نتایج جستجو :
-
سخنی با پسر رونالدو )جونیور(
سلام جونیور جان، حالت خوبه؟ مامان چطوره؟ عربستان خوش میگذره؟ شنیدم بابا به مناسبت دعوتشدنت به تیم ملی زیر ۱۶سالههای…
-
کاش بانک آینده بودم
از آنجایی که زندگی ما همیشه با اماواگر و کاش و حسرت همراه است، امروز میخواهیم در پیشگاه مردم کمی حسرت بخوریم.
-
توی کوچه ما هیچکس قصد عروسی ندارد
گاهی شبیه به نفرین است. شبیه به یک سرنوشت محتوم ابدی. خیال میکنی خودت با اراده آزادت انتخابش کردهای اما گاهی این…
-
دلنوشتهای گوسفندوار
یک سایت خبری تیتر زده: «فوتبال ایران جای گرگهاست، نه وحید هاشمیان». بنده بهعنوان یک گوسفند تأیید میکنم که نهفقط…
-
من با بقیه فرق دارم
جای شما خالی پنجشنبه از تهران آمدیم شمال. واقعا وضعیت عجیبی است. از وقتی آزادراه را افتتاح کردهاند و زمان رسیدن به…
-
حواستان پرت شد یا نه؟
این ماجرایی که اخیرا برای آن بازیگر مطرح اتفاق افتاده، عطش ما برای اظهارنظر را شدیدتر کرده. استاد هنوز توی راه رسیدن…
-
ز دست این تاریخ و این جغرافیا!
روز آخر مهرماه ۱۴۰۴، در حالی که کشور درگیر مسائل مهمی است، یکسری این مسائل را ول کردهاند و میپرسند آقای سیارسریع،…
-
انسان ۳۰ سال به بالای بینوا
اگر یادتان باشد، قدیمها یک شعری میخواندند با این مضمون که «سن که رسید به ۵۰ / فشار میاد به چند جا». ادامه شعر هم به…
-
این اسپرسونبات ما چی شد پسر؟
امروز خبر خاصی مشاهده نشده. آقای پزشکیان دوچرخهسواری میکند و از مسیر لذت میبرد. از آن طرف مخالفان دولت چون حس…
-
آهای حلالزادهها! من هنوز مردهام
راستش سه ماه پیش که نوشتن این ستون را شروع کردم، فکر میکردم بازگشایی یک ستون طنز در مطبوعات نه به آن شورِ دهه پیش ولی…