|

خردورزی پیشنهاد همیشه تاریخ‌

کودکی‌هایمان را هرگاه طوری به یاد آوریم که تأملی باشد به آنچه بوده‌ایم در سال‌های ابتدای حیات و آنچه هستیم در روزگار پس از آن، شاید یادمان بیاید تا نزدیک پنج یا شش‌سالگی‌هایمان، انجام می‌دادیم برای «بودن» و بعدترها انجام داده‌ایم برای «به دست آوردن». آنقدر انجام داده‌ایم تا به دست آوریم که روز و شب‌هایی نه‌چندان کم‌تعداد، یادمان رفت انجام‌دادن فقط برای به دست آمدن نبوده و نیست. اندیشیدن‌های ژرف به تاروپود جهان کودکی‌هایمان و دوباره زیستن بر آن اساس و قواعد، شاید نه و به یقین بزرگسالان و کهنسالانی سالم‌تر و زنده‌تر می‌سازد که زندگی را به فعل حقیقی آن به انجام می‌رسانند.

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

 علی عسکری: کودکی‌هایمان را هرگاه طوری به یاد آوریم که تأملی باشد به آنچه بوده‌ایم در سال‌های ابتدای حیات و آنچه هستیم در روزگار پس از آن، شاید یادمان بیاید تا نزدیک پنج یا شش‌سالگی‌هایمان، انجام می‌دادیم برای «بودن» و بعدترها انجام داده‌ایم برای «به دست آوردن». آنقدر انجام داده‌ایم تا به دست آوریم که روز و شب‌هایی نه‌چندان کم‌تعداد، یادمان رفت انجام‌دادن فقط برای به دست آمدن نبوده و نیست. اندیشیدن‌های ژرف به تاروپود جهان کودکی‌هایمان و دوباره زیستن بر آن اساس و قواعد، شاید نه و به یقین بزرگسالان و کهنسالانی سالم‌تر و زنده‌تر می‌سازد که زندگی را به فعل حقیقی آن به انجام می‌رسانند.

حال پرسشی در میان است که آیا این فرض در اقتصاد، کسب‌وکار، بنگاهداری و کارآفرینی هم قابل طرح، تعمیم و پذیرش است‌؟‌ آیا در اکوسیستم اقتصاد و تجارت و تولید، به دست آوردن‌ فقط نتیجه انجام‌دادن است؟ یا می‌شود به «بودن» هم اندیشید و آن را هم هدفی دانست بر پیشانی تلاش‌ها، که به گمان نگارنده این سطور، می‌شود.

«بودن»، «ماندن» و«بقا» اگرچه مفاهیمی هستند که به ظرافت، تفاوت‌های معنایی و فلسفی مشهودی دارند، اما در ساحت جهان‌بینی و تعیین چشم‌انداز و ترسیم نقشه‌های کلانِ پیمودن مسیرهای پیش‌رو برای بنگاه‌ها، شرکت‌ها و مؤسسات اقتصادی، تجاری، صنعتی و کشاورزی و نیز در میان فعالان تصمیم‌سازی‌ها و تصمیم‌گیری‌های خرد و کلان، یک رویکرد همسان را بازآفرینی می‌کند. این رویکرد اگرچه می‌تواند و شایسته است که انتخابی قلمداد شود و تمام ارزش‌های ذاتی حاصل از آن را به ارمغان آورد، اما گاه به جبر زمان و الزام شرایط محیطی اقتصاد، یک اجبار ناگزیر قلمداد می‌شود.

آنچه در گذر سالیان بر سر اقتصاد ایران در هر سه بخش خصوصی، نیمه‌خصوصی و دولتی آمد -که توصیف دلایل آن بی‌فایده است و تکراری- برگزیدن «استراتژی بقا» را امری اجباری و شرطی لازم ساخت که بدون آن، گذار از بحران‌ها و نوسانات درونی و بیرونی محال است و بی‌سرانجام. تمامی تصمیمات، روش‌ها و برنامه‌هایی که پیش از هر چیز «بودن» و «ماندن» را به ارمغان می‌آورد، می‌تواند امیدبخش رسیدن به پایداری بنیادین و تاب‌آوری باشد.

«خردورزی» پیشنهاد همیشه تاریخ در عبرت از رویدادها بوده است و «خرد» همچنان برای این روزهایمان حکم می‌دهد به سازگاری مثبت و تلاش برای «بقا» و شاید تحقق آن، تعریف نوین موفقیت در اقتصادهای خصوصی و مستقل است در این روزگار. انتخاب آنچه می‌پنداریم و می‌گوییم و به انجام می‌رسانیم، در قلمرو اختیار ماست؛ فارغ از شرایط بیرونی محیط کسب‌وکارها که در قلمرو حکمرانان است و دور از دست‌هایمان. پس‌: «آن کن که توانی، که جهان کار تو نیست...».

 

آخرین اخبار ویژه نامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.

 
  • ارزش صادرات هر تن رنگ کشور به‌ طور متوسط حدود دو هزار و ۲۰۰ دلار است؛ ‌بیش از پنج برابر متوسط ارزش هر تن از کل کالاهای صادراتی ‌ ‌ ‌
  • مروری بر تاریخچه تولید رنگ و رزین در جهان و نقش ایرانیان در این صنعت