|

گزارش «شرق» از میانجیگری کشورهای حاشیه خلیج فارس برای مذاکرات ایران و آمریکا

راهی به سوی دیپلماسی یا تداوم ابهام؟

جنگ ۱۲روزه و پیامدهای آن، ایران را در بزنگاهی حساس قرار داده است. درحالی‌که تهدیدات دونالد ترامپ برای حملات جدید به ایران و فشارهای اروپا برای فعال‌سازی مکانیسم ماشه ادامه دارد، کشورهای عربی خلیج فارس به‌ویژه قطر، عمان و عربستان سعودی، نقش میانجیگری را برای ازسرگیری مذاکرات هسته‌ای بین ایران و آمریکا برعهده گرفته‌اند.

راهی به سوی دیپلماسی یا تداوم ابهام؟

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

‌مالک مصدق: جنگ ۱۲روزه و پیامدهای آن، ایران را در بزنگاهی حساس قرار داده است. درحالی‌که تهدیدات دونالد ترامپ برای حملات جدید به ایران و فشارهای اروپا برای فعال‌سازی مکانیسم ماشه ادامه دارد، کشورهای عربی خلیج فارس به‌ویژه قطر، عمان و عربستان سعودی، نقش میانجیگری را برای ازسرگیری مذاکرات هسته‌ای بین ایران و آمریکا برعهده گرفته‌اند. این تلاش‌ها، با محوریت ایجاد چارچوبی دیپلماتیک برای تضمین‌های موردنظر ایران، می‌تواند مسیر دیپلماسی را هموار کند یا به پیچیدگی‌های ژئوپلیتیکی منطقه بیفزاید.

در این باره دوحه، مسقط و ریاض در تلاشند تا مذاکرات بین عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران و استیو ویتکاف، نماینده ویژه آمریکا، را احیا کنند. به گزارش هاآرتص، این مذاکرات ممکن است از هفته آینده آغاز شود. قطر، که پیش‌تر آتش‌بس جنگ ۱۲روزه را میانجیگری کرد، اکنون بر بازگرداندن نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بر تأسیسات هسته‌ای ایران تمرکز دارد. عربستان نیز با میزبانی عراقچی و دیدار با مقامات ارشد از جمله محمد بن‌سلمان، چارچوبی دیپلماتیک برای تضمین‌های مورد نظر ایران طراحی می‌کند. این تلاش‌ها که با محکومیت عربستان از حملات به ایران و بی‌طرفی‌اش در قبال تحرکات نظامی همراه است، نشان‌دهنده چرخش راهبردی ریاض برای ایجاد توازن در روابط با تهران و واشنگتن است.

 از دیپلماسی تا جنگ

عباس عراقچی در مقاله‌ای در فایننشال‌تایمز، سیاست آمریکا در جنگ ۱۲روزه را نتیجه تبعیت از خواست اسرائیل دانست و تأکید کرد واشنگتن می‌تواند با دیپلماسی، آسیب‌های جنگ را جبران کند. او از پیشرفت‌های مذاکرات پنج‌گانه با ویتکاف در مقایسه با مذاکرات دوره بایدن سخن گفت. بااین‌حال، تهدیدات ترامپ برای حملات جدید در صورت ازسرگیری برنامه هسته‌ای ایران، تعلیق بین دیپلماسی و تقابل نظامی را برجسته می‌کند. ایران رسما مذاکره مستقیم را تکذیب کرده، اما حمایت مسعود پزشکیان از گفت‌وگو با میانجی‌ها، نشان‌دهنده تمایل تهران به دیپلماسی است، مشروط به تضمین‌های امنیتی.

در این بین اخراج بازرسان آژانس و برچیدن دوربین‌های نظارتی، همراه با قانون جدید مجلس ایران که همکاری با آژانس را منوط به تأیید شورای‌عالی امنیت ملی کرده، نظارت بر تأسیسات هسته‌ای ایران را متوقف کرده است. فقدان اطلاعات درباره ۴۰۸ کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده ۶۰ درصد، با شانتاژ سیاسی و رسانه‌ای غرب، نگرانی‌ها درباره بازسازی برنامه هسته‌ای را افزایش داده است و با این برجسته‌سازی عملا سعی شده تا بازگرداندن نظارت آژانس، شرط اولیه هر توافق دیپلماتیک برای تهران تلقی شود.

مکانیسم ماشه؛ تهدید اروپا و ضرب‌الاجل اکتبر

در سوی دیگر معادلات، اروپا، به‌ویژه تروئیکای اروپایی، تهدید به فعال‌سازی مکانیسم ماشه تا اکتبر ۲۰۲۵ کرده است که تحریم‌های سازمان ملل را بازمی‌گرداند. یک دیپلمات اروپایی به هاآرتص گفت‌ حملات آمریکا و اسرائیل نتوانسته همه تأسیسات و ذخایر اورانیوم ایران را نابود کند‌ و گزینه نظامی فقط با توافقی سخت‌گیرانه و نظارت دقیق قابل‌ جایگزینی است. ایران تهدید کرده که در صورت اسنپ‌بک، از NPT خارج می‌شود که می‌تواند تنش‌ها را تشدید کند. مذاکرات فوری با میانجیگری خلیج فارس می‌تواند این ضرب‌الاجل را به تعویق بیندازد.

در این فضای مبهم و شکننده، عربستان سعودی، با اتخاذ موضع بی‌طرفانه در قبال حملات به ایران، به دنبال ایجاد شبکه‌ای دیپلماتیک برای همسایگی مسالمت‌آمیز با تهران است. ریاض، که نگران تهدید ایران به بستن تنگه هرمز و تأثیر آن بر اقتصاد خود است، ضمن آنکه از حملات نظامی به ایران انتقاد کرده، در عین حال اجازه استفاده از خاکش برای این منظور را نداده است. بااین‌حال، لغو تحریم‌های ایران در صورت توافق هسته‌ای، می‌تواند صادرات نفت ایران را به ۳.۸ میلیون بشکه در روز برساند، که رقابت با عربستان را تشدید می‌کند. ریاض با میانجیگری به دنبال توازن بین امنیت و منافع اقتصادی است.

 از توافق موقت تا توافق پایدار

در بستر این میزان از ابهام و شکاف مواضع طرفین، برخی ناظران از توافق موقت می‌گویند؛ کمااینکه کلسی داونپورت، مدیر سیاست‌های عدم اشاعه در «انجمن کنترل تسلیحات»، در تازه‌ترین نوشتار تفصیلی برای این نشریه باور دارد که یک توافق موقت می‌تواند آتش‌بس را تثبیت کند، نظارت آژانس را بازگرداند و حقوق ایران در NPT را به رسمیت بشناسد. ضمنا آمریکا می‌تواند متعهد شود از حملات بیشتر خودداری کند، به شرط بازگشت بازرسان آژانس. ایران نیز می‌تواند از حمله به دارایی‌های آمریکا در منطقه خودداری کند. قطع‌نامه شورای امنیت می‌تواند حقوق هسته‌ای ایران را تأیید کند بدون تعیین وضعیت غنی‌سازی. حضور یک کشور ثالث مانند چین یا برزیل در سایت‌های هسته‌ای ایران، می‌تواند امنیت ذخایر اورانیوم را تضمین و از حملات جدید جلوگیری کند.

داونپورت ادامه می‌دهد که برای حصول یک توافق پایدار، ایجاد مکانیسم‌های نوآورانه نظارت ضروری است. پیشنهادهایی مانند کنسرسیوم چندجانبه غنی‌سازی، با مشارکت کشورهای خلیج فارس، یا توافق ایران و عربستان برای غنی‌سازی در ایران و تولید سوخت در عربستان، می‌تواند شفافیت را افزایش دهد. ایجاد مرکز امنیت هسته‌ای منطقه‌ای با همکاری ایران، کشورهای خلیج فارس و قدرت‌های جهانی، می‌تواند اعتمادسازی کند. این چارچوب‌ها، با در نظر گرفتن خسارات تأسیسات هسته‌ای ایران، باید انعطاف‌پذیر و قابل راستی‌آزمایی باشند.

پیامدهای اقتصادی و ژئوپلیتیکی

لغو تحریم‌ها می‌تواند صادرات نفت ایران را افزایش دهد، اما این امر برای عربستان که نگران کاهش قیمت نفت به ۴۰ دلار در هر بشکه است، تهدیدی اقتصادی است. طبق گزارش Bloomberg Intelligence، این کاهش می‌تواند طرح‌های توسعه عربستان را به خطر بیندازد. از سوی دیگر، تداوم تنش‌ها و تهدید بستن تنگه هرمز، امنیت اقتصادی منطقه را متزلزل می‌کند. میانجیگری خلیج فارس، با هدف کاهش این تهدیدات، می‌تواند ثبات منطقه‌ای را تقویت کند، اما نیازمند مدیریت هوشمندانه رقابت‌های اقتصادی است. با این حال مواضع حداکثری، مانند اصرار آمریکا بر غنی‌سازی صفر یا تأکید ایران بر حفظ غنی‌سازی، مذاکرات را به بن‌بست می‌کشاند. استیو ویتکاف غنی‌سازی را خط قرمز آمریکا خوانده، درحالی‌که قانون جدید مجلس ایران، همکاری با آژانس را مشروط به رسمیت شناختن غنی‌سازی کرده است. این دوگانگی، خطر دورشدن طرفین از میز مذاکره را افزایش می‌دهد. دیپلماسی مستقیم و اجتناب از پیش‌شرط‌های غیرواقعی، می‌تواند مسیر توافق را هموار کند.

آخرین فرصت، آخرین شانس

با توجه به مجموعه نکات یادشده، چنین به نظر می‌رسد که میانجیگری قطر، عمان و عربستان، جزء آخرین فرصت‌ها برای احیای دیپلماسی و نرسیدن به نقطه غیرقابل بازگشت است، اما در این بین ضرب‌الاجل اکتبر و تهدیدات اسرائیل، عدم‌ قطعیت‌ها را افزایش داده است. ایران با تکیه بر برخی مؤلفه‌ها هنوز اهرم‌هایی برای مذاکره دارد، اما باید از تبدیل آنها به بهانه برای حملات جدید جلوگیری کند. موفقیت این مذاکرات، به انعطاف‌پذیری طرفین، نقش آژانس و حمایت شورای امنیت بستگی دارد. دیپلماسی هوشمندانه ایران می‌تواند جایگاه منطقه‌ای‌اش را تثبیت کند، اما هرگونه اشتباه محاسباتی، خطر تنش‌های نظامی و اقتصادی را به دنبال خواهد داشت.

 

آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.