعادت جامعه بوده است. من نمیتوانم از جانب ایشان صحبت کنم، اما اگر مذاکرات جنبه ابزاری دارد و هدف نیست، باید گفت که مذاکرات باید بر مدار منافع ما باشد. ممکن است در یک زمان حکومت یا نخبگان و دانشجویان این مذاکرات را بپذیرند یا نپذیرند. این بستگی دارد به اینکه آیا از این مذاکرات نفعی برای جامعه حاصل میشود یا خیر». او افزود: «اگر به جمهوری اسلامی فشار بیاورند، جمهوری اسلامی فلج نیست و از خودش دفاع میکند».
مقاومت مردم را گردن ما میاندازید
لاریجانی در بخشی دیگر از این نشست، به بحث جریان مقاومت در منطقه و ریشهیابی ظهور و بروز آنها پرداخت و تصریح کرد: «مقاومت یمن چه زمانی به وجود آمد؛ از زمانی که عربستان سعودی شروع کرد به حمله به یمن. آنها مقاومت کردند و شدند این نیرویی که امروز هستند. حزبالله در لبنان چگونه به وجود آمد؟ ما به وجود آوردیم؟ خیر، اینگونه نبود. وقتی که اسرائیل بیروت را گرفت، حزبالله آغاز شد، یعنی نیروها احساس کردند که کشور آنان اشغال شده و این گروه را ایجاد کردند، چون ارتش کشور نتوانست تاب بیاورد؛ بنابراین خودشان مقاومت را آغاز کردند. مقاومت لبنان درواقع از تجاوز اسرائیل حدود ۲۰ سال پیش به بیروت شروع شد. او در ادامه خاطرنشان کرد: در عراق چه زمانی مقاومت به وجود آمد؟ ما به وجود آوردیم؟ ما کمک کردیم، اما ما به وجود نیاوردیم. بین بهوجودآوردن با کمککردن تفاوت است.
اینها دو مقوله هستند. شما عراق را اشغال کردید. رفتار خشن نشان دادید و گفتید ما وزیر برای اداره عراق میگذاریم. شما میخواستید عراق را به ایالت آمریکا تبدیل کنید. با مردم بد رفتار کردید و مردم در برابر شما مقاومت کردند. کدام کشوری از اشغال خوشش میآید. شما یک کشور را اشغال میکنید و بعد میگویید میخواهیم به شما دموکراسی بدهیم. مردم از این عصبانی شده و در مقابل شما میایستند؛ در بقیه جاها نیز اینگونه است». لاریجانی همچنین تأکید کرد: «در سوریه نیز قسمتی را اشغال کردید. بعد مقاومت مردم را گردن ما میاندازید. شما خودتان وقتی یک کشور را اشغال میکنید، نتیجه این میشود».
گفتم چرا من را رد کردهاید؟ گفتند نمیتوانیم بگوییم!
او همچنین درباره ردصلاحیت در زمان انتخابات هم گفت: «موقع انتخابات ما را رد کردند و ما هم صلوات فرستادیم و گفتیم از ما سلب شد. بعد از انتخابات گفتم چرا من را رد کردهاید؟ گفتند نمیتوانیم بگوییم و علتش این است که اینجا رأیگیری است. بعد یکی از فقهای شورای نگهبان به من گفت نظرشان این است که شما مدیر و مدبر نیستید، چون بعضی از نمایندگانی را که ما ردصلاحیت کردهایم، حمایت کردهاید. مطالبی را که بار اول گفتند، قوه قضائیه رسیدگی کرد و معلوم شد که کذب است، ولی بار دوم اینها را نگفتند و گفتند شما مدیر و مدبر نیستید».
نگاه واقعگرایانه به مناقشه هستهای
با نگاهی بر آنچه علی لاریجانی در سخنان دیروز خود در دانشگاه شاهد بیان کرده، باید گفت که او با تفکیک میان ابزار و هدف در سیاست خارجی، بار دیگر بر نگاه واقعگرایانهاش به مناقشه هستهای و سیاست مذاکره تأکید کرده است. لاریجانی در این سخنرانی که آمیختهای از نقد سیاست خارجی و کنایه به سیاست داخلی بود، با دفاع از مقاومت در کشورهای منطقه و روایت شخصی از ردصلاحیت خود، تلاش کرد از یک سو مرزهای سیاست رسمی را نقد کند و از سوی دیگر به ضرورت بازتعریف عقلانیت سیاسی در اداره کشور اشاره کند. سخنان علی لاریجانی، آنهم در بطن فضای پرابهام مذاکراتی و در آستانه تحولات احتمالی در پرونده هستهای، بیش از آنکه یک موضعگیری شخصی تلقی شود، تأکیدی بود بر «سیاسیبودن ذات مناقشه هستهای» و دفاع از مذاکره بهمثابه ابزاری تابع شرایط، به این معنا که این سخنان عملا نقدی است بر رویکردهای ایدئولوژیک یا مطلقنگر در سیاست خارجی.