دلنوشتهای گوسفندوار
یک سایت خبری تیتر زده: «فوتبال ایران جای گرگهاست، نه وحید هاشمیان». بنده بهعنوان یک گوسفند تأیید میکنم که نهفقط فوتبال، بلکه در بقیه عرصهها هم گرگها و جانوران تهاجمی عملا فضا را برای ما جانوران تدافعی تنگ کردهاند.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
یک سایت خبری تیتر زده: «فوتبال ایران جای گرگهاست، نه وحید هاشمیان». بنده بهعنوان یک گوسفند تأیید میکنم که نهفقط فوتبال، بلکه در بقیه عرصهها هم گرگها و جانوران تهاجمی عملا فضا را برای ما جانوران تدافعی تنگ کردهاند. مایی که سرمان پایین است و میخواهیم بدون حاشیه کارمان را بکنیم، همیشه کلاهمان پسِ معرکه است. کتمان نمیکنیم که کمی هم فریب ضربالمثلها را خوردهایم.
مثلا همیشه به ما میگفتند «چاهکن ته چاهه». ما واقعا روی این ضربالمثلها حساب میکردیم. اگر کسی توطئه یا نقشهای علیه ما میچید، رخ پیروزمندانهای میگرفتیم و میگفتیم چه فایده؟ الان این کارکشته خودش ته چاهه! ولی بعدا فهمیدیم چاهکن، آنقدر کنده که به نفت رسیده و آن پایین برای خودش امپراتوری تشکیل داده. ضربالمثل بعدی که ما را بیچاره کرد، این بود که میگفتند: «طرف نون دلش رو میخوره». ما واقعا تا یک سنی فکر میکردیم سیستمهای اقتصادی براساس شفافیت دل و پاکی عروق کار میکند. بر همین اساس، سعی میکردیم دلمان را پاک نگه داریم و از این طریق نان بخوریم. ولی رفتهرفته سایز نانمان جوری کوچک شد که واقعا سیاهدلترین انسانهای تاریخ هم اینقدر کم نان نمیخوردند! اگر خاطرتان باشد، یک شعری هم بود که میگفت: «تو نیکی میکن و در دجله انداز». ما روی حساب این شعر اینقدر نیکی کردیم و انداختیم توی آب که دیگر خود محیط زیست شاکی شد و بیانیه داد که به این روند خاتمه دهید! رود خشک شد! بعدها فهمیدیم که نیکی از حد گذشته و نادان خیال بد کرده و موقع نیاز یک لگدی هم به ما زده.
آنچه واضح است این است که این روزها توازن جمعیتی به هم خورده. تعداد گرگها از بقیه گونههای جانوری پیشی گرفته که جا دارد محیط زیست به این قضیه هم ورود کند. کاری که بقیه عزیزان باید بکنند این است که اینقدر به اینها غذا ندهند. کارشناسان هم گلویشان پاره شد از بس گفتند به اینها غذا ندهید. اینها گله میشوند و میآیند در فوتبال و سینما و سیاست و اقتصاد و... پدر بقیه گونههای جانوری را درمیآورند. خدا شاهد است به خاطر خودم نمیگویم. من که گوسفندوار عمرم را کردهام و الان پیر شدهام و گوشتم هم سفت شده، به خاطر خود گرگها میگویم که فردا که ما منقرض شدیم اینها دیگر غذا پیدا نمیکنند و میافتند به جان همدیگر. یک ضربالمثل است که میگوید: «از گیر گرگ دررفت، گیر کفتار افتاد». همین نشان میدهد ما در هر صورت شانسی نداریم. گرگها را دریابید.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.