همسایهها یاری کنید میخواهیم «هواداری» کنیم
قاتل خاموش! تهران با شاخص کیفیت هوا ۲۳۳، آلودهترین شهر جهان شد؛ خبری که وبسایت IQAir منتشر و توجه جهانی را به خود جلب کرد. طبق گزارش مؤسسه بار بیماریها، حدود ۵۴ هزار مرگ در ایران به آلودگی هوا نسبت داده شده است که از این میان، ۲۸ درصد سکتههای مغزی، ۲۶ درصد مرگهای قلبی و بخش بزرگی از سرطان ریه، همه از همین قاتل خاموش تغذیه میکنند.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
سعید نبی - مستندساز
قاتل خاموش! تهران با شاخص کیفیت هوا ۲۳۳، آلودهترین شهر جهان شد؛ خبری که وبسایت IQAir منتشر و توجه جهانی را به خود جلب کرد. طبق گزارش مؤسسه بار بیماریها، حدود ۵۴ هزار مرگ در ایران به آلودگی هوا نسبت داده شده است که از این میان، ۲۸ درصد سکتههای مغزی، ۲۶ درصد مرگهای قلبی و بخش بزرگی از سرطان ریه، همه از همین قاتل خاموش تغذیه میکنند. «بحران سلامتی» که یکی از نمایندگان مجلس خسارت آن را سالانه ۱۸ میلیارد دلار برآورد کرده و با موج بلند بیماریهای قلبی، ریوی و سرطانی همراه است.
سؤال اینکه آیا هنوز و در این سالهای ازدسترفته عمر که در نظام سلامت «DALY» خطاب میشود، سازمان محیط زیست در دفاع از حقوق عامه طبق اصل ۵۰ قانون اساسی عمل میکند؟ اهل فن معتقدند این روزها که کلانشهرها با فاجعه آلودگی هوا دچار «اضطرار مزمن» شدهاند و بحث درباره متهمان اصلی بنزین و مازوت، دوباره داغ شده، واقعیت را چه کسی میگوید؟ وزارت نیرو که هشتم آذر اعلام کرده هیچ نیروگاهی در تهران مازوت نمیسوزاند؟ یا نمایندگان که گفتهاند برگشتیم به دوران مازوتسوزی؟ گروهی که میگویند آلودگی از میزان مصرف بنزین است نه کیفیت؟ یا آنها که میگویند کیفیت بنزینهای داخلی؟
البته در این میان، هستند عدهای که دور از هیاهو، نان و ماستخوران و بیصدا نرخ سهام پتروشیمیها و پالایش را چک میکنند.
معاون وزیر بهداشت بهطور نمادین مجبور به عذرخواهی از مردم شده است. اما آیا این عذرخواهی میتواند جبران سکتهها، بیماریها و مرگهای زودرس باشد؟
درحالیکه هزینه آلودگی هوا فقط شامل درمان و دارو نیست، کاهش بهرهوری، غیبتهای کاری، افت سرمایه اجتماعی، فرسودگی زیرساختهای شهری، کاهش عمر مفید آسفالت و ابنیه، افت گردشگری و حتی تقلیل توان شناخت و یادگیری کودکان به دلیل کاهش اکسیژنرسانی، همه بخشهایی از این فاجعه خاموش هستند. هر روز که هوا آلودهتر شده و دادهها پنهانتر، فشار بر سلامت، اقتصاد و محیط زیست مردم و جامعه سنگینتر میشود. کشورهای توسعهیافته، از سالها قبل با رعایت سه فصل مشترک، داده خام، قانون شفاف و نظارت مستقل در اتاقهای شیشهای، اصل را بر شفافیت داده نهاده و «مدیریت سلامت شهری» را در اولویت گذاشتهاند. یعنی بحران آلودگی هوا را نه وضعیت کوتاهمدت دیدند و نه گذرا و نه اتفاقی؛ آن را یک «اپیدمی غیرعفونی» دانستهاند که از سوخت، سیاستگذاری، نظارت و حکمرانی نشئت میگیرد. ژاپن، از دهه ۶۰ میلادی، مرزهای امنیت داده را شکست و آن را در اختیار عموم گذاشت و به دنیا نشان داد «سلامت مردم» شاخص اصلی عملکرد دولت است، نه آمار تولید سوخت یا برق.
بریتانیا از دهه ۵۰ که با مهدود کشنده روبهرو شد، قانون را اجرا کرد و با استانداردسازی سوخت و شفافیت دادهها سبب بهبود کیفیت هوا شد.
در ایران دادههای بنزین و مازوت شفاف نیست. برای خودکفایی در تولید بنزین پتروشیمی جشن برگزار میشود، سپس سرطانزا خوانده میشود و در ادامه برخی آن را استاندارد دانسته و در همان دوران وزیری آن را آلاینده خطاب میکند. در سوخت مازوت هم همینطور.
شینا انصاری که در سالهای گذشته مدیر کل محیط زیست و توسعه پایدار شهرداری تهران بوده و درباره مصرف «مازوت» در برخی پالایشگاه و کارخانهها هشدار داده بود، یادآوری کرد سازمان حفاظت محیط زیست با تکلیف قانونی میتواند علیه واحدهای صنعتی متخلف در مسئله آلودگی هوا «اعلام جرم» کند.
و امروز افکار عمومی میگویند: بسمالله! این شما و این هم سازمان محیط زیست که از دست تقدیر، امروز تحت حاکمیت شماست، علیه دستگاههایی که هوای کلانشهرها را به این روز انداختهاند، اعلام جرم کنید! تا برخی معاندان اذهان عمومی را جهتدهی سیاسی نکنند و رئیسجمهور مجبور نشود همچون سال گذشته که از مردم کشور عذرخواهی کرد و گفت: «نمیخواستیم مازوت بسوزانیم، در دوراهی تصمیم گرفتار شدیم».
با انتشار گزارش ۱۴۰۴ سازمان محیط زیست با عنوان «تحلیل کیفیت هوای تهران و دلایل افزایش آلودگی هوا»، افکار عمومی معجزه نمیخواهد! وظیفه روشن است: «پایش، کنترل انتشار، استانداردسازی سوخت و اقدام قانونی». چراکه در این گزارش آمده میانگین غلظت روزانه ذرات معلق با قطر کمتر یا مساوی 2.5 میکرومتر در ماه آذر ۱۴۰۴ در برخی روزها به ۱۰۷ میکروگرم بر متر مکعب رسید که تقریبا ۱۰ برابر حد توصیهشده سازمان جهانی بهداشت است. سهم منابع سوختی در آلودگی هوا شامل مازوت (۲۰-۲۵ درصد)، بنزین (۱۵-۱۸ درصد) و گازوئیل یا دیزل (۳۰-۳۵ درصد) است و کربن سیاه ناشی از گازوئیل بین ۱۱-۱۵ درصد ذرات معلق با قطر کمتر یا مساوی 2.5 میکرومتر را تشکیل میدهد.
ارائه این گزارش که فقط یکی از وظایف سازمان محیط زیست در قانون هوای پاک را تأیید میکند، شاید پایانی باشد بر قصه پرغصه مرغ و تخم مرغی سوداگران آلودگی هوا که آیا اول مازوت نقش داشته یا تصمیمهای مدیریتی؟ یا اول کیفیت بنزین مقصر بوده یا نوع مصرف بنزین؟
و در پایان در این سرزمین «پرگنج و پرفرصت» این رئیس سازمان محیط زیست است که برای یک مأموریت خطیر و راهبردی دیگر با «هواداری» مردم باید تصمیم بگیرد:
آیا برای بازگرداندن «اراده حکمرانی محیط زیستی» به دور از تعارض منافع و برای غلبه بر سرطانی به بزرگی «آلودگی هوا» سازمانش شجاعت و دانش لازم را دارد؟ و آیا شاخص سلامت مردم به عنوان «خط قرمز زیست سالم شهری» تعریف میشود؟
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.