|

اتوبوس‌خواب‌ها الان کجا می‌خوابند؟

«اوایل خوب بود بعدا هرکی هرکی شد، درست حسابی تمیز نمی‌کنن، بو گند میده، ۱۰ تا مرض هم می‌گیریم بعدم وسایلتو می‌گیرن نمی‌دن؛ حتی بعضی وقتا بعضیا کتک می‌زنن و جیبتو می‌زنن». این اظهارنظر یکی از اتوبوس‌خواب‌هایی است که در ماه گذشته موضوع‌شان به خبری داغ در کشور تبدیل شد. ماه گذشته بود که چند رسانه از پدیده اتوبوس‌خوابی خبر داده بودند. شهروندانی که شب‌ها در اتوبوس‌هایی که داخل شهر تردد می‌کنند، می‌خوابند و با چند بار اتوبوس عوض‌کردن شب را به صبح می‌رسانند. اتوبوس‌خوابی البته پدیده جدیدی نیست. اوایل راه‌اندازی سامانه اتوبوس‌های تندرو در تهران هم اگر نیمه‌شبی سوار اتوبوس‌های خط راه‌آهن تجریش می‌شدید، مردان و زنانی را می‌دیدید که در اتوبوس‌ها می‌خوابند. با رسیدن به ابتدا یا انتهای مسیر بساط‌شان را جمع می‌کردند و سوار خط بعدی می‌شدند. اینها اغلب معتاد‌ها و کارتن‌خواب‌های بی‌سرپناهی بودند که برای فرار از سرمای زمستان به اتوبوس‌ها پناه می‌بردند. اما پدیده اتوبوس‌خوابی جدید دامنه‌اش گسترده‌تر شده بود. سید‌احمد علوی، عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران در واکنش به پدیده اتوبوس‌خوابی گفته بود افرادی هستند که دیگر توانایی پرداخت اجاره را ندارند و برای همین به اتوبوس‌ها پناه آورده‌اند. البته که پاسخ به مسئله اتوبوس‌خوابی از سوی مسئولان شهری کاملا قابل پیش‌بینی بود. آنها به‌جای حل مسئله فضای اتوبوس‌ها را از ساکنان شب‌ها گرفتند. مهدی چمران که ابتدا با انکار ماجرا گفته بود: «کسی که در اتوبوس خوابش برده را نمی‌شود کاریش کرد»، کار را به جایی رساند که به شهردار ا‌لتیماتوم یک‌هفته‌ای داد که «بساط اتوبوس‌خوابی» را جمع کند. این جمع‌کردن بساط همان حل مسئله به شیوه پاک‌کردن صورت‌مسئله است. به‌این‌ترتیب گروه‌های آسیب‌پذیر و نیازمند حمایت در سطح شهر پخش می‌شوند و باز‌هم مسئله به جای خود باقی است. در این میان بسیاری از وجود گرمخانه‌ها هم برای اسکان این افراد یاد کرده‌اند. یکی از اتوبوس‌خواب‌ها در دیالوگی که در ابتدای گزارش آمد، علت عدم استقبال از گرمخانه‌ها را بیان کرد. سپیده علیزاده، مسئول مددسرای بانوان میدان شوش هم هفته گذشته به خبرگزاری ایسنا توضیحاتی درباره این عدم استقبال داد. وی در پاسخ به اینکه چرا برخی افراد بی‌خانمان به گرمخانه‌ها مراجعه نمی‌کنند، می‌گوید: افرادی که به گرمخانه نمی‌آیند، به دلیل این است که گرمخانه‌ها «تفکیک جنسیتی» دارند. افرادی هستند که به همراه همسر و فرزندشان یا به همراه شریک عاطفی‌شان کارتن‌خواب هستند و گرمخانه‌های ما متناسب با حال‌و‌روز خانواده‌ها و شرایط افراد نیست. مسئول مددسرای بانوان میدان شوش خاطرنشان می‌کند: ما بانوان را به‌طور مجزا پذیرش می‌کنیم و همسرشان باید در گرمخانه دیگری پذیرش شود؛ شاید آنها برای چند‌روزی بتوانند چنین شرایطی را تحمل کنند اما درنهایت باز‌هم با یکدیگر جای دیگری زندگی می‌کنند. علیزاده تصریح می‌کند: همچنین به دلیل شلوغ‌شدن گرمخانه‌ها در فصل زمستان، افراد ترجیح می‌دهند در گوشه‌ای بخوابند تا اینکه میان ۱۵۰ نفر زندگی کنند. وی ضمن بیان اینکه اعتیاد بازتولید آسیب‌های اجتماعی است، اظهار کرد: در‌واقع مشکلات اجتماعی که خود ریشه در مشکلات اقتصادی و بحران‌های مالی و فرهنگی دارد، اعتیاد را به وجود می‌آورد؛ اینکه مراکز خدمات‌دهنده مسبب افزایش این افراد در یک مکان شده باشند، مانند قصه مرغ و تخم‌مرغ است. این مسئول مددسرای بانوان میدان شوش خاطرنشان می‌کند: آسیب‌های اجتماعی در مناطقی مانند شوش و هرندی وجود داشته است و به دنبال آن بهزیستی به مراکزی در این مناطق مجوز داده و بعد مراکز کاهش آسیب در این مناطق فعالیت خود را شروع کرده‌اند. این‌گونه نبوده است که مناطق، محله پاک و بی‌آسیبی باشند و به دلیل اینکه مراکز در این مناطق تأسیس و کار خود را شروع کرده‌اند، آسیب‌دیدگان و معتادان در آن تردد کنند.

«اوایل خوب بود بعدا هرکی هرکی شد، درست حسابی تمیز نمی‌کنن، بو گند میده، ۱۰ تا مرض هم می‌گیریم بعدم وسایلتو می‌گیرن نمی‌دن؛ حتی بعضی وقتا بعضیا کتک می‌زنن و جیبتو می‌زنن». این اظهارنظر یکی از اتوبوس‌خواب‌هایی است که در ماه گذشته موضوع‌شان به خبری داغ در کشور تبدیل شد. ماه گذشته بود که چند رسانه از پدیده اتوبوس‌خوابی خبر داده بودند. شهروندانی که شب‌ها در اتوبوس‌هایی که داخل شهر تردد می‌کنند، می‌خوابند و با چند بار اتوبوس عوض‌کردن شب را به صبح می‌رسانند. اتوبوس‌خوابی البته پدیده جدیدی نیست. اوایل راه‌اندازی سامانه اتوبوس‌های تندرو در تهران هم اگر نیمه‌شبی سوار اتوبوس‌های خط راه‌آهن تجریش می‌شدید، مردان و زنانی را می‌دیدید که در اتوبوس‌ها می‌خوابند. با رسیدن به ابتدا یا انتهای مسیر بساط‌شان را جمع می‌کردند و سوار خط بعدی می‌شدند. اینها اغلب معتاد‌ها و کارتن‌خواب‌های بی‌سرپناهی بودند که برای فرار از سرمای زمستان به اتوبوس‌ها پناه می‌بردند. اما پدیده اتوبوس‌خوابی جدید دامنه‌اش گسترده‌تر شده بود. سید‌احمد علوی، عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران در واکنش به پدیده اتوبوس‌خوابی گفته بود افرادی هستند که دیگر توانایی پرداخت اجاره را ندارند و برای همین به اتوبوس‌ها پناه آورده‌اند. البته که پاسخ به مسئله اتوبوس‌خوابی از سوی مسئولان شهری کاملا قابل پیش‌بینی بود. آنها به‌جای حل مسئله فضای اتوبوس‌ها را از ساکنان شب‌ها گرفتند. مهدی چمران که ابتدا با انکار ماجرا گفته بود: «کسی که در اتوبوس خوابش برده را نمی‌شود کاریش کرد»، کار را به جایی رساند که به شهردار ا‌لتیماتوم یک‌هفته‌ای داد که «بساط اتوبوس‌خوابی» را جمع کند. این جمع‌کردن بساط همان حل مسئله به شیوه پاک‌کردن صورت‌مسئله است. به‌این‌ترتیب گروه‌های آسیب‌پذیر و نیازمند حمایت در سطح شهر پخش می‌شوند و باز‌هم مسئله به جای خود باقی است. در این میان بسیاری از وجود گرمخانه‌ها هم برای اسکان این افراد یاد کرده‌اند. یکی از اتوبوس‌خواب‌ها در دیالوگی که در ابتدای گزارش آمد، علت عدم استقبال از گرمخانه‌ها را بیان کرد. سپیده علیزاده، مسئول مددسرای بانوان میدان شوش هم هفته گذشته به خبرگزاری ایسنا توضیحاتی درباره این عدم استقبال داد. وی در پاسخ به اینکه چرا برخی افراد بی‌خانمان به گرمخانه‌ها مراجعه نمی‌کنند، می‌گوید: افرادی که به گرمخانه نمی‌آیند، به دلیل این است که گرمخانه‌ها «تفکیک جنسیتی» دارند. افرادی هستند که به همراه همسر و فرزندشان یا به همراه شریک عاطفی‌شان کارتن‌خواب هستند و گرمخانه‌های ما متناسب با حال‌و‌روز خانواده‌ها و شرایط افراد نیست. مسئول مددسرای بانوان میدان شوش خاطرنشان می‌کند: ما بانوان را به‌طور مجزا پذیرش می‌کنیم و همسرشان باید در گرمخانه دیگری پذیرش شود؛ شاید آنها برای چند‌روزی بتوانند چنین شرایطی را تحمل کنند اما درنهایت باز‌هم با یکدیگر جای دیگری زندگی می‌کنند. علیزاده تصریح می‌کند: همچنین به دلیل شلوغ‌شدن گرمخانه‌ها در فصل زمستان، افراد ترجیح می‌دهند در گوشه‌ای بخوابند تا اینکه میان ۱۵۰ نفر زندگی کنند. وی ضمن بیان اینکه اعتیاد بازتولید آسیب‌های اجتماعی است، اظهار کرد: در‌واقع مشکلات اجتماعی که خود ریشه در مشکلات اقتصادی و بحران‌های مالی و فرهنگی دارد، اعتیاد را به وجود می‌آورد؛ اینکه مراکز خدمات‌دهنده مسبب افزایش این افراد در یک مکان شده باشند، مانند قصه مرغ و تخم‌مرغ است. این مسئول مددسرای بانوان میدان شوش خاطرنشان می‌کند: آسیب‌های اجتماعی در مناطقی مانند شوش و هرندی وجود داشته است و به دنبال آن بهزیستی به مراکزی در این مناطق مجوز داده و بعد مراکز کاهش آسیب در این مناطق فعالیت خود را شروع کرده‌اند. این‌گونه نبوده است که مناطق، محله پاک و بی‌آسیبی باشند و به دلیل اینکه مراکز در این مناطق تأسیس و کار خود را شروع کرده‌اند، آسیب‌دیدگان و معتادان در آن تردد کنند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها