در حاشیه کتاب «ماکیاولی و صیانت از جمهوری»
ماکیاولی معاصر ما
در دورانی که جهان با بحرانهای متعدد و درهمتنیدهای روبهرو است، که امیدی هم به حل زودهنگام آنها وجود ندارد، باید به استقبال هر ایده جدیدی درباره برهمزدن نظم کنونی جهان رفت. در دنیای کنونی بحرانهای زیستمحیطی ابعادی چنان نگرانکننده پیدا کردهاند که بههیچوجه نمیتوان انکارشان کرد.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
شرق: در دورانی که جهان با بحرانهای متعدد و درهمتنیدهای روبهرو است، که امیدی هم به حل زودهنگام آنها وجود ندارد، باید به استقبال هر ایده جدیدی درباره برهمزدن نظم کنونی جهان رفت. در دنیای کنونی بحرانهای زیستمحیطی ابعادی چنان نگرانکننده پیدا کردهاند که بههیچوجه نمیتوان انکارشان کرد. از سوی دیگر در سالهای اخیر شاهد ظهور چهرههایی در قدرت بودهایم که بیش از هر چیز نفع شخصی خود یا گروهی محدود از اطرافیانشان را دنبال میکنند و در راه منافعشان تمام ارزشهای جمعی را زیر سؤال میبرند.
قدرتگرفتن دوباره ترامپ در آمریکا در کنار ظهور دولتهایی راستگرا در کشورهایی دیگر دموکراسی غربی و عاملیت نهادهای بینالمللی را به چالش کشیده است. در فقدان چپ جهانی قدرتمند که بتواند دست به سازماندهی و تأثیرگذاری در قدرت بزند، این عوامفریبان هستند که میتوانند بخشهایی از مردم را با خود همراه کنند و در سازوکار دموکراسی لیبرال قدرت بگیرند. در چنین وضعیتی به نظر میرسد نیاز به بازبینی و بازسازی ایدههایی داریم که میتوانند تغییری در نظم مستقر به وجود بیاورند.
در وهله اول شاید این پرسشی عجیب به نظر برسد که ماکیاولی چه پیشنهادها یا ایدههایی برای جهان کنونی ما دارد؟ آیا احضار ایدههای ماکیاولی به دنیای فعلی میتواند راهگشای مسیرهایی تازه باشد؟ مائوریستو ویرولی در کتاب «ماکیاولی و صیانت از جمهوری» به سراغ ماکیاولی رفته و نشان داده که چگونه میتوان از متون کلاسیک او راهحلهایی برای معضلات جهانی کنونی استخراج کرد.
«ماکیاولی و صیانت از جمهوری» با عنوان فرعی پندهای مستشار فلورانسی برای شهروندان، اخیرا با ترجمه امین زرگرنژاد توسط نشر لاهیتا منتشر شده است. این کتاب حول نقلقولهایی از ماکیاولی شکل گرفته و نویسنده کوشیده با شرح و بسط ایده نهفته در هر نقلقول، آن را به «حادترین مسائل سیاست جمهوریخواهانه در زمان حاضر» پیوند بزند. آنطورکه مترجم کتاب توضیح داده، مخاطب ویرولی در این کتاب مردم آمریکا هستند، با این حال بسط این ایدهها به دیگر کشورها و شرایط خاص آنها ممکن و حتی مفید است.
بخش عمده کتاب «ماکیاولی و صیانت از جمهوری» را بیش از هشتاد نقلقول مستقیم و عمدتا طولانی از آثار ماکیاولی تشکیل میدهد. کتاب در بیست فصل با این عناوین نوشته شده است: جمهوری و مشارکت فعالانه شهروندان، داوری دستاوردهای رهبران سیاسی، جمهوری و خیر عمومی، در ناگزیری تغییر و سازگاری با زمان، در نکوهش مخاطرهجویی رهبران سیاسی، رهبران سیاسی و سرمشقهای تاریخی، صلابت رهبران سیاسی در فراز و فرود جمهوری، مسئولیت مدنی در پرتو عدل الهی، در ستایش خوشنامی رهبران سیاسی، فساد سیاسی و ویرانی بنیانهای جمهوری، عدالت سیاسی و عدالت جمهوریخواهانه، رجحان ثروت عمومی بر ثروت شخصی، آفتهای انحصار قدرت سیاسی، تقدم خیر جمهوری بر باورهای شخصی، در ضرورت دفاع از میهن، اضطراب سیاسی و پاسداری از جمهوری، در لزوم تقویت قوای دفاعی، در اهمیت بلاغت رهبران سیاسی، مداخلهگری و همیاری بینالمللی و بازآفرینی اصول بنیادین جمهوری. کتاب همچنین مقدمهای با عنوان «چرا بازگشت به ماکیاولی» هم دارد و در ابتدای اثر نیز یادداشت مترجم منتشر شده است.
نکته قابل توجه در ترجمه فارسی کتاب «ماکیاولی و صیانت از جمهوری»، پیشگفتار اختصاصی نویسنده بر ترجمه فارسی اثر است. مائوریتسیو ویرولی در این پیشگفتار به این نکته اشاره کرده که عنوان اصلی این کتاب، «چگونه رهبر انتخاب کنیم: پندهای ماکیاولی برای شهروندان» است که اولینبار در سال 2016 منتشر شد. اما او میگوید عنوانی که بر ترجمه فارسی کتاب گذاشته شده تصویر بهتری از پیام اصلی آن به دست میدهد: «هدف من در زمان نگارش کتاب دقیقا برکشیدن ایدههایی از آثار ماکیاولی بود که بتواند به شهروندان کمک کند تا از جمهوریهایشان در برابر تهدیدهای به یک اندازه ویرانگر جباریت و افسارگسیختگی صیانت کنند. اولی قدرت نامحدود یک یا چند نفر در پیشبرد و افزایش منافعشان است و دومی از قدرت نامحدود توده مردم در پیگیری منافع خودشان در برابر نخبگان اجتماعی و فکری حکایت دارد». ویرولی به نقلقولی از ماکیاولی اشاره میکند که میگوید هم پیروزی جباریت و هم پیروزی افسارگسیختگی مرگ آزادی جمهوریخواهانه را رقم میزند.
ویرولی در بخشی از پیشگفتاری که برای ترجمه فارسی «ماکیاولی و صیانت از جمهوری» نوشته، به وضعیت جهان فعلی ما اشاره میکند. درواقع میتوان گفت بحرانهای سیاسی وضعیت کنونی جهان ضرورت نگاشتن این کتاب بوده است. ویرولی نوشته است: «در دوران کنونی و از غرب تا شرق جهان، ما شاهد برآمدن عوامفریبانی هستیم که مردم کشورشان را با دورنمای عظمتطلبی، فتوحات نظامی، سلطه بر دیگر مردمان و سرکوب و خفهکردن نخبگان فکری و روشنفکران اغوا میکنند. تنها علاج ممکن در برابر این انحطاط، ظهور رهبران سیاسی جدیدی است که بتوانند عشق به آزادی و میل به دستیابی به عظمت راستین را که تنها از طریق پیگیری و طلب عدالت در داخل و خارج از مرزهای کشورشان به دست میآید، در شهروندان میهنشان برانگیزانند. هیچکس نمیداند که چه هنگام و چگونه ممکن است منجیان سیاسی جدید سر برآورند. شایستهترین کاری که دانشوران و شهروندان میتوانند انجام دهند این است که امید را زنده نگه دارند و تلاش کنند تا به شهروندان همقطارشان آن خردمندی و شجاعتی را بیاموزند که میتواند نویدبخش تولد دوباره آزادی جمهوریخواهانه باشد».
مائوریتسو ویرولی، در ایتالیا متولد شد و اکنون یکی از مفسران و شارحان برجسته ماکیاولی در جهان به شمار میرود. او بیش از سه دهه است که در آمریکا زندگی میکند و کتاب «ماکیاولی و صیانت از جمهوری» را به زبان انگلیسی نوشته است. او در این اثر آرای ماکیاولی را به عنوان چراغی راهنما برای پیدا کردن مسیری که به جهانی قابل زیست میرسد ارائه کرده است. او همنظر با هانا آرنت، ماکیاولی را «پدر معنوی انقلاب به معنی مدرن آن» میداند چراکه انقلابهای بزرگ مدرن که تحت عنوان بازسازی یا نوسازی ظهور کردند، به معنی ماکیاولیایی بازآفرینی، جنبشهایاند که اجتماع سیاسی را به اصل خود بازمیگردانند و ازاینرو آن را از فساد و نابودی نجات میدهند. او معتقد است تأثیر آرای ماکیاولی در طی سدهها، در بسترهای بسیار متفاوت فکری و سیاسی، تنها با درک خاص او از زندگی قابل تبیین است. او همچنین میگوید که تفسیر و فهم نیتها و انگیزههای شهریاران و رهبران جمهوری هنری بود که ماکیاولی به آن تسلط داشت و به لطف این هنر، او قادر به درک کنش سیاسی واقعی، به ویژه اقدامات بنیانگذاران و منجیان جمهوریها و شهریاریها بود.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.