رؤیای دور از دسترس
براساس دادههای رسمی، فقط هفتمیلیونو ۷۸۸ هزار خانوار ایرانی در طول یک سال گذشته حداقل یک بار به سفر رفتهاند؛ آماری که نشان میدهد نزدیک به ۷۰ درصد جمعیت کشور، یعنی بیش از دوسوم مردم، در این مدت اصلا سفر نکردهاند.


براساس دادههای رسمی، فقط هفتمیلیونو ۷۸۸ هزار خانوار ایرانی در طول یک سال گذشته حداقل یک بار به سفر رفتهاند؛ آماری که نشان میدهد نزدیک به ۷۰ درصد جمعیت کشور، یعنی بیش از دوسوم مردم، در این مدت اصلا سفر نکردهاند. با توجه به جمعیت بیش از ۲۵ میلیون خانوار در ایران، این آمار از کاهش تقاضای سفر حکایت دارد. کاهش قدرت خرید خانوارها، افزایش هزینههای حملونقل و اقامت و نبود زیرساختهای حمایتی برای سفر ارزان، به عنوان دلایل کاهش سفر عنوان شده است. شاید تصور کنیم که دیدههای ما برخلاف این آمار هستند. ما در طول ایام تعطیلات، چه در نوروز و چه مناسبتهای دیگر، با حجم بالای مسافرانی روبهرو میشویم که در جادههای ایران سفر میکنند یا در بیشتر شهرهای شمالی کشور پنجشنبه و جمعه تعداد مسافران زیادتر از مردم آن شهرها به نظر میرسد. این آمار نشان میدهد که این افراد فقط 30 درصد جمعیت ایران را در بر میگیرند و 70 درصد دیگر حتی سالی یک بار نیز نمیتوانند به سفر بروند. همین یک آمار، برای ما پنجرههای دیگری را نیز میگشاید. سفرنرفتن فقط یک واقعیت اقتصادی نیست؛ پیامدهای فرهنگی، اجتماعی و حتی روانی نیز دارد. صنعت گردشگری، مشاغل مرتبط با سفر، و اقتصاد مناطق محروم و کمترتوسعهیافته از جمله بخشهاییاند که بهشدت از این کاهش آسیب میبینند. بسیاری از مشاغل فصلی و خرد که با گردشگری گره خورده بودند، در سالهای اخیر یا به مرز تعطیلی میرسند یا رسیدهاند.