مسئول رویداد اهواز کیست؟
خودسوزی احمد بالدی، جوان اهوازی، رویداد هولناکی است که در سالهای اخیر در اهواز روی داده است. این رویداد غمانگیز هشداری تکاندهنده است درباره وضعیت اهواز و شهروندانی که در خطر قربانیشدن به واسطه شرایط بد اقتصادی قرار دارند. خودسوزی احمد بالدی روح و روان بسیاری از ایرانیان در گوشه و کنار کشور را رنجاند.
خودسوزی احمد بالدی، جوان اهوازی، رویداد هولناکی است که در سالهای اخیر در اهواز روی داده است. این رویداد غمانگیز هشداری تکاندهنده است درباره وضعیت اهواز و شهروندانی که در خطر قربانیشدن به واسطه شرایط بد اقتصادی قرار دارند. خودسوزی احمد بالدی روح و روان بسیاری از ایرانیان در گوشه و کنار کشور را رنجاند. آقای مجاهد بالدی شش فرزند دارد و مخارج خانواده هشتنفرهشان از اغذیهفروشی تأمین میشود.
این مکان 20 سال در اجاره آقای بالدی قرار داشته است. احمد بالدی نیز مانند دیگر اعضای خانواده در گرداندن این ساندویچفروشی به پدرش کمک میکرد. با تخریب محل کار 20ساله این خانواده، محل درآمد و تأمین مخارج زندگی خانواده از بین رفته و آینده نامشخصی در انتظار این خانواده هشتنفره است. این ماجرای نگرانکننده بخشی از مسائلی را که کشور و نیز شمار درخور توجهی از شهروندان و نیز شهرداریها با آن دستبهگریبان هستند، نمایان میکند. شهر اهواز بهعنوان مرکز استان خوزستان بزرگترین شهر استان محسوب میشود. استان خوزستان در چند دهه اخیر با مصائب و مشکلات زیادی دستبهگریبان بوده است. در آخرین سرشماری سال 1355 کشور، خوزستان مهاجرپذیرترین استان کشور بود؛ یعنی استان خوزستان از نظر عمران، آبادی و توسعه اقتصادی روند رو به رشدی را تجربه میکرد. بسیاری از نیروهای در جستوجوی کار، استان خوزستان را برای یافتن کار انتخاب میکردند و به این ترتیب رونق خوزستان استمرار داشت. بسیاری از ایرانیها بهویژه در تعطیلاتی مانند جشن باستانی نوروز آرزوی حضور در کنار کارون و گذراندن روزها و ساعاتی لبریز از شادی و آرامش را داشتند.
تفریحگاههای آبادان و اهواز جذبکننده گردشگران بسیاری بود. گمرک خرمشهر همیشه لبریز از کالاهای وارداتی یا صادراتی بود. اما گذر زمان بر همین سیاق پیش نرفت. در سال 1395 یعنی آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن کشور، خوزستان مبدل به مهاجرفرستترین استان کشور شده است. مشخص است که از سال 1355 تا سال 1395 خوزستان با مسائل و مشکلات بزرگی مانند جنگ و نیز سوءتدبیرهای باورنکردنی دستبهگریبان بوده که از مهاجرپذیرترین استان کشور به مهاجرفرستترین استان کشور مبدل شده است. امروزه در کنار تجربه آلودگی بیش از 250روزه هوای اهواز که سلامت شهروندان این شهر را با مخاطرات بزرگی مواجه کرده است، اهواز و خوزستان با مسائل بیشماری روبهرو هستند. اهواز پس از مشهد دارای بیشترین جمعیت ساکن در مساکن غیررسمی و حاشیههاست. حضور چندصد هزار هموطن عزیز و شریف در حاشیه شهرها، نمایانگر مسائل حاد توسعهای است. درحالیکه بیش از 40 در صد آبهای جاری کشور به سوی خوزستان جاری است، اما بیش از سه هزار روستای خوزستان از طریق تانکر به آب سالم دسترسی دارند. معضلات زیستمحیطی که شرکتهای کشت و صنعت ایجاد کردهاند، در کنار آلودگیهای ناشی از فعالیت شرکتهای صنعتی و خشکشدن هورالعظیم چه بر سر محیط زیست و سلامت مردم خوزستان و حتی دیگر نقاط کشور آورده است. بیکاری روزافزون بهویژه بیکاری جوانان تحصیلکرده و فقر هم پیامدهای اجتماعی سرمایهسوزی در پی داشته است.
مشکلات دنبالهدار خوزستان به این موارد ختم نمیشود؛ بدهکاری باورنکردنی شهرداری اهواز، مشکلات نظام سلامت و بهداشت استان و نیز مسائل آموزش و پرورش را هم باید به سیاهه مسائل خوزستان افزود. نحوه خدمات شهری شهرداری انعکاسی از مسائل استان خوزستان است. تعداد اتوبوسهای فعال شهرداری اهواز، زمانی که شهروندان دسترسی به اتوبوس شهری در ایستگاه برایشان میسر میشود، بهویژه در حاشیه شهر اهواز نیز از اهم چالشهای موجود شهرداری اهواز است. این در حالی است که تعداد کارکنان شهرداری اهواز بسیار بیشتر از استاندارد است. مشاغل غیررسمی و دستفروشی بخشی از راههای کسب درآمد برای شمار بسیاری از شهروندان در خوزستان بهویژه در اهواز است. شهر اهواز را امروزه اینگونه باید دید؛ شهری درگیر با انبوهی از مسائل و مشکلات حلناشده و تودرتو.
اگر احمد بالدی در اقدامی از سر استیصال خود را سوزاند تا بلکه مانع از تخریب محل کار خانواده شود تا معیشت خانواده با بحران روبهرو نشود، شهرداری اهواز نیز همزمان با چالشهای بزرگ و بیشماری دستبهگریبان بوده و در تلاش است تا با روشهایی مانند افزایش اجاره دکهها یا عوارضهای ساختوساز بر درآمدهایش بیفزاید. در این چرخه معیوب همه در گردابی از مسائل درگیرند. در شرق استان انباشت فقر ناشی از بیتوجهیهای مزمن هم به اشکال دیگری انعکاس دارد. فقر، محرومیت از خدمات بهداشتی و مانند آن زندگی روزمره را برای گروه زیادی از هموطنان بسیار دشوار کرده است. این مصائب همگی نشان از توسعه ناپایدار و ناموزون استان خوزستان است. بیتوجهی به آمایش سرزمین و مدیریت سلیقهای و باندی و جناحی، خوزستان را درگیر مشکلات زیادی کرده است. حالوهوای این روزهای خانواده بالدی، حالوهوای بسیاری از هموطنان خوزستانی است. حالوهوای خانواده بالدی، حالوهوای بسیاری از ایرانیان در جایجای کشور است.
تا دیر نشده، برای بازبینی و بازنگری در سیاستهای توسعهای کشور باید تدبیری اندیشید. چه کسی مسئول رویداد هولناک اهواز است؟ به نظر میرسد در پاسخ به این پرسش باید گفت فقط شهرداری اهواز نیست که مسئول سرنوشت غمانگیز خانواده بالدی است، بلکه این دستگاه عظیم و بزرگ بوروکراسی است که مسئول اصلی وضعیت موجود است. آیا این رویدادهای غمانگیز تلنگری بر وجدانهای شریف و مسئولیتپذیر خواهد بود؟
آخرین مقالات منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.