نمایش جناحی یا دغدغه ملی؟
روز یکشنبه، صحن مجلس دوباره صحنهای آشنا و تکراری را به نمایش گذاشت؛ صحنهای که از بیرون قانونی و رسمی به نظر میرسد، اما در باطن بیشتر شبیه یک نمایش سیاسی بود.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
زهره فراهانی
روز یکشنبه، صحن مجلس دوباره صحنهای آشنا و تکراری را به نمایش گذاشت؛ صحنهای که از بیرون قانونی و رسمی به نظر میرسد، اما در باطن بیشتر شبیه یک نمایش سیاسی بود.
محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس، بعد از دریافت یادداشتی که به دستش دادند، حسن روحانی و جواد ظریف را متهم کرد که سخنان اخیرشان روابط ایران و روسیه را به خطر انداخته است. واقعیت اما این است که هیچیک از این افراد در ساختار رسمی قدرت نیستند و مشخص نیست پس از گذشت یک هفته، چه اتفاق تازهای رخ داده که چنین هیاهویی شکل گرفته است. پرسش ساده اما مهم این است: آیا تمرکز بر این موضوعات چیزی جز جستوجوی بهانهای برای کشمکشهای جناحی و نمایشهای سیاسی است؟ تمرکز بر محاکمه مسئولان سابق بیش از آنکه نشانه دغدغه ملی باشد، شبیه یک نمایش سیاسی است؛ نمایشی برای بازتولید تنش با دولتهای یازدهم و دوازدهم و منحرفکردن افکار عمومی از مشکلات واقعی مردم؛ مردمی که هر روز با گرانی، تورم و ناکارآمدی اقتصادی دستوپنجه نرم میکنند. اما جبهه پایداری اولویت خود را بر «محاکمه» گذاشته است؛ اولویتی که نه به زندگی روزمره مردم مرتبط است و نه کمکی به حل بحرانها میکند. این رفتار، شبیه بازی با آتش است؛ حرکتی طراحیشده برای نمایش قدرت جناحی، نه دفاع از منافع ملی. محاکمه روحانی و ظریف بر چه مبنایی مطرح میشود؟
موضوع برجام است. توافقی که در شورای عالی امنیت ملی تصویب شد، حالا محل اختلاف جناحی و تسویهحسابهای سیاسی شده است. اگر این توافق به ضرر منافع ملی بود، چرا دولت مرحوم رئیسی تلاش کرد آن را احیا کند؟ تناقضها آشکار است. نکته جالبتر اینکه شدتگرفتن این حملات دقیقا پس از پایان جنگ 12روزه رخ داده و همراستایی مواضع جبهه پایداری با ترامپ و نتانیاهو، پیام واضحی از نیت واقعی این گروه دارد. مردم هر روز با مشکلات اقتصادی و اجتماعی دستوپنجه نرم میکنند، اما مجلس بهجای رسیدگی به این مسائل، مشغول محاکمه دولتمردان سابق است. تمرکز بر چنین پروندههایی، نهتنها راهگشا نیست، بلکه نشاندهنده بیتوجهی آشکار به مطالبات واقعی جامعه است. سیاستورزی در چنین فضایی، شبیه رانندگی در مه غلیظ هیجان و انتقام است؛ مسیری که از مسیر درست دور میشود و پاسخگویی به ناکارآمدیهای فعلی را از دستور کار خارج میکند. اگر کسی باید پاسخگو باشد، بهتر است ابتدا کسانی بررسی شوند که در سالهای اخیر به نام تحریم، از شرایط سوءاستفاده کردهاند، جیب خود را پر کرده و با تصمیمات نادرست، کشور را به بنبست اقتصادی کشاندهاند. این افراد اثر واقعی و ملموسی بر زندگی مردم داشتهاند، نه کسانی که دیگر در قدرت نیستند.
سیاست عرصه عقلانیت و تصمیمگیری دوراندیشانه است، نه محلی برای تسویهحسابهای جناحی یا نمایشهای پرهیاهو. وقتی مجلس گرفتار این نمایشها میشود، نهتنها جایگاه خود را زیر سؤال میبرد، بلکه اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی را نیز تحلیل میبرد. هر بار که صحن مجلس تبدیل به صحنه تسویهحساب سیاسی میشود، شکاف میان مردم و نهادهای حکومتی عمیقتر میشود و هزینه آن را نه سیاستمداران، بلکه مردم میپردازند. پیامدهای این شکاف بر زندگی اقتصادی و اجتماعی بلندمدت است و ترمیم آن بسیار دشوارتر از محاکمه هر دولتمردی. رفتار جبهه پایداری بهوضوح راهبردشان را نشان میدهد؛ ایجاد تنشهای دائمی، منحرفکردن افکار عمومی و تمرکز بر محاکمههای جناحی. این شیوه نهتنها کمکی به مردم نمیکند، بلکه اعتماد اجتماعی و سرمایه ملی را تهدید میکند. مسیر درست برای مجلس، فاصلهگرفتن از سیاستهای پرهیاهو و تفرقهانگیز و بازگشت به وظیفه اصلی خود یعنی قانونگذاری واقعی و مؤثر برای بهبود زندگی مردم و ایجاد ثبات اجتماعی و اقتصادی است. ادامهدادن راهبرد پرتنش جبهه پایداری فقط باعث فرسایش جامعه، افزایش نارضایتیها و کاهش اعتماد عمومی خواهد شد و هیچ دستاورد ملموسی برای مردم ندارد.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.