|

آنگ سان سوچي در دادگاه جنايات جنگي

عبدالرضا ناصرمقدسي-متخصص مغز و اعصاب

انسان تغيير مي‌کند. انگيزه‌هاي انساني گاه ساده و گاه پيچيده هستند. موقعيت‌هاي مختلف سبب تغيير رفتار انسان‌ها مي‌شود. اما همه اين واقعيت‌ها سبب نمي‌شود رفتار آنگ سان سوچي پس از رسيدن به قدرت مرا به تعجب واندارد؛ رفتاري که هر لحظه شگفت‌انگيزتر مي‌شود. آنگ سان سوچي خود شخصا در دادگاه لاهه حضور يافت تا از فجايع ارتش برمه عليه مسلمانان روهينگيا دفاع کند. شايد اين اولين‌باري باشد که يک برنده جايزه نوبل صلح در دادگاه حاضر مي‌شود تا از يک نسل‌کشي دفاع کند. چنين چيزي غيرقابل باور است. از نظر من، همواره دفاع از صلح و آزادي انسان‌ها، روح انسان را صيقل مي‌دهد تا آنجا که ديگر نتواند جور ديگري فکر کند. زماني در استکهلم به ديدن موزه نوبل رفتم. آن زمان نمايشگاه ويژه اين موزه بسيار جالب، به مارتين لوترکينگ اختصاص داده شده بود. عکس‌ها، فيلم‌ها، سخنراني‌ها و نوشته‌هاي او همه و همه نشان مي‌داد که يک انسان چگونه از انگيزه‌هاي به حبس‌کشنده دروني، آزاد شده و جان خود را فداي آرمان‌هاي آزادي‌خواهانه خود مي‌کند. براي مدت‌ها باور داشتم همه کساني که اين راه را مي‌روند، چنان صيقل مي‌خورند که نمي‌توانند بد باشند. نمي‌توانند ظلمي را به کسي روا دارند. اما انگار اشتباه مي‌کردم. از زماني که سوچي در حبس خانگي بود، با علاقه تمام اخبار مربوط به او را دنبال مي‌کردم. فيلم «ليدي» ساخته تحسين‌برانگيز لوک بسون درباره او را بارها ديده‌ام. نطق او هنگام دريافت جايزه صلح نوبل آن هم سال‌ها پس از اعطاي جايزه به او را بارها گوش داده‌ام. اما وقتي که به قدرت رسيد، ناگهان ديدم انسان چگونه مي‌تواند عوض شود. چگونه مي‌تواند بايدها و نبايدهاي خود را فراموش کند. او براي اينکه در قدرت بماند، چشم روي کشتار فجيع مسلمانان روهينگيا از سوی ارتشيان ميانمار بست؛ آن هم زماني که در قدرت بود و مي‌توانست مانع اين کار شود و حالا با حضور در دادگاه لاهه عملا نشان داد که انگار جان آدميان در برابر حفظ قدرت هيچ ارزشي ندارد؛ داستاني که متأسفانه در تاريخ بارها و بارها تکرار شده و ما هم شنيده و ديده‌ايم. جالب است که آنگ سان سوچي در اين دادگاه از يک ادبيات تکراري استفاده کرد و گفت کار ارتش ميانمار در استان راخين يک عمليات ضدتروريستي بوده است. فقط کسي که دستش به خون آلوده باشد، مي‌تواند اين‌گونه جاي مظلوم و ظالم را عوض كند. او از ارتشي اين‌گونه دفاع کرد که مدت‌ها او را در حبس خانگي نگه داشته بود. بي‌شک سوچي با اين کار موقعيت خود را در داخل ميانمار محکم‌تر کرد، اما او نيز در رديف بي‌شمار سياست‌مداراني قرار گرفت که براي ماندن در قدرت از هر اقدامي فروگذار نمي‌کنند.

انسان تغيير مي‌کند. انگيزه‌هاي انساني گاه ساده و گاه پيچيده هستند. موقعيت‌هاي مختلف سبب تغيير رفتار انسان‌ها مي‌شود. اما همه اين واقعيت‌ها سبب نمي‌شود رفتار آنگ سان سوچي پس از رسيدن به قدرت مرا به تعجب واندارد؛ رفتاري که هر لحظه شگفت‌انگيزتر مي‌شود. آنگ سان سوچي خود شخصا در دادگاه لاهه حضور يافت تا از فجايع ارتش برمه عليه مسلمانان روهينگيا دفاع کند. شايد اين اولين‌باري باشد که يک برنده جايزه نوبل صلح در دادگاه حاضر مي‌شود تا از يک نسل‌کشي دفاع کند. چنين چيزي غيرقابل باور است. از نظر من، همواره دفاع از صلح و آزادي انسان‌ها، روح انسان را صيقل مي‌دهد تا آنجا که ديگر نتواند جور ديگري فکر کند. زماني در استکهلم به ديدن موزه نوبل رفتم. آن زمان نمايشگاه ويژه اين موزه بسيار جالب، به مارتين لوترکينگ اختصاص داده شده بود. عکس‌ها، فيلم‌ها، سخنراني‌ها و نوشته‌هاي او همه و همه نشان مي‌داد که يک انسان چگونه از انگيزه‌هاي به حبس‌کشنده دروني، آزاد شده و جان خود را فداي آرمان‌هاي آزادي‌خواهانه خود مي‌کند. براي مدت‌ها باور داشتم همه کساني که اين راه را مي‌روند، چنان صيقل مي‌خورند که نمي‌توانند بد باشند. نمي‌توانند ظلمي را به کسي روا دارند. اما انگار اشتباه مي‌کردم. از زماني که سوچي در حبس خانگي بود، با علاقه تمام اخبار مربوط به او را دنبال مي‌کردم. فيلم «ليدي» ساخته تحسين‌برانگيز لوک بسون درباره او را بارها ديده‌ام. نطق او هنگام دريافت جايزه صلح نوبل آن هم سال‌ها پس از اعطاي جايزه به او را بارها گوش داده‌ام. اما وقتي که به قدرت رسيد، ناگهان ديدم انسان چگونه مي‌تواند عوض شود. چگونه مي‌تواند بايدها و نبايدهاي خود را فراموش کند. او براي اينکه در قدرت بماند، چشم روي کشتار فجيع مسلمانان روهينگيا از سوی ارتشيان ميانمار بست؛ آن هم زماني که در قدرت بود و مي‌توانست مانع اين کار شود و حالا با حضور در دادگاه لاهه عملا نشان داد که انگار جان آدميان در برابر حفظ قدرت هيچ ارزشي ندارد؛ داستاني که متأسفانه در تاريخ بارها و بارها تکرار شده و ما هم شنيده و ديده‌ايم. جالب است که آنگ سان سوچي در اين دادگاه از يک ادبيات تکراري استفاده کرد و گفت کار ارتش ميانمار در استان راخين يک عمليات ضدتروريستي بوده است. فقط کسي که دستش به خون آلوده باشد، مي‌تواند اين‌گونه جاي مظلوم و ظالم را عوض كند. او از ارتشي اين‌گونه دفاع کرد که مدت‌ها او را در حبس خانگي نگه داشته بود. بي‌شک سوچي با اين کار موقعيت خود را در داخل ميانمار محکم‌تر کرد، اما او نيز در رديف بي‌شمار سياست‌مداراني قرار گرفت که براي ماندن در قدرت از هر اقدامي فروگذار نمي‌کنند.

آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.