در زیر زمینِ شهرهایمان چه خبر است؟
به غیر از لولههای آب و گاز، کابلهای برق و فیبر نوری و دیگر تأسیسات شهری، طبقات زیرزمینی برجهای سر به فلک کشیده و البته خطوط مترو و سازههای مربوط به آن، فکر میکنید چه سازههای مهمی هنوز بهعنوان روح قدیمی و زنده، ولی فراموششده شهر در زیر زمین نفس میکشند و با وضعیت اسفناکشان شهر را تهدید میکنند؟
به غیر از لولههای آب و گاز، کابلهای برق و فیبر نوری و دیگر تأسیسات شهری، طبقات زیرزمینی برجهای سر به فلک کشیده و البته خطوط مترو و سازههای مربوط به آن، فکر میکنید چه سازههای مهمی هنوز بهعنوان روح قدیمی و زنده، ولی فراموششده شهر در زیر زمین نفس میکشند و با وضعیت اسفناکشان شهر را تهدید میکنند؟ بله، درست حدس زدید! قناتها... هشدار درباره آنچه در زیر زمینهای شهر تهران اتفاق میافتد کار جدیدی نیست. آب تمیزی که از آن میکشیم و آب کثیفی که به آن پس میدهیم. حتی قبل از آنکه طرفداران محیط زیست، متخصصان آب و زمینشناسان روزانه درباره فرونشست زمین در جایجایِ کلانشهر تهران، بهویژه در عرصههای جنوبی شهر، بنویسند و مصاحبه کنند، ترس از فرورفتن خانهها و اتومبیلها در گودالهای بزرگی که ناگهان دهان میگشودند، وجود داشت.
از 20 سال پیش یادم است که در محافل حرفهای میشنیدم که رسیدگینکردن به قناتها، شستهشدن زمین در اثر روانآبهای زیرزمینی یا انباشت و رهابودن آب و فاضلاب در زیر زمین- حتی در مرکز شهر تهران که میگفتند صدها موتور، آب را از آن به بالا پمپ میکند- میتواند خطرآفرین باشد. حتی پدیده فرونشست در میدان ونک تهران و خیابان ولیعصر نیز مشاهده شد و از وضعیت خطرناک زیرساختهای نشتآلود شهری تهران و فرونشستهای طولی که به دلیل نفوذ آب و فرسایش تونلی رخ داده بودند، خبر میداد. این پدیده بهویژه در مناطقی که خطوط قدیمی آب و قنات مسدودشده دارد، ممکن است تهدیداتی جدی برای ایمنی و زیرساختهای شهری به همراه داشته باشد. با توجه به اینکه تهران روی بستر آبرفتی نسبتا ناپایداری قرار دارد، ضروری است که برای پیشگیری از وقوع چنین حوادثی، فکر و پیشبینی شود. محمد درویش، مسعود امیرزاده، علی بیتاللهی و دیگر ناظران محیطزیستی اینگونه امور، سالهاست با اشاره به افزایش ناترازیها در سفرههای آبهای زیرزمینی، هشدار دادهاند. گفتهاند که با فرونشست به زیرساختها، جادهها و خانهها در اصفهان، کاشان، یزد، مشهد و تهران و... آسیب وارد میشود؛ بنابراین ضرورت تغییر شیوههای اقتصادی و استفاده بهینه از منابع بیش از هر زمان در گذشته مطرح است. میگویند نباید به هر قیمت که شده محصولات آببَرِ کشاورزی، سیمان، فولاد و آهن تولید و صادر کنیم. میگویند باید نخبگان خوشفکر در مصدر تصمیمگیریهای حیاتی اقتصاد و مدیریت کشور قرار گیرند.
در این میانه نقش روددرههای تهران را نباید در ساختار فضایی جغرافیای سرزمین تهران نادیده گرفت. دکتر اویس ترابی که تقریبا تمام عمر حرفهای خود را به این موضوع پرداخته، میگوید: روددرههای تهران تغذیهکننده آبخوان دشت تهران و ریههای تنفسی شهر هستند. این عرصههای سبز و باز، که لبههای طبیعی ساختار فضایی کلانشهری و جداکننده و حریم مناطق شهری نیز محسوب میشوند، باید بهنوعی هدایتگر مدیریت شهری نیز باشند. او برای رفع آسیبهای واردشده به اکوسیستم (و دستیابی به ژینایی اکوسیستم روددرهای) اقداماتی مانند: مدیریت محلی پسماند و پساب، رفع تعرضات و تصرفات غیرقانونی حریم اکولوژیک روددرهها، جمعآوری و تخلیه آوار و نخالههای ساختمانی داخل روددره، پاکسازی خاک آلوده (Soil Remediation)، بازرویانی پوشش گیاهی بومی، بازیابی گونههای جانوری بومی، مدیریت کیفیت آب رودخانه، مدیریت چشمهها و آزادسازی، لایروبی قنات و دیگر اقدامات شهرسازانه محلات اطراف را مؤثر میداند. کاری که دکتر ترابی برای قسمت شمالی روددره فرحزاد کرد، از زمین تا آسمان با پارکهای تفریحی تمامبتن نهجالبلاغه و جوانمردان در روددرههای غرب آن تفاوت داشت.
رودخانه فرحزاد، با آورد سالانه حدود 6.3 میلیون مترمکعب در سال و دبی متوسط رودخانه حدود 190 لیتر بر ثانیه - عمق تقریبی دره در حدود 60 متر و عرض متوسط آن در حدود 200 تا 400 متر میتواند الگوی طراحی درست برای سایر روددرهها قرار گیرد. در تهران شیب طبیعی زمین از شمال به جنوب، حرکت آب و آبیاری خطی طبیعی را تسهیل میکند و اگر به روددرهها تجاوز نشود، هکتارها از عرصه طبیعی رودخانهها میتواند با مراقبت و مواظبت، محلی بکر برای استفادههای تفریحی باشد.
بههرحال، ما تجربه زندگی در کشوری گرم و خشک با قرنها سابقه مواجهه با خشکسالی را داشتهایم و همین نحوه تعامل با کمبود آب، ما را تبدیل به مردمی تابآور کرده که سازههای مهم قنات و بادگیر را به جهان هدیه کردیم. ازاینرو بحران آب اتفاقی جدید نیست، بلکه مداخلات غیرمسئولانه انسان در طبیعت در یک قرن اخیر باعث تشدید بحران آب در این سرزمین شده است. در کارزار قناتهای کرمان، تشکل گنجینه قنات کرمان خواستههای خود را چنین اعلام کردند:
از نهادهای ذیربط درخواست میکنیم:
1- بودجهای ویژه برای احیا و مرمت قناتهای در معرض خطر اختصاص داده شود.
2- نظارت و کنترل جدی بر حفر چاههای غیرمجاز و برداشتهای غیرقانونی از منابع زیرزمینی اعمال گردد.
3- برنامههای آموزشی و ترویجی برای جوامع محلی جهت حفظ و بهرهبرداری صحیح از قناتها اجرا شود.
4- قناتهای ثبتشده در فهرست میراث جهانی یونسکو و دیگر قناتهای ارزشمند مورد حمایت جدی قرار گیرند و در مسیر توسعه پایدار استان، نقش آنها در تأمین آب احیا شود.
این خواستهها برای همه جای ایران صادق است. قناتها فقط یک روش تأمین آب نیستند، بلکه هویت تاریخی، فرهنگی و اقتصادی این سرزمیناند. باید پیش از آنکه دیر شود، برای نجات این سرمایههای ملی گام برداریم.
آخرین مقالات منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.