|

خلازیر؛ شهر آهن‌پاره‌ها

خلازیر را در گذشته با شیطان بازارش می‌شناختیم و این روزها با تخریب ساختمان‌هایی که پنج فوتی به جا گذاشت. به یاد می‌آوریم قانون‌گریزان کفن‌پوشی را که در هر عملیات تخریب می‌خواهند روند تخریب را متوقف کنند. به نظر می‌آید تا ندانیم چگونه خلازیر شکل گرفته، نتوانیم به‌درستی به نتیجه نرسیدن برخی اصلاحات اجتماعی و شهری را در این محله درک کنیم. سال 98 پژوهشی در شهرداری تهران درباره تاریخچه شکل‌گیری خلازیر انجام شده که روند تبدیل این محله به یک نقطه نا‌امن شهری را تشریح می‌کند.

خلازیر؛ شهر آهن‌پاره‌ها

شرق: خلازیر را در گذشته با شیطان بازارش می‌شناختیم و این روزها با تخریب ساختمان‌هایی که پنج فوتی به جا گذاشت. به یاد می‌آوریم قانون‌گریزان کفن‌پوشی را که در هر عملیات تخریب می‌خواهند روند تخریب را متوقف کنند. به نظر می‌آید تا ندانیم چگونه خلازیر شکل گرفته، نتوانیم به‌درستی به نتیجه نرسیدن برخی اصلاحات اجتماعی و شهری را در این محله درک کنیم. سال 98 پژوهشی در شهرداری تهران درباره تاریخچه شکل‌گیری خلازیر انجام شده که روند تبدیل این محله به یک نقطه نا‌امن شهری را تشریح می‌کند. محمد‌حسین شریفی‌ساعی، مجری این پژوهش، به آسیب‌های فراگیر این محله پرداخته است. در زمان تهیه این پژوهش هنوز شیطان بازار معروف این محله فعالیت می‌کرد که در سال 1400 شهرداری برای همیشه شیطان بازار را تعطیل کرد. در این پژوهش آمده است: در سال‌های اخیر، به‌تدریج محله‌ای عجیب در کنار نعمت‌آباد سر برآورده و گسترش یافته است؛ محله‌ای که نمی‌توان گذر از آن را به هرکسی توصیه کرد؛ محله‌ای چسبیده به نعمت‌آباد و در منطقه ۱۹ شهرداری تهران وجود دارد که از لحاظ ساختار اجتماعی و اقتصادی بسیار ویژه است؛ تافته‌ای جدا‌بافته که به‌سختی می‌توان آن را جزء پایتخت نامید. اینجا محله «خلازیر» یا «خلازیل» است که این روزها نام آن به خیابان سهیل یا محله شهید کاظمی تغییر یافته است. خلازیر محله‌ای است که در منطقه ۱۹ (جنوب پایتخت) قرار دارد. این محله بزرگ‌ترین مرکز خرید و فروش لوازم دست دوم در تهران است. خلازیر در یک کلام، شهر آهن‌پاره‌هاست؛ با خانوارهایی کمتر از چند هزار نفر که با کمترین امکانات رفاهی، بدون پارک و فضای سبز مناسب در کنار بیش از صدها گاراژ و کارگاه بزرگ ضایعات‌فروشی با تمام سروصداها و آلودگی‌هایش در حال زندگی هستند. خلازیر، برای خود یک شهر است؛ اما شهر آهن‌پاره‌ها. خلازیر، محل اصلی اوراق‌کردن و اسقاط وسایل دست دوم و همچنین محل اوراق وسایل سرقتی در تهران و بازار اصلی ضایعات‌فروشی و پر از گاراژهای اوراقچی‌هاست؛ جایی که خریداران آهن‌های کهنه خانه‌ها از همه جای تهران، مقصدشان اینجا شده است. همچنین در محله خلازیر و محلات مجاور آن بیش از ۱۳۰ کوره آجرپزی وجود دارد که همگی خاموش است؛ اما در کنار آنها زمینه‌ای مناسب فراهم شده است که زندگی حاشیه‌نشینان شهری و حتی معتادان متجاهر و دوره‌گرد را ایجاد کرده است؛ معتادانی که دائما با لوازم سرقتی به آنجا می‌روند تا با فروش آنها، مواد بعدی خود را فراهم کنند، چشم‌انداز این منطقه را به‌کلی دگرگون کرده است؛ به نحوی که روز‌به‌روز بر معتادانی که در این منطقه به فروش اجناس خود در کنار خیابان می‌پردازند، افزوده می‌شود.

البته بخش زیادی از ضایعات‌فروشی‌ها در این منطقه کارشان قانونی است و سال‌هاست ضایعات سازمان‌ها، ادارات و حتی بیمارستان‌ها را با شرکت در مزایده‌ها می‌خرند و اینجا پس از بازیافت، قسمت‌های مفید آنها را انبار می‌کنند تا شاید برای‌شان مشتری دست به نقدی پیدا شود. این دسته با بازیافت مواد، به اقتصاد شهر کمک می‌کنند؛ اما این همه ماجرا نیست؛ چرا‌‌که در کنار این داد‌و‌ستد قانونی در لایه‌های پنهان، مشاغل مجرمانه در این محله به‌شدت فعال است. خلازیر، محل خرید و فروش بسیاری از لوازم سرقتی در تهران است. به‌همین‌دلیل به بازار دست‌فروشان اینجا «شیطان بازار» می‌گویند؛ اما مسائل خلازیر به همین‌جا نیز ختم نمی‌شود؛ پای دیگر این مسئله هزار‌پای را باید در سطح آلودگی‌های بالا در این محله جست‌وجو کرد. ساکنان خلازیر، هر روز با سرو‌صدا، دود و آلودگی از خواب بلند می‌شوند و تا شب که به خواب بروند، دودهای غلیظ میهمان گلوی آنهاست. اغلب این آلودگی‌ها به دلیل آتش‌سوزی‌هایی است که سارقان سیم ایجاد می‌کنند؛ سارقانی که سیم‌های مخابراتی را ربوده و در این محله می‌سوزانند تا درون آن را بفروشند. این آتش‌سوزی‌های عمدی باعث می‌شود که در آسمان این محله، دود غلیظ و سیاه‌رنگی منتشر و باعث تقریبا آلودگی هوای کل منطقه شود. به‌همین‌دلیل آلودگی‌های محیطی در خلازیر بسیار بالاست. تفکیک و بازیافت غیر‌اصولی این پسماندها مانند سوزاندن کابل برق، اوراق خودروهای سرقتی و برخی از کارهای غیرقانونی علاوه بر آلودگی‌های صوتی، زمینه آلودگی‌های زیست‌محیطی را نیز در این محله فراهم کرده است. خلازیر، بهشت اوراقچی‌ها و شاید عده‌ای مالخر اجناس دزدیده‌شده از سطح تهران است. از طرفی، اینجا را به جمعه بازارش نیز می‌شناسند که به آن «شیطان بازار» می‌گویند؛ البته شیطان بازاری از نوع اجناس کهنه‌اش؛ همان اجناسی که گاه از اوراق‌ها به دست آمده‌اند. برخی کاسب‌های جمعه بازار فقط جمعه‌ها به خلازیر نمی‌آیند. آنها را می‌توان تقریبا در بسیاری از روزها در پشت گاراژهای ضایعات‌فروشی پیدا کرد. همان‌هایی که حتی با نگاه کودکانه هم می‌توان فهمید ریگی به کفش دارند و جنس‌شان جور نیست. تازه اینها به غیر از معتادانی است که هر روز با گونی از لوازم دست دوم در دست به این مکان می‌آیند تا مشتری‌های خوبی برای کالاهای بادآورده و گاه سرقتی خود بیابند. اینها همه سبب شده که احساس ناامنی در بین ساکنان این منطقه افزایش یابد. بافت‌های فرسوده و قدیمی در این منطقه منجر به گسترش زمینه‌های فساد و ناامنی شده است که موجب ناراحتی اهالی شده است. در‌این‌میان، به نظر می‌رسد که نوسازی بافت‌های فرسوده و عمران شهری در این محله، امری حیاتی است. این محله مسکونی و تجاری در گذر زمان به مرکز فعالیت واحدهای غیر‌مجاز اوراقچیان تبدیل شده و گویی هیچ معیار صحیحی برای زندگی شهرنشینی در آن وجود ندارد. امروز خلازیر دیگر محله مسکونی نیست؛ به عبارتی دیگر مناسب زندگی نیست؛ هرچند که ساکنان بسیاری در کنار خود دارد؛ با این‌همه بافت مسکونی خلازیر، در بافت تجاری آن ناپدید شده است و هرگاه نامی از این محله برده می‌شود، همه به یاد گاراژهای بزرگ و مغازه‌های دست دوم فروشی و شیطان بازارش می‌افتند. در محله خلازیر، بیش از هزار‌و 500 واحد صنفی اغلب گاراژهای ضایعات وجود دارد که برخی از آنها به صورت غیرمجاز و غیرقانونی فعالیت می‌کنند. وجود این اصناف و تردد خودروهای سنگین و همچنین حضور افراد معتاد و اراذل و اوباش زندگی را برای ساکنان این محله سخت و دشوار کرده است. وضع امروز خلازیر یک تهدید جدی برای پایتخت است؛ هرچند می‌توان آن را مهار کرد. تجمع معتادان متجاهر در این محله برای خرید و فروش مواد، آلودگی‌های محیطی و یافتن بازاری برای فروش کالاهای سرقتی از سوی مالخرها، اوضاع این محله را روز‌به‌روز پیچیده‌تر کرده است. اگر هرچه سریع‌تر این شرایط ساماندهی نشود، تهدید کنونی خلازیر به معضل بزرگ پایتخت تبدیل خواهد شد. در بخش دیگری از این پژوهش به موقوفه‌بودن زمین‌های آن اشاره شده و آمده است: این زمین‌ها از زمان قاجار وقف شده. در گذشته زمین‌های این محله از طرف قوام‌السلطنه که از رجال دوره قاجاریه بوده، وقف حوزه و مدرسه علمیه مروی شده که اکنون به موقوفه مروی معروف است و عایدات زمین‌های خلازیر باید به آن مدرسه برود. تولیت موقوفه خلازیر، سال‌ها با مرحوم آیت‌الله مهدوی‌کنی بوده که رئیس مدرسه مروی نیز بوده‌اند؛ اما اکنون زمین‌های موقوفه زیادی در این منطقه است که با کاربری کشاورزی بوده‌اند.

امروزه تفکیک شده و اغلب به طور غیرقانونی به تصرف واحدهای ضایعاتی و مسکونی درآمده است و حال، صاحبان این گاراژها و واحدهای مسکونی پیرامون آن به دلیل نداشتن سند قانونی اغلب به صورت قول‌نامه‌ای و دستی، اقدام به نقل و انتقال و اجاره این واحدها می‌کنند.

هر سال گاراژها و ساکنان خانه‌های فرسوده این محله باید هزینه‌ای را بابت زمین وقفی خود به سازمان اوقاف بپردازند که البته اکنون بسیاری از آنها نمی‌پردازند. مردم اینجا فقط مالک ظاهری ملک‌های خود هستند. خانه‌های اینجا اگر هم سندی داشته باشند، فقط سند اعیانی دارند. به عبارتی، آنهایی هم که سند گرفته‌اند، سند اوقافی دارند و نه سند عادی و مرسوم. در این مطالعات به اقتصاد غیررسمی شکل‌گرفته در این محله هم اشاره شده و آمده است: اقتصاد غالب در خلازیر اقتصاد بازیافت ضایعات است که در صدها کار از بزرگ و کوچک این منطقه انجام می‌گیرد. ضایعات‌فروشی‌های خلازیر از سه بخش خلازیر شمالی، خلازیر میانی و خلازیر جنوبی تشکیل شده است که قسمت‌های مختلف خیابان سهیل را به خود اختصاص داده است. خلازیر شمالی که تا حد زیادی مورد ساماندهی شهری قرار گرفته است در محدوده محله نعمت‌آباد قرار دارد و شامل خیابان سهیل از محدوده بزرگراه آیت‌الله سعیدی تا بلوار شکوفه را شامل می‌شود. خلازیر میانی، شامل خیابان سهیل حد فاصل بلوار شکوفه تا بلوار شقایق را در بر می‌گیرد و در نهایت، خلازیر جنوبی شامل خیابان سهیل از بلوار شقایق تا بزرگراه آزادگان را به خود اختصاص داده است. خلازیر میانی و جنوبی، در محدوده محله شهید کاظمی قرار دارند. بخش سوم خلازیر جنوبی درون پارک ۱۸۰ هکتاری ایرانیان واقع شده است و به نظر می‌رسد که برنامه‌ای جز «جابه‌جایی» از سوی شهرداری و اسناد بالادستی برای آن در نظر گرفته نشده است. در بخش دیگری از تحقیقات به تغییر کاربری زمین‌های این محله پرداخته شده و آمده در طول زمان خلازیر منطقه‌ای با حدود 200 هکتار وسعت در جنوب غربی بزرگراه آزادگان در جنوب پایتخت که موقوفی است تا دو دهه پیش، حجم وسیعی از آن در کشت سبزیجات و صیفی‌جات با آب‌های آلوده به کار گرفته می‌شد هرچند هنوز هم کشاورزی در آنجا به طور بسیار محدودی وجود دارد اما اکنون خلازیر، چنان توسط گاراژهای ضایعات و انبارهای زباله‌ها و پسماندها تصرف شده که اگر از آسمان به آن بنگریم، شاید آن را با شهرکی تازه راه‌اندازی شده اشتباه بگیریم. چند سالی است که خیابان خلازیر، نام جدید هم یافته و به خیابان سهیل تغییر نام داده است و محله خلازیر نیز به محله شهید کاظمی تغییر نام داده است ولی با این همه همچنان به همان نام قدیم خود خلازیل شناخته می‌شود که به معنای محل جمع‌شدن آب‌های کثیف و گنداب‌هاست؛ گنداب‌هایی که تا چند سال پیش برای کشت سبزیجات و صیفی‌جات مصرفی پایتخت از آن استفاده می‌شد ولی حالا کمتر اثری از آنها مانده است؛ چراکه مسئولان در این منطقه، تصفیه‌خانه دایر کرده و گنداب‌های تصفیه‌نشده شهر را هم راهی جای دیگری در جنوب پایتخت می‌کنند. کاربری محله خلازیل، به طور قانونی، کشاورزی بوده است اما به‌تدریج توسط گاراژهای ضایعاتی، غیرقانونی، تغییر کاربری یافته است. نیم‌نگاهی به تصاویر هوایی از این منطقه در چند سال پیش و قیاس آن با تصاویر امروز منطقه نشان می‌دهد که بازار ضایعات خلازیل در دو دهه اخیر، به طور قابل توجهی رشد و گسترش یافته است. اکنون مدتی است جای زمین‌های کشاورزی خلازیر را کارگاه‌ها و چاردیواری‌هایی گرفته است که در برخی از آنها کسب‌وکارهای کوچک چون درودگری، آهنگری و امثال آنها نیز جریان دارد. در بعضی دیگر انبار ضایعات فلزات، حلبى‌جات ضایعات، مقوا، نان خشک و انواع ضایعات دیگر انبار می‌شوند و در شماری از آنها هم مدت‌ها در حال زندگی هستند؛ برخی به طور مجردی که معمولا در دست کارگران مهاجر یا معتادان متجاهر است و برخی دیگر نیز به همراه خانواده زندگی می‌‌کنند. در حال حاضر، زمین‌های کشاورزی و سبزی‌کاری در این محله دائما در حال کوچک‌ترشدن و تغییر کاربری دادن است؛ این فرایندی بی‌انتهاست در محله‌ای که ضایعات، حرف اول اقتصاد آن را می‌زند. به نظر می‌رسد که روند تغییرات کاربری غیرقانونی، به طور آرام و خاموش، همچنان ادامه دارد. یکی دیگر از آسیب‌های خلازیر، ظهور حاشیه‌نشینی در این منطقه است که منشأ انواع آسیب‌ها شده است. در بخش دیگری از این تحقیقات از جمله ویژگی‌های عمومی خلازیر وجود ساختمان‌های فاقد نماسازی معابر با پوشش نامناسب است. یافته‌های پژوهش نشان داد که اکثر ضایعات‌چی‌ها در خلازیر، اقدام به دپوکردن ضایعات جمع‌آوری‌شده از کل تهران می‌کنند و سپس به کارخانه‌های ذوب آهن در شهرهای مختلف می‌فروشند. بازیافت ضایعات منشأ انواع آلودگی‌ها در این منطقه شده است. اما نکته مهم دیگر آن است که برای ساخت‌وساز در این منطقه بزرگ در محدوده منطقه ۱۹ تهران تقریبا هیچ مجوزی صادر نشده و به دلیل وقفی‌بودن زمین‌ها، باید خلازیر، خالی از هرگونه ساخت‌وساز و سکونت شود ولی ساخت‌وسازهای غیرقانونی در دو دهه اخیر، عامل اصلی ظهور خلازیر با این وضعیت در حاشیه تهران بوده است. جالب اینجاست که در سال‌های اخیر، طرح تبدیل خلازیر به پارک بزرگ ۱۸۰ هکتاری در نهادهای بالادستی به تصویب رسیده؛ اما هنوز که هنوز است این محله انبار ضایعات و زباله‌های دستچین‌شده از تهران است؛ نه از بوستانی بزرگ در این منطقه خبری است و نه حتی زمینی که به این منظور در نظر گرفته شده است الان به همان میزان وجود دارد؛ چراکه انبارهای ضایعات به تدریج در حال گسترش به مناطق اطراف خود است و از این طریق زمین‌های پیرامون خود را می‌بلعد. یافته‌های پژوهش نشان داد که خلازیر حداقل از این آسیب‌ها رنج می‌برد؛ «بازیافت غیراصولی»، «حاشیه‌نشینی و اسکان غیررسمی آلودگی‌های زیست‌محیطی»، «آلودگی‌های بصری» «آلودگی‌های صوتی»، «اقتصاد غیررسمی»، «قانون‌گریزی» «اعتیاد و قاچاق مواد مخدر»، «شکل‌گیری آنومیا توسعه ناموزون شهری»، «فضای بی‌دفاع شهری» و «وجود فرصت‌های جرم در منطقه». در بخش دیگری از مطالعات آمده است به دلیل وجود اسکان غیررسمی در این منطقه و ساخت‌وسازهای غیرقانونی بسیار در این محدوده شهرداری نیز به این محله خدمات شهری مناسب ارائه نمی‌دهد. به طور مثال، بسیاری از خانه‌ها آب شهری، گاز و حتی تلفن ندارند. کوچه‌ها آسفالت نیست و همچنان اغلب آنها خاکی است. سطل‌های زباله شهرداری در کوچه‌ها وجود ندارد و همین امر سبب شده است که زباله‌ها در کوچه‌ها و خیابان‌ها رها شوند و منشأ آلودگی‌های زیست‌محیطی و همچنین آلودگی‌های بصری فراوان برای محله شوند. همچنین یافته‌های پژوهش نشان داد که محله خلازیر محله مهاجرنشینی است و ساکن بومی و قدیمی‌نشین ندارد. هویت خلازیر را مهاجرانی تشکیل داده‌اند که به صورت طایفه‌ای به این محدوده نقل مکان کرده‌اند. اگرچه قدمت محله پایین است ولی چون اهالی توانسته‌اند بر فرهنگ سنتی قبلی خود پا فشارند، هویت منسجم محله‌ای قدرتمندی را به وجود آورده و همین عامل باعث شده است که در برابر برخوردهای شهرداری با برخی فعالیت‌های غیرقانونی در این محله گاه با یکدیگر متحد شده و در مقابل عوامل اجرای قانون بایستند. در مطالعات دیگری که مرکز مطالعات و برنامه‌ریزی شهر تهران بهار 1401، در پژوهشی با عنوان «شناسایی مسائل و مشکلات محله خلازیر جنوبی در منطقه 19 و تدوین برنامه اجرائی» از نحوه شکل‌گیری خلازیر داشته آمده است: جمع‌آوری ضایعات آهن اولین بار به فکر یکی از مهاجران ساکن شهر تهران در سال 65 افتاد. او کامیون کوچکی تهیه کرد و شروع به جمع‌آوری ضایعات کرد. ضایعات در آن زمان در گودال‌های حاشیه جایی که امروز به خلازیر معروف است، انبار می‌شدند. گودال‌ها پر می‌شدند و مهاجر که نامش اسد بود، رفته‌رفته آنها را می‌فروخت. وقتی اسد کار و بارش سکه شد، باقی مهاجران هم به او پیوستند. گودال‌های خلازیر رفته‌رفته انبار ضایعات آهن شدند و هریک حصاری دور انبار خود کشید و بازار ضایعات آهن را شکل داد. گاراژداران و انبارداران اما به دلیل اینکه اغلب در زمین‌های موقوفه ساکن شده بودند، مجبور به اجاره زمین خود از اداره اوقاف شدند. در بخش دیگری از پژوهش تأکید شده که توسعه نامتوازن در خلازیر به ایجاد 86 هکتار ضایعات‌فروشی و حدود 10 هزار نفر شاغل مستقیم و غیرمستقیم در محدوده منجر شده است. خلازیر از دیدگاه نویسندگان این پژوهش یک دهستان و یک روستا در شهرستان تهران در بخش آفتاب است و یک سکونتگاه انسانی است تا یک محدوده فعالیتی در داخل شهر تهران.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها