نقش فناوری، اطلاعات و فرماندهی در جنگهای نوین ایران و اسرائیل
تحولات ژئوپلیتیکی خاورمیانه، بهویژه تنشهای مداوم میان ایران و اسرائیل، تنها در چارچوب منازعات نظامی سنتی قابل تحلیل نیست. در دهههای اخیر، مفهوم جنگ از تقابل فیزیکی ارتشها به سوی نبردهای پیچیده فناورانه، اطلاعاتی و سایبری سوق یافته است؛ جایی که مهندسی سیستمها، مدیریت فناوری و فرماندهی دادهمحور، جایگزین تصمیمگیریهای احساسی و رویکردهای صرفا کلاسیک شدهاند.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
نعیمه گواهی*
تحولات ژئوپلیتیکی خاورمیانه، بهویژه تنشهای مداوم میان ایران و اسرائیل، تنها در چارچوب منازعات نظامی سنتی قابل تحلیل نیست. در دهههای اخیر، مفهوم جنگ از تقابل فیزیکی ارتشها به سوی نبردهای پیچیده فناورانه، اطلاعاتی و سایبری سوق یافته است؛ جایی که مهندسی سیستمها، مدیریت فناوری و فرماندهی دادهمحور، جایگزین تصمیمگیریهای احساسی و رویکردهای صرفا کلاسیک شدهاند.
در جنگهای نوین «برتری اطلاعاتی»، «کنترل فرماندهی و تصمیم» و «مزیت فناورانه» سه عنصر اصلی بوده که نهتنها در تعادل قوای نظامی اثرگذارند، بلکه بنیان تصمیمسازیهای کلان در سطح ملی را شکل میدهند. از منظر مهندسی، میدان نبرد امروز میدان یکپارچه دادهها و سامانههاست. فناوریهایی مانند پهپادهای شناسایی و تهاجمی، سامانههای هشدار زودهنگام، سنسورهای متصل به شبکه و سامانههای فرماندهی C4ISR (که شامل کنترل، فرماندهی، ارتباطات، رایانه، اطلاعات، شناسایی و دیدهبانی میشود)، جایگاه بیبدیلی در طراحی عملیات یافتهاند.
هر تصمیم نظامی، نیازمند تحلیلهای لحظهای مبتنی بر دادههای حجیم است که تنها از طریق زیرساختهای فناورانه پیشرفته و سامانههای تحلیلی هوشمند ممکن میشود. دراینمیان مهندسی اطلاعات و مهندسی سامانههای پیچیده نقشی کلیدی دارند. طراحی سامانههای هوشمند فرماندهی، نیازمند ترکیبی از تخصص در فناوری اطلاعات، ارتباطات امن، رمزنگاری پیشرفته و تحلیل دادههای میدان نبرد است. کشورهایی که در این حوزهها سرمایهگذاری ساختاری کردهاند، نهتنها در جنگهای فیزیکی، بلکه در جنگهای ترکیبی و جنگ روایتها نیز دست بالا را دارند.
از سوی دیگر، مدیریت فرماندهی و تصمیمگیری در سطح ملی، نیازمند استقرار سازوکارهایی بر مبنای نظریه «کنترل تطبیقی» و «مدیریت مبتنی بر اطلاعات» است. فرماندهی مدرن، برخلاف مدلهای سنتی سلسلهمراتبی، به سمت معماریهای توزیعشده و شبکهای حرکت کرده است؛ جایی که تصمیمگیرندگان در سطوح مختلف، به صورت همزمان و هماهنگ با تکیه بر داشبوردهای عملیاتی و سامانههای تحلیل بیدرنگ عمل میکنند.
نمونههای این تحول را میتوان در سامانههای دفاعی اسرائیل مانند «گنبد آهنین» مشاهده کرد؛ سیستمی که با تکیه بر رهگیری راداری، تحلیل مسیر پرتابهها، و تصمیمگیری آنی برای انهدام اهداف، الگویی از فرماندهی فناورانه را به نمایش میگذارد. در مقابل، تلاشهای ایران برای توسعه پهپادهای رزمی، بهرهگیری از فناوریهای جنگ الکترونیک، و ایجاد شبکههای دفاعی لایهای نشان میدهد که درک مناسبی از ماهیت جدید نبرد وجود دارد، هرچند چالشهایی مانند محدودیتهای تحریمی و وابستگی به برخی فناوریهای وارداتی همچنان مطرحاند.
یکی دیگر از برتریهای ایران در این زمینه که شاید کمتر به آن توجه شده، توانمندی در جنگ سایبری و الکترونیک است. ایران توانسته با توسعه سامانههای جنگ الکترونیک پیشرفته، عملیاتهای سایبری و مختلسازی شبکههای ارتباطی دشمن را در اولویت قرار دهد. بهعنوان مثال، ایران با استفاده از پهپادهای شناسایی و سامانههای سایبری، توانسته در بسیاری از عملیاتها، سامانههای دفاعی اسرائیل را در نقاط حساس مختل کرده و این را بهعنوان یک نقطه قوت در مدیریت عملیاتهای پیچیدهتری که به جنگ ترکیبی مربوط میشود، به کار گیرد.
نکته کلیدی آن است که در جنگهای نوین، مرز بین جبهه نظامی و جبهه غیرنظامی تضعیف شده است. زیرساختهای حیاتی کشور -از شبکههای برق و آب گرفته تا ارتباطات، نظام مالی و سیستمهای حملونقل- همگی در معرض تهدیدات سایبری و اطلاعاتیاند؛ بنابراین نگاه مدیریتی به جنگ دیگر محدود به میدان نبرد نظامی نیست، بلکه کل اکوسیستم ملی را در بر میگیرد. در این چارچوب، الزامات مهندسی تابآوری، امنیت سایبری و مدیریت بحران باید در سیاستگذاریهای کلان کشور لحاظ شود.به همین دلیل است که امروز، دفاع از کشور فقط کار ارتش نیست، بلکه یک کار ملی است که از دولت گرفته تا شرکتهای خصوصی و حتی شهروندان باید در آن مشارکت داشته باشند.
در پایان باید تأکید کرد که جنگ مدرن نه صرفا یک چالش نظامی، بلکه یک چالش فناورانه، مدیریتی و تمدنی است. کشورهایی که بتوانند سامانههای اطلاعاتی خود را یکپارچه، تصمیمگیریها را دادهمحور، و زیرساختهای خود را هوشمند کنند، توان بقا و حتی برتری در چنین محیطهای پرتنشی را خواهند داشت.
ایران نشان داده که با تکیه بر دانش بومی، میتواند در میدانهایی مانند پهپاد، جنگ سایبری و دفاع لایهای، دست بالا را پیدا کند. اگر این روند با برنامهریزی دقیق و سرمایهگذاری مستمر ادامه پیدا کند، در آینده، ایران میتواند نهتنها در بازدارندگی، بلکه در مدیریت تهدیدات نوین هم جایگاه قدرتمندی داشته باشد.
* کارشناسی ارشد دانشکده فنی دانشگاه تهران و دانشجوی دکترای فناوری اطلاعات
آخرین اخبار یادداشت را از طریق این لینک پیگیری کنید.