دادخواهی جنگی برای ختم بیکیفرمانی
مسئولیت کیفری بینالمللی رژیم اسرائیل و دولت ایالات متحده آمریکا و مباشران غربی در حمله به ایران از منظر حقوق بشر و بشردوستانه، حقوق محیط زیست، حقوق هستهای و پیامدهای تشعشعات و نقض مقررات آمره بینالمللی قابل سنجش و تطبیق و ارزیابی است.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
1. مسئولیت کیفری بینالمللی رژیم اسرائیل و دولت ایالات متحده آمریکا و مباشران غربی در حمله به ایران از منظر حقوق بشر و بشردوستانه، حقوق محیط زیست، حقوق هستهای و پیامدهای تشعشعات و نقض مقررات آمره بینالمللی قابل سنجش و تطبیق و ارزیابی است. سیاهه جنایات تاریخی این دو شریک فهرستی مطول است که از کودتای 28 مرداد تا ناو وینسنس و شهادت 290 مسافر هواپیمای ایرانی تا همدستی جنگ هشتساله علیه ایران تا چهار دیپلمات ربودهشده ما در لبنان تا همین جنگ تحمیلی 12 روزه و بیش از هزار شهید همان است که به تعبیر معنادار صدراعظم آلمان، پیمانکاری کارهای کثیف غرب لقب گرفت.
2. در حین مذاکره و طی مسیر دیپلماسی، خدعه و فریب در حمله نظامی بالفعل اسرائیل و ایالات متحده به تأسیسات و خاک ایران، صرفنظر از ابعاد سیاسی، از منظر حقوق بینالملل عمومی و بهویژه حقوق کیفری بینالمللی، مسئولیتهایی سنگین و جبرانناپذیر برای مرتکبان آن بههمراه دارد. ابعاد حقوقی چنین حملهای از منظر تخریب زیستمحیطی، استفاده یا تهدید به استفاده از سلاحهای دارای تشعشع (مانند اورانیوم ضعیفشده)، شهادت شهروندان ایرانی، نقض قواعد آمره بینالمللی (Jus Cogens) و تعهدات ناشی از جبران خسارت سرفصلهایی است که باید به آنها پرداخت.
3. معاونان و مشوقان این جرم از سران کشورهای غربی و جی هفت تا بازرسان گزارش خلاف دهنده آژانس انرژی اتمی تا شخص رافائل گروسی و مقامات انگلیس و آلمان و فرانسه همه باید خود را در مظان پاسخگویی مسئولیت کیفری بینالمللی بدانند. از زدن زندان اوین تا پارک و بیمارستان و هلال احمر و قتل فجیع غیرنظامی و کودک و زن تا ترورهای هدفمند اهل علم و سرداران و بیش از هزار قربانی و مظلوم به خاک و خون خفته که در خانه و سر کار و کوچه خیابان به جرم ناکرده و مظلوموار شهید شدهاند، همه در کارنامه ننگین غرب ثبت و ضبط شد و دیگر حنای مدعیان دروغین حقوق بشر رنگ ندارد.
4. نقض اصل منع توسل به زور (اصل آمره) ذیل ماده ۲ (۴) منشور ملل متحد که صراحت دارد «همه اعضا باید در روابط بینالمللی خود از تهدید به زور یا استفاده از آن علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشور خودداری کنند»، یک نقض حق بارز است. این اصل از قواعد آمره حقوق بینالملل است که تخطی از آن، مسئولیت کیفری بینالمللی را به دنبال دارد. اقدامات نظامی یکجانبه بدون مجوز شورای امنیت یا دفاع مشروع فوری، نقض آشکار این اصل محسوب میشود. آمریکا و غرب با حقالعملکاری اسرائیل خونخوار ذیل پرچم دروغ دفع خطر مقدر! در حال مجابسازی افکار بیپشتوانهای هستند که با هژمونی رسانهای دروغپرداز مشروعیتبخشی به ترور و خشونت را رقم بزند.
5. نقض فاحش حقوق بینالملل زیستمحیطی رخ داده و اکنون نیز بیمهای برای آینده وجود دارد. حمله به تأسیسات حساس و مراکز صنعتی دارای مواد پرتوزا (مانند سایتهای هستهای و پالایشگاهها) منجر به انتشار گسترده مواد آلاینده، ریزگردهای سمی یا تشعشعات یونساز میشود که طبق اصول اعلامشده در اعلامیه ریو (۱۹۹۲)، کنوانسیونهای بازل، استکهلم، و اصل پیشگیری (Precautionary Principle)، مصداق تخطی از مسئولیت زیستمحیطی فرامرزی است. طبق رویه دیوان بینالمللی دادگستری (ICJ)، در پرونده Gabcíkovo–Nagymaros (۱۹۹۷)، کشورها موظف به خودداری از اقداماتی هستند که موجب آسیب جدی زیستمحیطی در کشور دیگر یا حتی سرزمینهای مشترک بشری (مانند هوا، اقیانوسها) شود. اما غرب و آمریکا و پیمانکار کثیفشان نشان دادند حقوق بینالملل و حقوق بشر دوستانه برای آنها یک ماسک بیروح است.
6. نقض تعهدات مربوط به حمایت از غیرنظامیان و شهادت شهروندان ایرانی با وجود دروغ بزککردهای که میگفتند ما به مردم ایران کاری نداریم، بیش از همه فریبها دم خروس را برملا کرد. طبق کنوانسیون چهارم ژنو (۱۹۴۹) و پروتکلهای الحاقی آن، حمله به مناطق غیرنظامی یا استفاده نامتناسب از قوه قهریه که منجر به شهادت غیرنظامیان شود، مصداق جنایت جنگی (War Crime) است. در صورتی که هدفگیری عامدانه علیه غیرنظامیان یا زیرساختهای حیاتی مانند بیمارستانها، مدارس یا تأسیسات برقرسانی باشد، این اقدامات واجد شرایط ارجاع به دادگاه کیفری بینالمللی (ICC) است. سؤال مهم این است که آیا میتوان شاهد کارکرد مستقل این نهاد در بهمحاکمهکشاندن جانیان بینالمللی بود و آیا زور حقیقت به تزویر میرسد؟!
7. استفاده از مواد پرتوزا و سلاحهای مخرب غیرمتعارف دور از ذهن نیست. بمباران فردو هنوز با ابهام مواجه است. محیط زیست و اقیلم و آبها در خطر هستند. تسلیحاتی مانند بمبهای حاوی اورانیوم ضعیفشده (Depleted Uranium) در حمله به سایتهای هستهای، با ریسک گسترده آلودگی تشعشعی و ایجاد بیماریهای ژنتیکی و سرطانی، نهتنها به محیط زیست آسیب میزند، بلکه نقض کنوانسیونهایی همچون کنوانسیون سلاحهای متعارف خاص (CCW)، کنوانسیون منع استفاده از سلاحهای بیولوژیک و شیمیایی (BWC/CWC) و نیز اصل انسانگرایی بنیادین
(Principle of Humanity) محسوب میشود.
8. نقش رسانههای بزککننده اما قابل فراموشی نیست. ما با دشمنانی غدار و خونخوار مواجهیم که پشت دستکشهای شیک و ابریشمی، دستان پلشت چدنی خونریز دارند و این را در عمل دیده و چشیدهایم و کار از شوهای پوشالی رسانههای دروغپردازی همچون بیبیسی و اینترنشنال و صدای آمریکا و رادیو فردا گذشته و برای مردم ایران عینالیقین شده است که ماهیت این دشمنان چیست.
9. پشت دروغِ داشتن سلاح اتمی جمع شدند و با وجود علم به دروغبودن حمله کردند. مسئولیت جبران خسارت مهمترین وصفی است که باید مطمح نظر داشت. طبق پیشنویس مسئولیت دولتها در اعمال بینالمللی متخلفانه
(2001 ILC Articles) دولتهایی که مرتکب اعمال ناقض حقوق بینالملل شوند، ملزم به سه سطح کنش هستند؛ توقف فوری اقدامات متخلفانه، ارائه تضمینهای عدم تکرار و پرداخت غرامت کامل
(Restitution & Compensation). دولت ایران باید از طریق نهادهایی نظیر دیوان بینالمللی دادگستری (ICJ)، دادگاههای ملی یا بینالمللی صلاحیتدار و شورای امنیت و شورای حقوق بشر و دیگر سازوکارهای سازمان ملل، درخواست جبران خسارت واردشده به اموال، جان و محیط زیست خود را مطرح کند.
10. این دادخواهی ذیل صلاحیت جهانی و پیگرد کیفری فردی باید جدی گرفته شود. با توجه به اینکه جنایات زیستمحیطی یا جنایات جنگی جزء جرائم بینالمللی مشمول صلاحیت جهانی (Universal Jurisdiction) هستند، مقامات نظامی یا سیاسی اسرائیل و ایالات متحده، ازجمله برنامهریزان و فرماندهان عملیات، ممکن است در سایر کشورها نیز مورد پیگرد قرار گیرند. این امر در رویه قضائی پروندههای Pinochet یا پروندههای دادگاه نورنبرگ تأیید شده است. به وطن و ملت ایران ظلم شد. نهادهای حقوقی داخلی و بینالمللی باید برای مستندسازی، دادخواهی و پیگرد این اقدامات کمر همت ببندند تا از اصول حقوق بینالملل بهمثابه حافظ صلح، محیط زیست و کرامت انسانی صیانت شود. باشد که نهادهای بینالمللی این بار طرف حق بایستند و حق را به محاق روانه نکنند.
آخرین اخبار یادداشت را از طریق این لینک پیگیری کنید.