|

بازدارندگی هسته‌ای؟

‌در این نوشته می‌خواهم از موضع راهبردی جمهوری اسلامی ایران و فتوای مقام معظم رهبری مبنی بر پرهیز از تولید و نگهداری سلاح هسته‌ای دفاع کنم. اخیرا در گفت‌وگوهای فضای مجازی برخی از دوستان اهل تحلیل سیاسی اظهار‌نظر می‌کنند که در این نقطه تاریخی که قرار گرفته‌ایم، یک «یا علی» دیگر بگوییم و به بمب هسته‌ای دست یابیم.

احمد شیرزاد استاد دانشگاه و فعال سیاسی

‌در این نوشته می‌خواهم از موضع راهبردی جمهوری اسلامی ایران و فتوای مقام معظم رهبری مبنی بر پرهیز از تولید و نگهداری سلاح هسته‌ای دفاع کنم. اخیرا در گفت‌وگوهای فضای مجازی برخی از دوستان اهل تحلیل سیاسی اظهار‌نظر می‌کنند که در این نقطه تاریخی که قرار گرفته‌ایم، یک «یا علی» دیگر بگوییم و به بمب هسته‌ای دست یابیم. این نگاه و تحلیل را هم در بین برخی از اصولگراها می‌شود دید و هم در بین برخی از تحلیلگران اصلاح‌طلب یا کارشناسان علوم سیاسی و راهبردی.

بحث استراتژی بازدارندگی از طریق داشتن سلاح هسته‌ای در ایران چندان جدید نیست. در حدود سه دهه پیش مرحوم دکتر عسگرخانی، از استادان مطرح علوم سیاسی، نظریه لزوم حرکت به سمت سلاح هسته‌ای را در ایران مطرح ‌و کسانی را به این رویکرد متمایل کرد. نظریه ایشان حتی در مصاحبه‌های رسمی نیز انعکاس داشت. البته این رویکرد هیچ‌گاه به‌ عنوان سیاست رسمی جمهوری اسلامی ایران پذیرفته نشد و همواره در حد یک نظریه باقی ماند.

به خاطر دارم برخی از فعالان سیاسی در دهه ۸۰ که پرونده هسته‌ای ایران در سطح جهانی مطرح شد، فتوای مقام معظم رهبری را نوعی مصلحت موضعی می‌پنداشتند که باید در زمان مناسب به نحوی از آن عبور کرد. بشخصه بر این گمانم که فتوای ایشان نظریه‌ای بسیار جدی و دارای پشتوانه‌های محکم ارزشی و اخلاقی است و امری نیست که با یک تصمیم سیاسی کنار گذاشته شود. اخیرا در سطح جهانی نیز تحلیل‌هایی ارائه می‌شود که مثلا فرایند طی‌شده در ایران را با مسیر کره شمالی مقایسه می‌کنند و نتیجه می‌گیرند که روش کره شمالی‌ منتج به نتیجه بود و قدرت‌های جهانی را در معرض عمل انجام‌شده قرار داد‌ (مقاله اخیر در مجله فارن‌افرز‌). نویسندگان این مقاله، ته داستان به کشورها توصیه می‌کنند که اگر می‌خواهید بمب بسازید، مسیر ایران را نروید، مسیر کره شمالی را بروید.

در پاسخ دوستانی که حرکت در مسیر کره شمالی را توصیه می‌کنند، چند نکته به ذهن من می‌رسد که شایان توجه است:

۱. مسیر کره شمالی را‌ نمی‌توانیم در حال حاضر و از میانه راه دیگری که رفته‌ایم طی کنیم. آنها از ابتدا تن به پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای موسوم به ان‌پی‌تی ندادند و در نهایت پنهان‌کاری حرکت‌شان را به سمت بمب هسته‌ای ادامه دادند. در حال حاضر سیطره اطلاعاتی غربی‌ها بر امکانات و توانمندی‌های ایران فرسنگ‌ها ما را از آن مسیر دور کرده است.

۲. دستیابی به فناوری ساخت بمب زمان‌بر است و با یک بشکن‌زدن حاصل نمی‌شود. گول تبلیغات مسموم آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها را نخوریم که مدعی‌اند ایران فقط چند هفته با دستیابی به بمب فاصله دارد. این تبلیغات عمدتا برای توجیه افکار عمومی مردم جهان است که بگویند‌ ما در آستانه دستیابی ایرانی‌ها به بمب هسته‌ای، حمله پیش‌دستانه انجام دادیم. بنابراین، بر فرض اینکه راهبرد اساسی قبلی‌مان و فتوای مقام معظم رهبری را هم کنار بگذاریم، دستیابی به بمب کار یک روز و دو روز نیست و در این مدت دشمنان ما فرصت هر نوع ضربه‌زدن به ما را خواهند داشت.

۳. خروج از پیمان ان‌پی‌تی و حرکت به سمت تولید سلاح هسته‌ای برای ما شکست سیاسی بزرگی را در سطح جهان رقم خواهد زد و دشمنان ما را در راهبردهای ایران‌‌هراسی منطقه‌ای و جهانی محق جلوه‌گر خواهد کرد.

۴. بیایید فرض محال را در نظر بگیریم که کشور ما پیش از این، با تغییر راهبرد، تبدیل به کشوری دارای سلاح هسته‌ای شده و همین الان تعدادی بمب هسته‌ای دارد. ما در مقابل دشمنان اصلی خود، به‌‌ویژه اسرائیلی‌ها، چگونه می‌خواهیم از این توانمندی استفاده کنیم؟ چند سناریو قابل پیش‌بینی است:

الف. به‌طور پیش‌دستانه و در یک تهدید اولیه، استفاده از سلاح هسته‌ای را به رخ دشمنان بکشیم. این یعنی تهدید به کشتار دسته‌جمعی میلیونی از طرف مقابل و از آن سو قتل‌عام ده‌ها میلیون از شهروندان خودی. رقم‌ها آن‌قدر بزرگ هستند که حتی تصورشان هم نمی‌شود کرد. شاید هیچ ملتی غیر از ژاپنی‌ها نتواند عظمت ویرانگری سلاح‌های هسته‌ای را دریابد. دنیای پس از استفاده از سلاح‌های هسته‌ای دنیایی فرو‌ریخته و غیرقابل زیست است که در آن شلیک‌کنندگان سلاح هسته‌ای نیز جایی برای حکومت‌کردن نخواهند یافت. حال سؤال این است که کجای تهدید به کشتار بی‌گناهان با ارزش‌های اسلامی و انسانی سازگار است؟

ب. فرض کنیم از داشتن سلاح هسته‌ای برای پیشگیری از «تهدید نظامی غیر‌هسته‌ای» بخواهیم استفاده کنیم؛ این به یک شوخی شبیه است. با سلاح هسته‌ای نه می‌توان جلوی جنگنده اف-۳۵ را گرفت و نه می‌توان فرایندهای تروریستی و حملات موشکی و پهپادی را خنثی کرد. مقابله با تهدیدهای غیر‌هسته‌ای شیوه‌های پدافندی خودشان را دارند که از قضا بسیار مؤثرتر عمل می‌کند.

ج. فرض کنید بخواهیم از داشتن بمب هسته‌ای برای «جلوگیری از تهدید هسته‌ای» طرف مقابل کمک بگیریم؛ این همان مفهوم بازدارندگی است که در ذهن برخی دوستان است. نکته اینجاست که داشتن بمب هسته‌ای و حتی حرکت به سمت آن، در عمل نه‌تنها بازدارنده نیست، بلکه دست طرف مقابل را برای تهدید هسته‌ای و غیر‌هسته‌ای ما ده‌چندان باز می‌گذارد. بمب هسته‌ای موشک نیست که بتوان ده‌ها هزار از آن را تولید کرد و در نقاط مختلف کشور مستقر کرد. در عمل گمان من این است که چنین پدیده‌ای بیش از بازدارندگی، ما را از لحاظ سیاسی و امنیتی ضربه‌پذیر می‌کند.

خلاصه کنم؛ زمانی مرحوم عسگرخانی فرموده بود‌ اتم عشق من است. عرض می‌کنم‌ بمب هسته‌ای نقل و نبات نیست که از داشتن آن لذت ببریم. ما چه به لحاظ امنیتی و چه به لحاظ ارزشی و اخلاقی باید به سمت دنیایی عاری از سلاح هسته‌ای پیش برویم. فتوای مقام معظم رهبری، فتوایی بسیار مترقی، انسانی و از لحاظ منطقی و سیاسی قابل دفاع است. در دنیای آکنده از تهدید هسته‌ای هیچ انسانی، در هیچ سمتی از جهان، خواب آسوده ندارد.‌

 

آخرین مقالات منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.