|

نتیجه کاپ ۳۰

پیروزی روی کاغذ‌ یا آزمون واقعی در عمل

کنفرانس تغییرات اقلیمی سازمان ملل متحد (کاپ ۳۰) که از ۲۰ تا ۳۰ آبان ۱۴۰۴ (۱۰ تا ۲۲ نوامبر ۲۰۲۵) در شهر بلم برزیل برگزار شد، با شعار «کاپ اجرا» به پایان رسید.

کنفرانس تغییرات اقلیمی سازمان ملل متحد (کاپ ۳۰) که از ۲۰ تا ۳۰ آبان ۱۴۰۴ (۱۰ تا ۲۲ نوامبر ۲۰۲۵) در شهر بلم برزیل برگزار شد، با شعار «کاپ اجرا» به پایان رسید. نتایج آن بر روی کاغذ، تاریخی و امیدوارکننده به نظر می‌رسد: سه‌برابر‌شدن بودجه سازگاری تا سال ۲۰۳۵، راه‌اندازی «مکانیسم شتاب‌دهنده جهانی» جهت اجرا، تأکید بر مکانیسم اقدام بلم برای گذار عادلانه‌ و دعوت صریح به ارائه برنامه‌های ملی جدید (NDC 3.0) در سال ۲۰۲۵ که باید با هدف سقف افزایش دما تا حد 1.5 درجه سازگار باشد. اما همان‌طور که بسیاری از ناظران، دانشمندان و فعالان اقلیمی بلافاصله پس از پایان‌یافتن اجلاس تأکید کردند، «توافق خوب است، اما بدون اجرا هیچ اثری ندارد». تاریخ کوتاه و 30‌ساله به ما می‌آموزد‌ فاصله بین امضای اسناد باشکوه و تحقق آنها روی زمین، معمولا یک شکاف عمیق است. پاریس ۲۰۱۵، گلاسکو ۲۰۲۱، شرم‌الشیخ ۲۰۲۲ و دوبی ۲۰۲۳ همگی دستاوردهای «تاریخی» قلمداد شدند، اما انتشار جهانی گازهای گلخانه‌ای همچنان در سال ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ رکورد زد و دمای زمین در سال ۲۰۲۵ با احتمال بسیار بالا از مرز 1.5 درجه عبور خواهد کرد. پرسش اصلی این است: چرا اجرای توافق‌های اقلیمی به این حد دشوار است و سیاست‌مداران جهان در سال‌های پیش‌رو با چه آزمون‌های سختی روبه‌رو خواهند بود؟

۱. ساختار معیوب نظام تصمیم‌گیری در کاپ

نخستین و شاید بزرگ‌ترین مانع دسترسی به نتیجه، روش اجماع کامل (consensus) در کاپ است. وقتی ۱۹۸ کشور باید بر سر هر کلمه و جمله توافق کنند، نتیجه نهایی عملا و معمولا ضعیف‌ترین توافق می‌شود. در کاپ ۳۰ نیز‌ با وجود درخواست بیش از ۸۰ کشور برای درج عبارت صریح «خروج تدریجی از وابستگی به همه انواع سوخت‌های فسیلی»، متن نهایی دوباره به فرمول مبهم «کاهش اساسی مصرف و تولید سوخت‌های فسیلی به شیوه‌ای عادلانه و منظم» بسنده کرد.

عبارتی که در عمل به کشورها اجازه می‌دهد هر تفسیری را که می‌خواهند داشته باشند. بازگشت آمریکا به سیاست «اول نفت و گاز» در دولت دوم ترامپ، افزایش ۲۰‌درصدی برنامه تولید نفت برزیل تا ۲۰۳۰ با وجود میزبانی کاپ‌ و موضع محتاطانه چین و هند، همگی نشان داد که اجماع در جهانی که دوباره به سمت چندقطبی شدید حرکت می‌کند، روزبه‌روز دشوارتر می‌شود.

۲. بحران مزمن تأمین مالی اقلیمی

دومین چالش بزرگ، تأمین منابع مالی و پول برای تحقق اهداف است. در کاپ ۲۹ (باکو ۲۰۲۴) هدف جدید تأمین مالی اقلیمی ۳۰۰ میلیارد دلار در سال تا ۲۰۳۵ تعیین شد که خود تنها یک‌چهارم نیاز واقعی تخمین‌زده‌شده توسط کشورهای در‌حال‌توسعه بود. کاپ ۳۰ قول داد بودجه سازگاری را تا ۲۰۳۵ سه برابر کند، اما رقم دقیق و منبع آن مشخص نشد. گزارش «شکاف سازگاری» سازمان ملل (۲۰۲۵) نشان می‌دهد‌ کشورهای در معرض خطر در حال حاضر تنها ۱۰ تا ۱۵ درصد از نیازهای مالی خود را دریافت می‌کنند. هر دلار سرمایه‌گذاری زودهنگام در سیستم‌های هشدار سریع، تا ۱۵ دلار خسارت را کاهش می‌دهد، اما پول به‌موقع تأمین نمی‌شود. بخش خصوصی هم که همیشه به‌عنوان «نجات‌دهنده» معرفی می‌شود، تا زمانی که ریسک سیاسی و ارزی در کشورهای جنوب بالا باشد، سرمایه‌گذاری گسترده نخواهد کرد. به همین دلیل، برنامه‌های ملی بسیاری از کشورها روی کاغذ نقش می‌بندد، اما هرگز به نتیجه ختم نمی‌شود.

۳. شکاف بین علم و سیاست

دانشمندان می‌گویند برای داشتن شصت‌وچند درصد شانس ماندن زیر 1.5 درجه، انتشار جهانی باید تا سال ۲۰۳۰ حدود ۴۵ درصد نسبت به ۲۰۱۰ کاهش یابد؛ اما حتی اگر همه برنامه‌های ملی فعلی (NDC) به‌ طور کامل اجرا شوند، ما به سمت 2.3 تا 2.5 درجه گرمایش می‌رویم. کاپ ۳۰ از کشورها خواست برنامه‌های جدید و مؤثر خود را تا فوریه ۲۰۲۵ ارائه کنند، اما هیچ مکانیسم تنبیهی برای اجرانشدن وجود ندارد. شتاب‌دهنده جهانی اجرا که در ‌اجلاس بلم برزیل ایجاد شد، قرار است روند «کمک فنی» و «تبادل تجربه» را تسهیل کند؛ اما بدون قدرت الزام‌آور، بیشتر شبیه یک اتاق فکر بزرگ است تا یک نهاد اجرائی واقعی.

۴. منافع قدرتمند داخلی و لابی سوخت‌های فسیلی

در داخل کشورها، سیاست‌مداران با فشارهای عظیم روبه‌رو هستند؛ شرکت‌های نفت و گاز، اتحادیه‌های کارگری در بخش معدن و انرژی، کشاورزان بزرگ‌ و رأی‌دهندگان بیشتر نگران قیمت انرژی و شغل هستند. ‌برزیلی که میزبانی کاپ ۳۰‌ را در زمان دولت چپ‌گرای لولا دا سیلوا بر‌عهده دارد، هم‌زمان با تعهد به حفاظت از جنگل‌های آمازون،‌ مجوز اکتشاف جدید نفت در حاشیه رود آمازون را تمدید کرد. در اروپا، بحران انرژی پس از جنگ اوکراین باعث بازگشت موقت زغال‌سنگ در برخی کشورها شد. در آمریکا، دولت جدید قاطعانه قصد دارد تولید نفت را به بالای ۱۳ میلیون بشکه در روز برساند. این تناقض‌ها نشان می‌دهد که اراده سیاسی تغییر در سطح جهانی، هر روز در داخل کشورها تحت فشار و محدودیت است.

۵. عنصر عدالت و صدای به حاشیه رانده‌شده‌ها

یکی از دستاوردهای نسبی کاپ ۳۰، در مقایسه با نشست‌های قبلی که در شهرهای لوکس امارات عربی و باکو و با ظهور ضعیف صدای معترضان برگزار شده بود، تأکید بر «گذار عادلانه» و گنجاندن صدای جوامع بومی، زنان، جوانان و کارگران در برزیل بود. اخبار تظاهرات اعتراضی جوامع بومی در این نشست به سراسر جهان منعکس شد؛ اما در عمل، حتی در شهر بلم، کمبود شدید هتل و زیرساخت باعث شد بسیاری از هیئت‌های کوچک و سازمان‌های جامعه مدنی نتوانند به ‌طور کامل حضور یابند. وقتی کسانی که بیشترین آسیب را از تغییرات اقلیمی می‌بینند، کمترین نقش را در تصمیم‌گیری داشته باشند، اجرای محلی توافق‌ها نیز بدون شک با مقاومت یا بی‌اعتمادی مواجه می‌شود.

راه پیش‌رو: از شعار به عمل

با همه این چالش‌ها، کاپ ۳۰ چند ابزار جدید و امیدوارکننده نیز به جهان داد که اگر جدی گرفته شوند، می‌توانند عامل تغییر شوند:

 «شتاب‌دهنده جهانی اجرا» که قرار است هر شش ماه پیشرفت کشورها را رصد کند و گزارش عمومی دهد.

 چارچوب جدید برای تقویت شفافیت (Enhanced Transparency Framework) که از ۲۰۲۶ گزارش‌دهی دقیق‌تر و قابل مقایسه را الزامی می‌کند.

 مکانیسم اقدام بلم برای گذار عادلانه که می‌تواند الگویی برای برنامه‌های ملی حمایت از کارگران و جوامع وابسته به سوخت فسیلی باشد.

 تعهد به نهایی‌کردن بازارهای کربن ماده ۶ پاریس تا کاپ ۳۱ (۲۰۲۶) که اگر شفاف و عادلانه اجرا شود، می‌تواند منابع مالی جدیدی آزاد کند.

با این ‌حال، هیچ‌کدام از این ابزارها به‌ خودی‌ خود معجزه نمی‌کنند؛ آنچه لازم است، شجاعت سیاسی و‌ پیگیری مداوم است؛ شجاعتی که در برابر لابی‌های قدرتمند، چرخه‌های معیوب و کوتاه‌مدت انتخاباتی و وسوسه سود سریع کمپانی‌ها ایستادگی کند. تاریخ قضاوت سختی خواهد کرد. نسل‌های آینده نمی‌پرسند‌ کدام کشور در کاپ ۳۰ چه جمله‌ای را امضا کرد؛ آنها می‌پرسند چرا وقتی هنوز زمان بود، عمل نکردیم؟ سیاست‌مداران جهان امروز در آزمون واقعی کاپ ۳۰ هستند؛ آزمونی که هر روز، در هر بودجه ملی، در هر مجوز اکتشاف جدید نفت، در هر یارانه سوخت فسیلی و در هر تصمیم سرمایه‌گذاری انرژی تکرار می‌شود. پیروزی واقعی نه در بلم، بلکه در خیابان‌های لندن، دهلی، لاگوس، ریو و تهران رقم خواهد خورد؛ جایی که سیاست‌مداران باید ثابت کنند‌ منافع کوتاه‌مدت یک اقلیت قدرتمند را فدای آینده کل بشریت 

و سیاره زمین نمی‌کنند.

* عضو‌ پنل تخصصی امنیت غذایی جهان -سازمان ملل HLPE

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.