بازخوانی روز جهانی علم برای صلح
امروز دهم نوامبر، در «روز جهانی علم برای صلح و توسعه»، جهان با چشمانی نگران به اُفق مینگرد؛ جایی که سایه درگیریهای بیپایان، تهدیدهای هستهای و بحرانهای زیستمحیطی، آینده را نگران کرده است.
امروز دهم نوامبر، در «روز جهانی علم برای صلح و توسعه»، جهان با چشمانی نگران به اُفق مینگرد؛ جایی که سایه درگیریهای بیپایان، تهدیدهای هستهای و بحرانهای زیستمحیطی، آینده را نگران کرده است. این روز که توسط یونسکو در سال ۲۰۰۱ پایهگذاری شد، نهتنها یادآور نقش علم در ساختن جوامع پایدار، بلکه فراخوانی برای تحول است. در جهانی که طبق شاخص جهانی صلح، سطح صلح برای سیزدهمین بار در ۱۷ سال گذشته کاهش یافته و مرگهای ناشی از درگیریها به بالاترین سطح در ۲۵ سال اخیر رسیده است، هنوز علم میتواند پلی باشد میان ترس و امید!
بحران صلح؛ آمارهایی که فریاد میزنند
تصویر جهان امروز، آمیختهای از ناآرامی و هشدار است. جهانی که بوی باروت آن از مرزها فراتر رفته، اعتماد جهانی شکنندهتر از هر زمان دیگری شده و رقابتهای تسلیحاتی بازگشته است. گزارش «مؤسسه اقتصاد و صلح» از شاخص جهانی صلح، نشان میدهد سطح کلی صلح جهانی ۰.۳۶ درصد کاهش داشته و این روند برای یک دهه ادامه یافته است. برای نخستین بار، روسیه بهعنوان کمصلحترین کشور جهان رتبهبندی شد و پس از آن اوکراین، سودان، جمهوری دموکراتیک کنگو و یمن قرار دارند. این رتبهبندی، بازتابی از افزایش درگیریها به بالاترین سطح در سه دهه اخیر است؛ جایی که رقابتهای ژئوپلیتیکی بین قدرتهای بزرگ مانند ایالات متحده، چین و روسیه، ملیگرایی فزاینده و فروپاشی اعتماد به نهادهای بینالمللی، آتش بیثباتی را شعلهور کرده است. در خاورمیانه، تنشها همچنان ملتهب است. جنگ در غزه که به سومین سال رسید، منجر به سطوح ویرانگر ناامنی غذایی شده و میلیونها نفر را در معرض خطر قرار داده است.
در شرایطی که سوریه و لبنان با تهدیدهای مداوم روبهرو هستند، یمن با ادامه درگیریهای داخلی، یکی از بدترین بحرانهای انسانی جهان را تجربه میکند. تنش میان ایران و اسرائیل با احتمال گسترش به کشورهای همسایه، سایهای سنگین بر منطقه افکنده است. در آفریقا، منطقه ساحل شامل مالی، بورکینافاسو و نیجر به کانون تروریسم و درگیریهای جدید تبدیل شده؛ جایی که نزدیک به چهار میلیون نفر به دلیل خشونت، گرسنگی و تغییرات اقلیمی آواره شدهاند. سودان با تشدید جنگ داخلی، بدترین بحران انسانی جهان را رقم زده و میلیونها نفر را نیازمند کمکهای فوری کرده است. در شرق اروپا، جنگ روسیه علیه اوکراین همچنان ادامه دارد و تهدیدهای هستهای کرملین، از جمله آمادهسازی سایت «نوایا زملیا» برای آزمایشهای احتمالی، جهان را در لبه پرتگاه قرار داده است. پوتین هشدار داده که در صورت ازسرگیری آزمایشهای هستهای توسط ایالات متحده، روسیه اقدامات متقابل انجام خواهد داد؛ این تهدید ریسک رویارویی اتمی را افزایش میدهد. در آسیا، منطقه کشمیر با خطر بالای تشدید درگیری میان هند و پاکستان، بهعنوان یکی از نقاط بحرانی جهان شناخته میشود. تهدید جنگ میان چین و تایوان و تنشهای مرزی پاکستان و افغانستان، بر این ناآرامیها میافزایند. این بحرانها نه تنها ابعاد انسانی، بلکه ابعاد اقتصادی و زیستمحیطی نیز دارند. تغییرات اقلیمی، کمبود منابع و بیثباتی اجتماعی، ریشه بسیاری از این درگیریهاست. گزارشهای سازمان ملل نشان میدهد که نزدیک به ۲۸.۷ میلیون نفر در ساحل آفریقا نیازمند کمکهای حیاتی هستند. در چنین شرایطی، جنگ دیگر نه افتخار، بلکه شرم جهانی است؛ اما رفتار دولتها هنوز این قُبح را نهادینه نکرده است.
علم، زبان جهانی در زمانه بیاعتمادی
در جهانی که فریاد جنگ بلند است، علم باید صدای وجدان باشد؛ وجدان آگاه، نقاد و صلحجو! تجربه قرن بیستم نشان داد که اگر علم از اخلاق تهی شود، میتواند به یک هیولای بیچهره تبدیل شود. از هیروشیما و ناگازاکی تا مسابقه تسلیحات بیولوژیک و سایبری امروز، هر جا که علم در خدمت سلطه بوده، نه تنها صلح و توسعه، بلکه فاجعه به دنبال داشته است. اما علم اخلاقمدار، علمی که در خدمت صلح و توسعه پایدار، محیط زیست، سلامت عمومی و عدالت اجتماعی است، میتواند آینده را دگرگون کند. علم نه تنها ابزار پیشرفت فنی، بلکه نیروی محرکه اعتماد، عدالت، اخلاق و خرد جمعی است. با تکیه بر دانش مشترک میتوان از باتلاق این همه آشوب، جهانی آرامتر ساخت؛ جایی که جنگ نه گزینهای ناگزیر، بلکه انتخابی فراموششده باشد. این امید، نه آرمانی دور، بلکه یک واقعیت دستیافتنی است، اگر علم را به قلب سیاستها و زندگیها وارد کنیم. علم در این روزگار سیاستزده، نه فقط یک نجاتبخش، بلکه حامی عاطفی نوع بشر است و برخلاف سیاست، زبان واحدی دارد. زبانی که در پرتو فهم مشترک، میتواند رقابتهای خطرناک نظامی را جایگزین همکاریهای علمی در آزمایشگاههای تحقیقاتی کند. در این مراکز پژوهشی، ملیت، نژاد، مرز، جنس، ایدئولوژی و... معنایی ندارد؛ جایی که دانشمندان فارغ از تنشهای سیاسی رایج، به جای رقابت، با میانجیگری علم برای همافزایی و همکاریهای علمی از مرزهای سیاسی فراتر رفته، زمینه کشف حقیقت و پایداری صلح را فراهم و علم را از یک ابزار فنی به نیرویی انسانی تبدیل میکنند؛ این معنای حقیقی صلح از مسیر علم است: گفتوگو به جای سلاح، همکاری به جای تخریب!
طبق گزارش مؤسسه مستقل تحقیقاتی صلح استکهلم (SIPRI)، هزینههای نظامی جهان برای دهمین سال پیاپی افزایش یافته و از سال ۲۰۱۵ تاکنون ۳۷ درصد رشد داشته است. ایالات متحده، چین و روسیه در رأس فهرست هزینههای نظامی قرار گرفتهاند. فروش تسلیحات پیشرفته، از جمله موشکهای مدرن و هواپیماهای جنگی، با رونق فزایندهای همراه بوده و بازار جهانی را تحت تأثیر قرار داده است. این روند، نشاندهنده تشدید رقابتهای تسلیحاتی در میان قدرتهای بزرگ است. این روند نگرانکننده نشان میدهد که جهان در حال بازگشت به منطق جنگ سرد است؛ همان منطقی که امنیت را در قدرت تسلیحاتی میدید. اما در سوی دیگر، علم میتواند ابزار بازسازی اعتماد باشد. در برابر رشد روزافزون نظامیگری، ابزارهای جنگ را بیاثر کند و با توسعه فناوریهای انرژی تجدیدپذیر، کشاورزی هوشمند و مدیریت منابع آب، رقابت بر سر منابع را کاهش دهد. وابستگی به منابع کمیاب را کم کند و راهکارهای عملی برای حل چالشهای آب و هوایی و بیماریهای همهگیر ارائه دهد. علم اگر در خدمت بقا قرار گیرد، میتواند به جای رقابت تسلیحاتی و باروت، مسابقهای برای نجات جانها و زمین باشد.
پیوندهای دانش: همکاریهای فرامرزی
در عرصه روابط بینالملل، فقدان اعتماد متقابل یکی از چالشهای اساسی است که اغلب با تهدیدهای هستهای تشدید میشود. بر اساس گزارشهای اخیر، ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه در پاسخ به دستور دونالد ترامپ برای ازسرگیری آزمایشهای هستهای ایالات متحده، امکان آزمایشهای هستهای روسیه را مطرح کرد. این چالش ریسک تنشهای جهانی را افزایش داده است. در چنین شرایطی، علم میتواند از طریق بهکارگیری هوش مصنوعی اخلاقی در فرایندهای صلحسازی، بهعنوان ابزاری برای ایجاد پُلهای اعتماد، صدای مردم باشد و گفتمان صلح را تسهیل و تسریع کند. صلحسازی، فرایندی بلندمدت برای پیشگیری از درگیریهای خشونتآمیز، رفع ریشهای تعارضات، تقویت روابط اجتماعی و نهادها و تقویت صلح پایدار است. پژوهشهای معاصر نشان میدهد که سیستمهای تحلیلی این فرایند، با تأکید بر زمانبندی و استراتژیهای تطبیقی، میتوانند کارایی تلاشهای صلحساز را بهبود ببخشند.
ایران در کانون جهان ناآرام
در چنین شرایطی، ایران نیز نقش مهم و چندوجهی برای تحقق علم در خدمت صلح دارد. از یک سو در یکی از پرتنشترین نقاط جهان واقع شده است؛ از سوی دیگر با ظرفیتهای بیشمار علمی و انسانی، میتواند به مرکز ثبات تبدیل شود. ایران با فرهنگ دیرپا، شبکه دانشگاهی گسترده و نیروی جوان تحصیلکرده، این توانایی را دارد تا چهره تازهای از خود نشان دهد و شبکههای پژوهشی و پروژههای مشترک راهاندازی کند. رسانهها، نهادهای آموزش عمومی و برنامههای علمی در مدارس، میتوانند با پیونددادن جامعه و صنعت، هوش مصنوعی انسانگرا، فناوریهای پایدار و ادغام علم در استراتژی ملی امنیت انسانی، علم را به زندگی روزمره وارد کنند. ایجاد سامانههای علم باز و شفاف، پلتفرمهای تبادل داده و همکاریهای میانرشتهای، سهم مؤثرتری در پیوند پژوهشگران و مؤسسات علمی ایران با همتایان جهانی دارد و زمینه همدلی علمی و فرهنگی را نیز فراهم میکند. اکنون ایران با سختترین چالش آب و هوایی و تنشهای اجتماعی ناشی از کمبود آب و برق و سایر منابع انرژی دستبهگریبان است. پژوهشهای دانشگاهی در زمینه استفاده بهینه از منابع، انرژی خورشیدی و کشاورزی هوشمند باید در اولویت سیاست ملی قرار گیرد. در چنین شرایط بسیار دشواری، همکاریهای منطقهای در حوزههایی چون آب، اقلیم، انرژی، سلامت و فناوریهای سبز، میتواند یکی از راههای برونرفت از این ابربحران و زمینهساز تعامل سازنده با جهان باشد. هفته «ترویج علم و صلح» که همزمان با این روز در ایران برگزار میشود، فرصتی برای تأمل دوباره است: اینکه چگونه میتوانیم علم را از دیوارهای دانشگاه بیرون بکشیم و آن را به سیاست و اقتصاد، زندگی روزمره مردم و به آینده جامعه گره بزنیم. صلح پایدار تنها زمانی ممکن است که علم در متن جامعه باشد نه در حاشیه!
دانش به جای سلاح: چشمانداز یک جهان ممکن
دادهها و فناوریها بهعنوان حق بنیادین انسان، میتواند در دسترس همه باشد. یونسکو و سازمان ملل بر این باورند که «علم باید به کالای عمومی» و ابزاری برای کاهش ترسها و تقویت همبستگی بدل شود. اگر دادهها و فناوریها در انحصار چند کشور یا شرکت بماند، شکاف میان فقیر و غنی، توسعهیافته و در حال توسعه، عمیقتر خواهد شد و این شکافها همان ریشههای جدید جنگ و درگیریاند. به همین علت، مفهوم «علم باز» در سالهای اخیر اهمیت یافته است؛ رویکردی که در آن دادههای پژوهشی، نتایج علمی و نوآوریها آزادانه در اختیار همگان قرار میگیرد. در دنیای دیجیتال امروز، اشتراک دانش همان معنایی را دارد که صلح بهعنوان حق همگانی در قرن بیستم داشت.
پایداری، بنیانی برای صلح ماندگار
بدون صلح، توسعه پایدار توهم و خیالپردازی است و بدون توسعه پایدار، صلح دوام نمیآورد. از فناوریهای نو برای مدیریت منابع تا سیاستگذاری علمی در حوزه انرژیهای پاک، علم میتواند نقش کلیدی در کاهش فشار بر منابع طبیعی و جلوگیری از رقابتهای مخرب داشته باشد. گزارشهای بینالمللی مانند گزارش سال ۲۰۲۵ ریسکهای جهانی، اغلب بر این نکته تأکید میکنند که بسیاری از درگیریها ریشه در نابرابریهای اجتماعی و بحرانهای زیستمحیطی دارد. بنابراین علمی که این مشکلات را نشانه میگیرد، پایههای صلح را نیز ماندگار میکند.
در مقیاس جهانی، علم از طریق راهحلهای مبتنی بر STEM (مجموعه رشتههای علمی، فنی، مهندسی و ریاضی) میتواند جوانان را برای مقابله با تغییرات اقلیمی توانمند کند؛ تغییراتی که در منطقه ساحل آفریقا میلیونها نفر را آواره کرده است. این دگرگونی باید ژرف و فراگیر باشد؛ از جمله فراهمسازی دسترسی برابر به آموزش، تقویت فرهنگ علمی و ایجاد پیوندهای مستحکم میان دانشگاه، صنعت و جامعه. در چنین زمانهای که صدای جنگ بلندتر از گفتوگو است، علم میتواند آخرین زبان مشترک انسانها باشد. «علم، راه نجات بشر و پناهگاه عقلانیت است؛ دانشی که زندگیها را حفظ میکند و قلبها را به هم نزدیک میسازد». اگر سیاست نتواند اعتماد بسازد و اگر مرزها را نمیتوان برداشت، شاید علم بتواند. آینده هنوز نوشته نشده است، اما میتوان مطمئن بود که قلم آن در دستان دانایی است. باید در روز جهانی «علم برای صلح و توسعه»، بار دیگر به این باور بازگردیم: هیچ سلاحی نیرومندتر از اندیشه روشن و انسانی نیست.
آخرین مقالات منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.