حتیالامکان تلفن نزنید
قدیمها عید که میشد پدر و مادر ما گوشی را برمیداشتند و شروع میکردند به زنگزدن به اقوام دور و نزدیک و رسیدن سال نو را تبریک میگفتند و کمی هم در این قضیه افراط میکردند. گاهی فامیل فوقالذکر آنقدر دور بود که بعد از نیمساعت صحبت با طرف، فامیل برمیگشت میگفت ببخشید من به جا نیاوردم.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
قدیمها عید که میشد پدر و مادر ما گوشی را برمیداشتند و شروع میکردند به زنگزدن به اقوام دور و نزدیک و رسیدن سال نو را تبریک میگفتند و کمی هم در این قضیه افراط میکردند. گاهی فامیل فوقالذکر آنقدر دور بود که بعد از نیمساعت صحبت با طرف، فامیل برمیگشت میگفت ببخشید من به جا نیاوردم.
شما (...) کدام (...) بودید؟ حالا به اینش کاری نداریم. ظاهرا دانشمندان خارجی آمدهاند بررسی کردهاند که چرا نسل زد از تلفن حرفزدن اجتناب میکند. این قضیه اصلا برای ما تعجبآور نیست. ما هم آن قدیم که نسل زد محسوب میشدیم (کلا ما هم مثل بقیه درکی از تعریف نسل زد نداریم!) تلفن حرفزدن برایمان عذابآور بود.
پدر و مادرمان عیدها زنگ میزدند به عمه شوهرخاله همسایه زن سابق دایی بزرگه و یهو وسط تبریک عید با استفاده از اصل غافلگیری میگفتند آیدین هم میخواهد تبریک بگوید! آخر من چه صحبتی دارم با آن بزرگوار؟ حتی خود آن بزرگوار هم مایل به هم صحبتی با ما نبود. یک بار یکیشان گفت من اصلا از بچه شما بدم میآید، یک بار هم وقتی شما حواستان نبودید یک گوشهای گیرش آوردم و کتکش زدم ولی پدر و مادر ما ولکن نبودند. با اینکه وحشتزده فرار میکردیم ولی پیمان میدویدند تا سر کوچه و در حالی که نفسنفس میزدند به فامیل پشت خط میگفتند یک فرصت دیگر بهش بدهید، این دفعه روسفیدمان میکند! از آنجایی که این اجتناب از تلفن حرفزدن از همان موقع روی ما مانده، نسل زد را خوب درک میکنیم. در عصری که پیام صوتی و متنی آمده واقعا نمیفهمیم تلفن حرف زدن چه لزومی دارد. خود شما آخرین باری که تلفن حرف زدید و خوشحال شدید کی بوده؟
تماس تلفنی چند حالت بیشتر ندارد، یا طرف زنگ زده که بگوید فلانی هم به رحمت خدا رفته است، یا طلبکار است و پولش را میخواهد، یا از خیریه است و میگوید پول بریز. یا پیتزا شیلاست و میگوید امتیاز بده! شاید الان بگویید فقط اینها نیست و گاهی کارکرد احوالپرسانه و چاقسلامتانه هم دارد. بنده با این هم مخالفم. مگر دوالیپا بهتان زنگ میزند که خوشحال میشوید؟ فوق فوقش آقای رجبی که تنها ارتباطتان با او این بوده که 10 سال پیش در دستشویی محل کار در جواب درزدن شما گفته «اهه» تماس میگیرد و با یک لحن صمیمانه که گویی سالهاست رفیق فابریکتان است میگوید در بیمارستان بستری شده و باید همین الان صد میلیون بدهد بیمارستان که عملش کنند ولی شما 10 میلیون هم بدهید اوکی است. بعدا میفهمید رجبی به بقیه همکاران هم همین را گفته و درواقع بیمارستان استعارهای از ساقی موتوری بوده. غرض این است که بگویم حتیالامکان تلفن نزنید. اگر هم میزنید، صحبت نکنید. مثلا بگویید واتساپت را چک کن. ممنونم.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.