|

شیوه نامطلوب ایجاد ساختارهای موازی در شهر

چند روز پیش به پوستری پوشیده از نوشته، نمودار و لوگوی تشکیلات مهمی مانند شورای شهر تهران و سازمان خدمات و مشارکت‌های اجتماعی شهرداری تهران برخوردم که نظرم را جلب کرد. پست تلگرامی مربوطه با هیچ توضیحی همراه نبود ولی یک لینک ثبت‌نام در زیر آن خودنمایی می‌کرد که با آن، افراد و شهروندان عادی می‌توانستند به عضویت «باشگاه داوطلبان اجتماعی شهر تهران» در‌آیند.

چند روز پیش به پوستری پوشیده از نوشته، نمودار و لوگوی تشکیلات مهمی مانند شورای شهر تهران و سازمان خدمات و مشارکت‌های اجتماعی شهرداری تهران برخوردم که نظرم را جلب کرد. پست تلگرامی مربوطه با هیچ توضیحی همراه نبود ولی یک لینک ثبت‌نام در زیر آن خودنمایی می‌کرد که با آن، افراد و شهروندان عادی می‌توانستند به عضویت «باشگاه داوطلبان اجتماعی شهر تهران» در‌آیند. به نظر می‌رسید تشکیلات جدیدی باشد که تحت عنوان نوآوری و مشارکت‌های اجتماعی می‌خواهند به مسائل محلات‌ و احیانا تبلیغ برای اهداف و سیاست‌های آتی شهرداری بپردازند. در شرح مفصل «ما که هستیم!» باشگاه داوطلبان آمده بود که می‌خواهند برای انواع همکاری، حمایت، همفکری، ترویج و... با هدف ارتقای مشارکت اجتماعی و «تقویت مسئولیت اجتماعی در مدیریت شهری» کار کنند؛ که البته مدیریت شهرداری به آن نیاز وافر دارد. در نمودار زیبای تشکیلاتی باشگاه نیز علاوه بر دبیرکل و رئیس هیئت اندیشه‌ورزی، یک‌سری دبیران کارگروه‌ها و کمیته‌ها در سطوح منطقه‌ای، ناحیه‌ای و محله‌ای هم بودند که تعداد کارکنان فعال در باشگاه را به هزاران می‌رساند. مسلم است که جذب جمعیتی عظیم به‌عنوان داوطلب و تعلیم آنها برای رخنه در محلات کلان‌شهر تهران کار آسانی نیست‌ و به راه انداختن چنین باشگاهی، حتی با پذیرایی مختصر‌ و با فرض استقرار آن در سراهای محلات موجود، انرژی و هزینه بسیاری را طلب می‌کند.

به هر حال، شورای شهر تهران هیچ مصوبه‌ای تحت عنوان باشگاه داوطلبان اجتماعی یا هیئت اندیشه‌ورز یا محله اسلامی (همه کلیدواژه‌های شهردار محترم) ندارد؛ چه اختصاصی و چه داخل مصوبات دیگر. در سامانه جامع مصوبات شورا، تنها جایی که به نحوی عنوان باشگاه‌های موضوعی آمده است -آن‌هم نه باشگاه‌های داوطلبان اجتماعی- در مصوبه سال ۹۹ شورا در مورد هوشمندسازی مشارکت‌هاست. متولی آن نیز سازمان رفاه، خدمات اجتماعی و مشارکت‌های مردمی نیست. تنها آمده که شهرداری تهران موظف است موارد زیر را اجرائی کند: 

بند 3، افزودن امکان مشارکت شهروندان در امور شهری، ... از طریق پروفایل شهروندی درگاه تهران من. و به طور خاص در بند 4، فراهم‌کردن امکان فعالیت باشگاه‌های علاقه‌مندی موضوعی، مجازی و محله‌محور بر روی درگاه «تهران‌ من» از قبیل باشگاه سلامت، باغات و نظایر آن... .

ضمنا اساسنامه جدید سازمان خدمات اجتماعی (۱۴۰۲) نیز معطوف به حوزه آسیب‌های اجتماعی است‌ و بر مواردی مانند ایجاد نظام حمایت اجتماعی جامع، ایجاد و توسعه زیست‌بوم توانمندسازی افراد آسیب‌دیده اجتماعی، ایجاد اشتغال با تأکید بر توانمندسازی گروه‌های آسیب‌پذیر، ارتقای تاب‌آوری اجتماعی، پیشگیری از ورود به چرخه آسیب گروه‌ها و اقشار در معرض آسیب متمرکز است. و صد البته که برای دستیابی به این اهداف سازمان باید از شناسایی افراد آسیب‌پذیر و هدایت آنها به مراکز نگهداری و بازپروری، تا کمک به اسکان موقت یا دائمی و ساماندهی خانواده‌های بی‌سرپناه، تا توانمند‌سازی آنان، تا تعامل با سازمان‌های مردم‌نهاد یا «ان‌جی‌او»ها در حوزه آسیب‌ها و برنامه‌ریزی برای کارآفرینی و... همکاری با دستگاه‌های اجرائی، سازمان­‌ها، شرکت­‌ها، دانشگاه‌ها و... بپردازد.

در این روند ذکر شده که کار با مراکز علمی و دانشگاهی و به‌کارگیری فناوری‌های نوین برای هوشمندسازی سازمان، بهینه‌سازی فرایندها، سامانه‌های متمرکز و بانک‌های اطلاعاتی مورد نیاز ضروری است. برنامه‌ریزی، مشارکت و اجرای برنامه‌ها و خدمات اجتماعی، مشاوره‌ای، روان‌شناختی، آموزشی، پیشگیری و حمایتی به منظور کاهش آسیب‌ها و چندین آیتم دیگر هم آمده است. صحبت از تسهیل عرضه و فروش محصولات، کسب‌وکارهای خرد و خانگی و همچنین تقویت و گسترش تعاونی‌های اجتماعی و شبکه کسب‌وکار محلی و صندوق‌های مشارکتی با اولویت مناطق کمتر برخوردار و اقشار آسیب‌پذیر و آسیب‌دیده اجتماعی نیز شده است. اینها همه عالی و درجه یک! اما سؤال اینجاست که آیا مسئولیت آنچه در طرح شورای شهر آمده، قرار است برای اجرا در دست باشگاه داوطلبان قرار گیرد؟ یا اینکه این‌گونه وظایف کلا در حیطه مأموریت‌های سازمان یعنی حوزه آسیب‌های اجتماعی است، آن‌هم همراه و ذیل مشارکت با «سازمان‌های مردم‌نهاد»، نه با تشکل‌سازی‌های جدید و موازی که هنوز با مشکلات آشنا نیستند.

د‌رواقع این قوانین به آن معناست که تعامل شهرداری تهران با سمن‌ها باید در چارچوب قوانین و مقررات موضوعه و با همکاری همه نهادهای قانونی ذی‌ربط انجام گیرد و نه طی تشکیلات‌سازی‌های جدید موازی تحت عنوان باشگاه داوطلبان اجتماعی و هیئت اندیشه‌ورز. یعنی در‌واقع شهرداری همه‌جا باید کمک کند، اما نه اینکه نهادی یا تشکلی بسازد. پس روشن است که ایجاد یک ساختار موازی تحت عنوان باشگاه داوطلبان -آن‌هم داوطلبان صفر کیلومتری که بدون هیچ پیش‌شرطی می‌توانند به باشگاه بپیوندند- می‌تواند کارها را پیچیده‌تر کند و حیطه مسئولیت‌ها را مخدوش و سردرگم... . آیا این دبیران کارگروه‌های محله‌ای و ناحیه‌ای باشگاه جدید‌التأسیسِ داوطلبان، موازی با همین هیئت امنای موجود در محلات نخواهند بود؟ و با آنها اختلاف نظر پیدا نخواهند کرد؟ آن‌هم در شرایطی که همین هیئت امناهای انتصابی محلات -که بعد از لغو شورایاری‌‌ها از طرف دیوان عدالت اداری جای این شوراهای محلی را گرفتند- خودشان اختلافاتی درخور توجه با مدیران سراها دارند؟

 آیا بهتر نیست شهرداری تهران که مرتب ایده‌های «قرارگاه‌های اجتماعی»، «محلات اسلامی»، «من شهردارم»، «بوستان مادر و کودک» و الان باشگاه داوطلبان را بدون مجوز شورای شهر مطرح کرده، اکنون اجازه دهد انتخابات شوراهای محلات مثل سابق از طریق مردم و در سطح محلی انجام شود؟ و سپس روابطش را با این معتمدان دلسوز و انتخابی محلات، درست تنظیم کند؟ همه می‌دانیم که تشکیلات پشت تشکیلات فقط به محل توزیع رانت و اموری سیاسی، و نه اجتماعی، منجر می‌شود. و این موازی‌سازی‌ها شبهاتی درباره فساد و توزیع رانت و بهره‌برداری انتخاباتی را به همراه دارد.

 

 

آخرین مقالات منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.